ضعف کار تیمی در میان اعضای هیأت‌ علمی
بررسی‌های یک مطالعه درباره وضعیت کار تیمی بین اعضای هیأت ‌علمی نشان داد که کار تیمی میان عامه آنان بسیار ضعیف است.

به گزارش ایسنا، در دو دهه گذشته اهمیت فعالیت‌های تیمی بیشتر شده‌است و همواره به انجام فعالیت‌های تیمی و گروهی تأکید می‌شود. دانشگاه‌ها نیز از جمله نهادهایی هستند که باید به تقویت کار تیمی توجه داشته باشند.

برخی پژوهشگران، کار تیمی را مجموعه‌ای از فعالیت‌های مرتبط به هم تعریف می‌کنند که شامل نظارت بر عملکرد، دریافت و دادن بازخورد، ارتباطات دوطرفه، تطبیق‌پذیری، انعطاف‌پذیری و هماهنگی فعالیت‌ها است. پژوهش‌های فراوانی نیز نشان داده که عملکرد تیم‌ها از عملکرد افراد به صورت انفرادی بالاتر است.

با این حال، وقتی در حوزه آموزش عالی و در گروه‌های آموزشی و پژوهشی می‌نگریم، آثار کار تیمی به خوبی محسوس نیست. در سازمان‌های غربی، کار تیمی به صورت گسترده انجام می‌شود و بسیار مؤثر است؛ ولی شواهد محدودی درباره استفاده از کار تیمی در سازمان‌ها و ارگان‌های ایران وجود دارد.

بخشی از این مسأله به زمینه فرهنگی کشور مربوط است. در جامعه ما کارهای جمعی و تیمی نتایج چندان موفقیت‌آمیزی نداشته و بیشتر در کارهای انفرادی و فعالیت‌هایی که مستلزم تلاش فردی است، موفق می‌شویم. کشور ما یکی از فردگراترین فرهنگ‌ها را در جهان دارد و ضعف ما در کار جمعی و گروهی در حوزه‌های مختلف همواره مورد تأکید پژوهشگران و مدیران داخلی و خارجی بوده است.

با وجود این‌، در برخی اسناد بالادستی از جمله سند نقشه جامع علمی کشور و سند چشم‌انداز ۱۴۰۴ایران، پیوسته بر انجام کار تیمی در فعالیت‌های دانشگاهی و پژوهشی تأکید شده است.

با توجه به نقش محوری آموزش عالی در فرآیند توسعه، پژوهشگران در یک مطالعه ضمن ارزیابی وضعیت کار تیمی در فعالیت‌های پژوهشی اعضای هیأت‌ علمی دانشگاه‌های جامع شهر تهران، دشواری‌ها و راهکارهای توسعه کار تیمی را مورد بررسی قرار دادند.

در این پژوهش کاربردی که از روش کیفی برای انجام آن استفاده شد، ابتدا با بررسی مبانی نظری و پیشینه موضوع، سؤالاتی برای مصاحبه تهیه شد. سپس پژوهشگران با ۴۵نفر از اعضای هیأت‌ علمی دانشگاه‌های تهران، شهید بهشتی، خوارزمی و تربیت مدرس، مصاحبه انجام دادند و در نهایت متن مصاحبه‌ها کدگذاری و تحلیل شد.

از مصاحبه‌های انجام‌شده می‌توان چنین برداشت کرد که کار تیمی میان فعالیت‌های پژوهشی اعضای هیأت‌ علمی وجود دارد اما با واکاوی در نقل‌قول‌ها و مصاحبه‌ها این نتیجه به دست می‌آید که بسیاری از مشارکت‌کنندگان اگر چه در زمان‌هایی کار تیمی داشته‌اند، ولی این معمولاً بر اساس علاقه شخصی خودشان بوده و اکنون به دلایل شرایط موجود مایل به انجام کار تیمی نیستند یا رغبت کمی به این کار دارند.

بر اساس یافته‌های این مطالعه، کار تیمی میان عامه اعضای هیأت‌ علمی بسیار ضعیف است. آن‌ها رغبت چندانی به اجرای کار تیمی ندارند و معدود افرادی که در فعالیت‌های پژوهشی خود به کار تیمی پرداخته‌اند، گاهی نتوانسته‌اند از منافع و مزایای لازم بهره‌مند شوند و گاهی نیز متهم به زد و بند و باندبازی شده‌اند؛ بنابراین تصمیم گرفته‌اند که به صورت انفرادی فعالیت‌های پژوهشی خود را دنبال کنند.

یکی از نکات مدنظر شرکت‌کنندگان در این مطالعه، ماهیت رشته‌ها بود. استادان رشته‌های علوم انسانی معتقد بودند که ماهیت بسیاری از رشته‌های علوم انسانی به‌گونه‌ای تعامل اندیشه‌هاست و از آن‌جا که اندیشه‌ها گاهی با همدیگر در تضاد و تعارض هستند، فراهم کردن زمینه همکاری تیمی بسیار سخت و دشوار است. از سوی دیگر، برخی رشته‌های علوم انسانی به‌دلیل نداشتن ماهیت چندرشته‌ای و با توجه به شرایط خاص رشته، قابلیت اجرای کار تیمی ضعیفی را دارند.

رشته‌های علوم پایه محض به‌دلیل ماهیت رشته، امکان فعالیت تیمی کمتری نسبت به رشته‌های علوم پایه غیر محض دارند. شرکت‌کنندگان در این پژوهش معتقد بودند که برخی رشته‌های علوم پایه قابلیت اجرای کار تیمی بسیار ضعیفی دارند و نباید از این رشته‌ها همانند رشته‌هایی که قابلیت کار تیمی بالایی دارند، انتظار داشت.

در رشته‌های فنی و مهندسی، کشاورزی و صنایع غذایی به‌دلیل ماهیت رشته، اقبال بیشتری برای اجرای کار تیمی وجود دارد.

در این مطالعه، دشواری‌های کار تیمی در فعالیت‌های پژوهشی اعضای هیأت‌ علمی نیز مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس یافته‌های به‌دست آمده از مصاحبه‌های انجام‌شده، ۲۲مقوله و مؤلفه در انجام کار تیمی مؤثر هستند؛ از جمله عوامل نگرشی اعضای هیأت علمی، ویژگی‌های فردی- شخصیتی و دانشی اعضای هیأت علمی، مهارت‌های کار تیمی و ویژگی‌های مهارتی اعضای هیأت علمی برای کار در تیم، ترکیب و اندازه تیم، جو سازمانی تیم، ارتباط و تعاملات درون‌تیمی و آسیب‌های رفتاری، محیط، زمینه و جو دانشگاه، قوانین و مقررات و سیاست‌های دانشگاهی، ساختار فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و مدیریتی نظام آموزش عالی، قوانین و مقررات و سیاست‌های آموزش عالی، زیرساخت فنی و فناوری، قانونی و اخلاقی و … .

این عوامل در ۵دسته از دشواری‌ها با عناوین دشواری‌ها و موانع مربوط به اعضای هیأت‌ علمی (عوامل فردی)، درون ‌سازمان (عوامل درون‌دانشگاهی)، موانع مربوط به تیم (عوامل تیمی)، موانع مرتبط به نظام آموزش عالی (عوامل برون‌دانشگاهی) و بافتار عمومی (عوامل ملی) تقسیم‌بندی شدند.

در این مطالعه با توجه به یافته‌های به‌دست‌آمده، پیشنهادهایی برای مدیران، برنامه‌ریزان و سیاستگذاران آموزش عالی ارائه شد.

نسخه مناسب چاپ