هدف این مقال اما بیان تاریخ اسلام نیست بلکه ذکر مقدمهای بود تا به یک جمله کوتاه از نایب رئیس مجلس اشراف بیشتری پیدا کنیم. دکتر پزشکیان اخیراً گفته است: امروز هم ما به نوعی در شعب ابیطالب هستیم و باید قوت و سفره مردم و مسئولین یکی باشد. اگر همه در مشکل و سختی باشند و تحریمها را یکسان احساس کنند در کنار هم مقابل دشمن میایستیم. البته یکی از خصوصیات خوب پزشکیان آن است که همواره یکی از مشکلات کشور را فاصله گرفتن مسئولین از مردم دانسته و گله کرده که اگر مقامات هم مثل مردم زندگی میکردند و مثل آنها حقوق میگرفتند و دردهای آنها را میفهمیدند و مثل آنها شخصاً به همه جا برای انجام کارهایشان و رفع نیازهایشان مستقیماً و مستقلاً و ناشناخته مراجعه میکردند، بسیاری از مشکلات حل میشد. انتقادهای او به نحوه اجرای طرح تحول سلامت و بویژه در مورد افزایش شدید درآمد پزشکان و بویژه پزشکان متخصص و جراح با وجود تعارض منافعی که قاعدتاً با شغل خود او که یک جراح قلب است داشت نشانه دغدغههای خوبی است که همه کارگزاران نظام اسلامی باید داشته باشند. گذشته از مباینت مقایسه شرایط امروز جامعه ما با شعب ابیطالب که شاید بحق هم قیاس معالفارق بهحساب آید چرا که سختیهای آن دوره با حال و شرایط هر کدام قابل قیاس با یکدیگر نیست، اما با توجه به تلاش وسیعی که دشمنان این نظام و این کشور بویژه بعد از رویکارآمدن ترامپ و تیم عجیب و غریب آمریکا برای سرنگونی جمهوری اسلامی به خرج داده و میدهند، شاید بتوان وجهی از این قیاس را پذیرفت. به هر حال کاملاً مشخص است که آنها تمام نیروی خود را به کار گرفتهاند تا ما را فلج کنند اما نکته مهمتر این است که در چنین شرایطی برای عبور از این وضعیت هر چند نه به تمامی حداقل به بخشی از ایمان و اعتقادی که مردمان شعب در تحمل دشواریها داشتهاند نیاز داریم. و بسی مهمتر از آن، تقسیم این سختی و دشواری است. این ایمان و اعتقاد را تنها مردمان نباید نشان دهند و تحمل این سختی نباید تنها برگردن آنها باشد. بلکه بیش از همه باید کارگزاران و مقامات و مسئولان حداقل بخشی از این مشکلات را حس کنند.
کشور در دوره جنگ، با وجود بمبارانها و مشکلات صادرات توانست با تورم مقابله کند و با توزیع کوپن حداقلهایی را عادلانه به دست همه برساند و برخلاف همه شایعات در مورد دولتیبودن همهچیز و متهمشدن به اقتصاد کمونیستی، سهم دولت در اقتصاد را حتی از زمان قبل کمتر کند و سهم بخش خصوصی را افزایش داده و به حدود ۶۵ درصد برساند و همه این توفیقات به دلیل توجه به سرمایه اجتماعی و نزدیکی مقامات و زندگی آنان به زندگی مردم و احساس درد مشترک با آنان بوده است.
آنهم نه با حرف و شعار و نصیحت، بلکه با اقدام و عمل. قطعاً شرایط امروز ایران با شرایط ابتدای انقلاب و زمان جنگ قابل مقایسه نیست. به آمارها نگاه کنید. سطح توانمندیهای مختلف حاصل آمده را ببینید و ظرفیتهای ایجاد شده را. این کشور در کوران جنگ و با وجود هزینههای یک جنگ تمام عیار، در شرایطی که هیچکدام از این زیرساختها و تواناییها را نداشتیم. در شرایط محاصره و تحریم کامل اقتصادی و نظامی و سقوط وحشتناک قیمت نفت از بالای سی دلار به کمتر از ۸ دلار درست در میانه دهة ۶۰ و کاهش تولید. حال هم میتوان از این گردنه عبور کرد. بسیار هم بهتر و آسانتر میتوان از آن گذشت. به شرط آنکه به مردم و مشکلات آنان توجه کنیم و نماینده آنان و مطالبات آنان باشیم و بتوانیم کاری کنیم که تحمل این سختیها و مشکلات و دشواریها تنها سهم آنان نباشد. به همین خاطر است که ما به همان روحیه و به همان اعتقاد نیازمندیم. یعنی حفظ و تقویت سرمایه اجتماعی با نمایندگی درست و صحیح و اصولی از مطالباتشان و کاستن از دردها و آلامشان.
