جملهای حکیمانه که ریشه در کیاست سلطان قابوس داشت. جملهای که فقط یک شعار نبود، بلکه در سیاستگذاریها و تصمیمات و عملکرد سلطان عمان در ۵۰ سال همواره سرلوحه کار بود.
این جمله سلطان قابوس در واقع ترجمان واقعی از جذب حداکثری و حذف حداقلی بود. این رویکرد نه تنها با عمانیهای مسلمان بلکه با ساکنان غیر مسلمان عمان و همچنین با کشورها و گروههای مختلف خارجی بود.
در دوران ۵۰ ساله سلطنت سلطان قابوس، او با چپگرایان، اخوانیها، اباضیان طرفدار امامت اباضی، شیعیان انقلابی، لیبرالها و… مواجه شد؛ در همه این مدت پس از آرامکردن فضا، او رحمت را فراتر از قانون نشاند و مخالفان خود را عفو کرد.
اگرچه این رفتار شاید در چارچوب رفتارهای متداول در حکمرانی نگنجد ولی در مقایسه با سایر کشورهای منطقه و جهان عرب میتوان گفت که نتیجه این رفتار آن بود که اپوزیسیون سلطنت عمان در خارج از کشور به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسد. او بسیاری از مخالفان خود را به تدریج جذب سلطنت کرد، یا به آنها قدرت سیاسی داد یا حداقل فرصتهای فعالیت اجتماعی و اقتصادی یافتند.
گوینده این جمله حکیمانه و با چنین عملکردی، در عرصه سیاست بینالملل نیز کیاست خود را نشان داد و به گونهای عمل کرد که به معنای واقعی کلمه دوست همه بود! مسألهای که شاید در نگاه اول یک آرمان دست نیافتنی باشد، ولی سلطان فقید آن را اجرا کرد. شاید مراسم ترحیم او گواهی بر این ادعا باشد! در مراسم او هم قطریها و هم عربستانیها (در شرایط تخاصم وقت) آمدند، همه اطراف جنگ یمن در آنجا حضور داشتند، همه گروههای فلسطینی در آنجا حاضر شدند، ایرانیها در سطح بالا آمدند و امریکاییها نیز!
البته چنین نبود که سلطان نسبت به قانون بیاعتنا باشد؛ او برای عمان، قانون اساسی به ارمغان آورد و خود را مقید به قوانین و برنامههای مدون میدانست ولی هنگامی که فضای رحمت بود از آن دریغ نکرد.
این نگاه سلطان قابوس در عمان تبدیل به مکتبی شده که جانشین او سلطان هیثم بن طارق نیز در این مسیر قدم برمیدارد. این مکتب، کشوری در مختصات عمان یعنی با اقتصاد کوچک، منابع کم، قدرت نظامی معمولی و نفوذ گفتمانی ناچیز را به سطحی رسانده که امروز در جنگ روسیه و اوکراین میانجیگری میکند یا در موضوع تجدید روابط ایران و مصر و موارد دیگر نقشآفرین است .
سلطان قابوس و سلطنت عمان نکات زیادی برای یاد گرفتن دارد؛ باید نکات مثبت را از آنها آموخت.