راگا از مهمترین شهرهای ایران در دوره باستان بود که امروزه آن را به نام شهر ری میشناسیم.
دیدن آثار دورههای باستانی در این منطقه کار سختی نیست و نیاز به اقدام ویژهای ندارد. شما میتوانید زمانی که با خودرو از اتوبان امام علی میگذرید آثار فاخر و عجایبی از دوران باستان را ببینید که زیر تیغ لودرهای معدن سیمان در حال له شدن و فروریختن هستند! برخی از این آثار شانس بیشتری داشتند و توانستند اندک توجهی را به خود جلب کنند. قلعهگبری، چشمهعلی و باروی رشکان بهطور محدود از گزند حوادث و توسعه شهر در امان ماندهاند، گرچه بازدید از آنها کاری بسیار دشوار است.
از شمال، رشتهکوه بیبی شهربانو، مثل بارویی، راگا را محافظت میکرد، رشتهکوهی که چیز زیادی از آن نمانده و جستجوی مشتی سیمان از آن تیغهای صاف باقی گذاشته که افق را میخراشد. در جنوب این رشتهکوه، کوهی کوچک یا تپهای بزرگ قرار دارد که پیشتر به نام کوه طبرک یا تپه گبری خوانده میشد، کوهی که شاید به دلیل فقر آهک مورد توجه سیماندوستان عزیز قرار نگرفت و باقی ماند.برج هشتضلعی بر دامنه جنوبی این کوه کوچک، از دور نگاه هر عابری را میدزدد و خبر از تاریخ و پیشینهای گرانقدر میدهد. اگر نزدیکتر شویم متوجه آثاری قدیمیتر و به مرتب گرانبهاتر میشویم: استودانهای باستانی.یک استودان بزرگ که شباهت به معبدی عظیم دارد کمی پایینتر از برج قرار گرفته است. وقتی به لبه جنوبی این استودان میرسیم، دیوارهای بزرگ تا پایین، تا کنار خانههای روستا پیش رفته، گویا استوانه تا لبه در خاک فرو رفته و سطح بیرونی آن دیده میشود. از آن بالا سلسلهای از بناهای مشابه دیده میشود که تا انتهای دشت، تا جایی که شهر اجازه دیدن میدهد، پیش رفته است.
شهر ری
همانطور که اشاره شد شهر ری از مراکز بزرگ باستانی و در دورهای، اصلیترین مرکز زرتشتیان بود. به طور کلی شهر ری سرزمینی مقدس شمرده میشد که ظاهرا پیشینه تمدنی آن به دوران مادها میرسد، به اولین اقوام ساکن در این سرزمین. قرار گرفتن این شهر در مسیر جاده ابریشم، علاوه بر جنبه دینی، به آن وجهه اقتصادی نیز داد و در دورههای مختلف، از پر رونقترین شهرهای جهان شمرده میشد. تمدن چشمه علی یا چشمه سورین نیز به عنوان قدیمیترین تمدن شناختهشده در جهان با قدمت هفت هزار سال در ری قرار دارد.
وجه تسمیه شهرری
ری در طول تاریخ نامهای متفاوتی را به خود دید، ارساکیه، ارشکیه، اروپس، اورپا، بت رازیکایه، حضرت عبدالعظیم، راز، راک، راگا، رام اردشیر، رام پیروز، رغه، ریشهر، شیخالبلاد، محمدیه و… از جمله آنها هستند. در مورد وجه تسمیه ری نیز روایتهای متعدد و متفاوتی وجود دارد. ری در لغت به معنای شهر سلطنتی است. برخی آن را به یکی از فرزندان «بیلان بن اصفهان بن فلوج بن سام بن نوح» نسبت دادهاند که نامش «ری» بود. یاقوت حموی داستان ارابهای را تعریف میکند که کیکاوس از آن به دریای جرجان افتاد. کیخسرو ارابه را تعمیر کرد تا به بابل ببرد، در میانه راه به شهری رسید که مردم آن میگفتند «به ری آمد» یعنی با ارابه آمد و از آن پس آن شهر ری نامیده شد. ربوه دمشقی نیز معتقد بود ری به معنی نیکویی است. همچنین راک از نامهای ری به معنای مشعشع است.
نسوز و هفت دستگاه
در شمال شرقی ری و در دامنه جنوبی تپه گبری، روستایی وجود دارد که مثل نامش عجیب و ناشناس است: روستای «نسوز و هفت دستگاه»؛ روستایی با ساکنان بومی که سالها در پناه سازههای عظیم باستانی زندگی کردهاند، روستایی که اگر قدری سعد و اقبال بیشتری در تقدیر میداشت شاید امروز یکی از مراکز مهم و بزرگ گردشگری دنیا بود، کعبه عشاق دوره باستان و باستانشناسی میشد و محققان رشتههای مختلف را به سمت خود فرا میخواند، اما دریغ که طالع نحس، برایش سرنوشت دیگری را رقم زده است.
اگر کسی روستای نسوز را بشناسد، آن را به آثار باستانیاش میشناسد، آثاری از دورههای مختلف باستانی و تاریخی. برج نقارهخانه یا برج دیدبانی، سازهای مرتفع و هشتضلعی به قطر تقریبی یازده متر است که دو لایه متفاوت در ساخت آن، نشان از ترمیم دوباره در دستکم یک دوره تاریخی میدهد. با توجه به محل قرار گرفتن آن در نزدیکی معبد به نظر میرسد در ابتدا آتشکدهای کوچک بوده که در دوره آلبویه تبدیل به برج نقارهخانه شده است.
مهندس علی احمدی، دهیار روستا به تشریح آثار باستانی این روستا میپردازد و میگوید: در بخش هفت دستگاه، برج نقارهخانه را داریم که متعلق به دوره آل بویه بوده و لایه بیرونی آن آجرکاری است.
وی میافزاید: پایین این برج، استودانی متعلق به دوره ساسانی قرار دارد، اما این استودان، متفاوت با استودانهای رایج در دورههای باستانی ایران است؛ به نوعی مقبره سلطنتی است و گستره آن تا سه راه تقیآباد میرسد. اگر به نقشه هوایی نگاه کنید، این سلسله مقبرهها در آن دیده میشود. بخشی از آن در دهه پنجاه از زیر خاک بیرون آورده شد و بعد از آن کار ویژهای در مورد آنها صورت نگرفته است.
مهندس احمدی ادامه میدهد: استودان جایی بود که مردگان را در آن قرار میدادند تا پرندگان از گوشت آنها تغذیه کنند، سپس استخوانها را در چاهی در میان استودان میریختند. به نظر میرسد استودان قرارگرفته در این روستا، متعلق به فردی بزرگ و صاحبمنصب بوده که برایش مقبره نیز ساختهاند، مقبرهای که به صورت پلکانی است و نشانهای آن تا انتهای دشت ادامه دارد. البته بخشهایی از آن برای ساخت پارک جدیدا تخریب شده است.
این کارشناس ارشد عمران تأکید میکند: نظر خودم آن است که این بنا چیزی در حد زیگورات است. الان فقط رأس آن دیده میشود و بخشهایی از دیوارههای زیرین آن را در میان دیوار و پی خانههای روستا میتوانیم ببینیم. متأسفانه بر اثر ساخت و سازهای دهههای اخیر، در حال حاضر پی بعضی از خانههای مردم روستا، همان دیواره مقبره است که به صورت پلکانی پایین رفته.
معدن باستانی
پشت کوه طبرک یا تپه گبری، معدنی باستانی قرار دارد که ورودی آن شبیه یک غار است. مهندس احمدی توضیح میدهد: پشت این کوه، یک معدن باستانی داریم؛ یک معدن بزرگ باستانی که هنوز دقیقا مشخص نشده است چه چیزی از آن استخراج میشده. برخی معتقدند معدن آهک یا معدن سنگهای زینتی بوده ولی مشخص نیست. این معدن در برخی از محلها طاق آجری و سه طبقه دالان دارد و وقتی از انتهای آن خارج میشوید، میبینید که بالای کوه هستید!
آثار متأخر تاریخی
روستای نسوز علاوه بر داشتن آثار منحصر به فرد باستانی، گنجینههایی از آثار تاریخی نیز در خود به یادگار دارد. دهیار روستای نسوز و هفت دستگاه میگوید: جدا از آثار باستانی، کارخانه آجر نسوز و انبار چای در دو سوی روستا متعلق به دوره پهلوی اول هستند که آثاری تاریخی به شمار میروند. اولین کارخانه چای همینجا ساخته شد و ساختمان آن هنوز هم پابرجاست. مجسمه کاشفالدوله ـ اولین کسی که چای را به ایران آورد ـ در همین انبار چای قرار دارد.
وی میافزاید: هنوز در دو انبار این مجموعه چای هست، چرا که این انبارها بین دستگاههای دولتی دست به دست شد و این چایها از سالها قبل همینجا بلاتکلیف باقی ماند، حالا خود چایهای به جا مانده در اینجا نیز ارزش تاریخی دارند!
کارخانه نسوز
بخش دیگری از روستا که بیشتر شناخته شده و نام روستا نیز برگرفته از آن به حساب میآید، مربوط به اولین کارخانه آجر نسوز کشور است. مهندس احمدی با اشاره به این مطلب میگوید: کارخانه آجر نسوز نیز متعلق به دوره پهلوی اول است و تا همین چند ماه پیش فعال بود. در نهایت با توجه به این که جزو بافت مسکونی و شهر قرار گرفت، به دلیل ایجاد آلودگی جابهجا شد. در کارخانه آجر نسوز یک کوره وجود دارد که به عنوان اولین کوره آجرپزی کشور توسط سازمان میراث فرهنگی ثبت شده است.
وی توضیح میدهد: از این نظر، روستای نسوز و هفت دستگاه علاوه بر ارزش باستانی، ارزش تاریخی هم دارد، هم کارخانه آجرنسوز و هم انبار چای آثار تاریخی هستند.
وجه تسمیه
نام روستای نسوز و هفت دستگاه در ابتدا مخاطب را به فکر فرو میبرد، نامی که در نوع خود عجیب است. مهندس احمدی در مورد وجه تسمیه این روستا توضیح میدهد: واژه نسوز به کارخانه آجر نسوز برمیگردد که نخستین کارخانه آجر نسوز در ایران است و در این روستا قرار دارد. هفت دستگاه نیز خانههایی است که به کارگران کارخانه واگذار شده بود.
وی ادامه میدهد: برای این که کارگران نزدیک کارخانه باشند، معمولا کنار کارخانه به آنها زمین میدادند. کارخانه آجر نسوز نیز همین کار را کرده بود و بخشی از این واگذاری شامل هفت خانه در روستا بود که به عنوان هفت دستگاه شناخته شد.
احمدی نام باستانی روستا را «اینانچ» عنوان میکند و میافزاید: قلعه یا معبد به جا مانده نیز به نام قلعه امیر اینانچ شناخته میشود که یکی از سرداران آل بویه بود. البته تاکنون فرصتی برای تغییر نام روستا نبوده ولی بد نیست روستا در آینده به نام تاریخی خود باز گردد که با توجه به باستانی بودن آن برازندهتر است. وی همچنین به حضور مداوم باستانشناسان در روستا اشاره میکند که تلاش بی وقفهای در شناسایی آثار به جا مانده دارند.
اهالی روستا
رشد جمعیت و بالا رفتن قیمت مسکن در تهران، عاملی است که باعث شده بسیاری از روستاهای اطراف پایتخت مملو از جمعیت مهاجر شود. از این رو شاید برای کسانی که به محلات منطقه بیست تهران آشنا هستند قابل باور نباشد که اهالی روستای نسوز همه بومی و قدیمی این منطقه هستند.
احمدی، دهیار روستای نسوز و هفت دستگاه میگوید: اینجا روستایی است که اهالی آن یکدست بومی هستند و آمار مهاجر و اتباع خارجی در آن صفر است؛ در حالی که در روستاهای اطراف بیش از ۵۰ درصد و گاهی تا ۱۰۰ درصد جمعیت ساکن، اتباع خارجی و مهاجران هستند. بافت سنتی و خانوادگی روستای ما حفظ شده است و اگر خانهای خالی شود یا ساخت و ساز جدیدی انجام بگیرد، نسلهای جدید، فرزندان یا آشنایان بومی در آنجا ساکن میشوند.
وی در مورد حفاظت از میراث، به مشکلات روستا اشاره میکند و توضیح میدهد: به طور کلی در کشور به میراث فرهنگی توجه درخوری نمیشود، چرا که به دلیل وجود مشکلات، مردم هم دغدغهای برای حفاظت ندارند. به طور مثال در این روستا سازمان میراث فرهنگی در بخش هفت دستگاه، حریم میراثی در نظر گرفته است. وقتی اعلام میشود این محدوده حریم است برای جابهجایی افراد ساکن در آن باید تدبیری اندیشیده شود. الان خانههایی که در حریم قرار گرفتهاند، لولهکشی گاز ندارند و افرادی که سالهای سال همینجا ساکن بودهاند و طبیعتا حقوق خود را میخواهند، دچار مشکل هستند. میراث میگوید چون در حریم است نباید گازرسانی شود، درحالی که پنجاه یا هفتاد سال پیش که این افراد در اینجا ساکن شدند و ساخت و ساز کردند حریم میراثی وجود نداشت و آنها هم طبیعتا خدمات میخواهند ولی طبق قانون نمیتوان به آنها خدمات داد.
وی میافزاید: اگر قرار است جابهجایی صورت گیرد و حریم میراث محفوظ بماند، لازم است دولت خسارت آن را بدهد و برای جابهجاییها تدبیری داشته باشد. خانواده یا پیرمرد و پیرزنی که ساکن روستا هستند یا خانوادهای که بچه کوچک دارند، نمیتوانند در سرمای زمستان بدون خدمات بمانند.
وی به اقدامات سالهای اخیر دهیاری اشاره میکند و میگوید: دهیاری در چند سال اخیر توانسته اندکی امکانات به روستا بیاورد و طی سالهای اخیر، ساخت و سازها شکل قانونی پیدا کرده است. این روستا در صد سال اخیر گسترشی پیدا نکرده بود و ما جدیدا تلاش کردیم تا مقداری زمین به روستا الحاق شود. جمعیت این روستا یک بار در سالهای بسیار دور، روی ۳۵۰ نفر بسته شده و روی همین رقم باقی مانده، درحالی که همان ۳۵۰ هم اشتباه بود و الان دستکم۱۳۲۰ نفر جمعیت دارد. این جمعیت، مسکن و امکانات میخواهد.
وی از الحاق محلههای جدید به روستا خبر میدهد و میافزاید: قرار است محلهای جدید ایجاد کنیم تا اهالی که در حریم قرار دارند به آنجا بروند. متأسفانه در حال حاضر بودجه دهیاریها بسیار ناچیز است. در مقاطعی هزینههایی صرف نیازهای اولیه مردم مثل فاضلاب و آسفالت شد و جدولکشی انجام گرفت ولی در حال حاضر اعتبار زیادی نداریم. با این حال منتظر دولت نیستیم که پولی واریز کند تا بخواهیم کار را شروع کنیم. روستا زمینهای مرغوبی دارد که در طرح هادی، کاربری تجاری و گردشگری برای آن در نظر گرفتهایم. قرار است اردیبهشت ماه طرح هادی ابلاغ شود و پس از آن سرمایهگذار جذب خواهیم کرد. زمینهای بر خیابان اصلی این امکان را دارد که در آن مسافرخانه، هتل، سفرهخانه و مجموعههای بومگردی و گردشگری ایجاد شود و در صورت اجرا، درآمدزایی خوبی برای روستا خواهد شد تا از آن طریق بتوانیم روستا را بیشتر معرفی کنیم. طبیعتا بخش خصوصی هم میتواند کار کند و سرمایه بیاورد.
طرح هادی
دهیاری روستا در تلاش است تا طرح هادی جدیدی بر اساس نیازها تصویب کند؛ طرحی که به تأیید رسیده و تا تصویب آن زمان زیادی باقی نمانده است. مهندس احمدی با اشاره به این موارد ادامه میدهد: در طرح هادی، نظر باستانشناسان لحاظ و شمال خیابان شهید مداحی، مطابق نظر کارشناسان فریز شده است. دنبال ثبت روستا به عنوان روستای باستانی و هدف گردشگری هستیم. کارشناسان میراث از روستا بازدید کردند و فرمهایی برای کارشناسی جدید فرستادند که در دست اقدام است. اگر نسوز، روستای هدف گردشگری شود، طبیعتا بودجه آن هم افزایش پیدا میکند و سرمایهگذارها هم خود بهخود به سرمایهگذاری رغبت بیشتری پیدا خواهند کرد.
اینجا حتی طرح هادی مصوب نداشت، یک طرح هادی داشت که پر از اشکال بود و تصویب نشد و حالا منتظر تصویب طرح جدید هستیم.دهیار روستا به تشریح طرح هادی میپردازد و توضیح میدهد: همانطور که اشاره شد در طرح هادی زمین برِ خیابان برای کاربرد گردشگری- تجاری در نظر گرفته شده است. کاربری را تغییر دادیم و کاربری تجاری و گردشگری برایش گرفتیم و سوله تجهیزات و حوادث هم در آن پیشبینی کردیم. بخشی از آن هم قرار است به بافت روستا اضافه شود، یعنی به ساکنان محدوده حریم زمین بدهیم تا بخشهای میراثی آزاد شود. همه کارها انجام شده، منتظر جلسه رویت هستیم و بعد از آن توافق با مالکان را شروع خواهیم کرد.