در سال ۱۳۵۳ حضرت آیت الله خامنه ای که امامت جماعت مسجدی در مشهد رضوی را بر عهده داشتند،سخنرانی های مهمی ایراد کردند که در نهایت در کتابی با عنوان «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» منتشر شد و باعث نگرانی رژیم از افزایش آگاهیهای دینی و انقلابی مردم گردید.
تیرماه امسال، مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی پایگاه اطلاعرسانی دفترحفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب اسلامی، گزارشی با عنوان ماجرای کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» منتشر کرد.ماجرای این کتاب به رمضان سال ۱۳۵۳ شمسی باز میگردد که پس از تعطیلی جلسات آیتالله خامنهای در مسجد کرامت مشهد در اسفند سال ۱۳۵۲ بهوسیله ساواک، ایشان جسته و گریخته در میعادگاههای مختلفی به سخنرانی و تبلیغ میپرداختند. با این حال ایشان از همان روز نخست بعد از تعطیلی مسجد کرامت، اقامه نماز جماعت در مسجد امام حسن مجتبی علیهالسلام را بهعهده گرفتند.البته هنوز امکان ارائه یک برنامه منسجم وجود نداشت و تنها شبهای شنبه بود که آیتالله خامنهای به سخنرانی میپرداختند.
به مرور زمان، کار مسجد امام حسن (ع) رونق گرفت. به اندازهای که کوچکی مسجد، گنجایش علاقهمندان به سخنرانیهای آیتالله خامنهای را نداشت. ایشان در همینباره میگویند:«با شروع نماز جماعت در آن مسجد کوچک که به تعبیر حدیث شریف همچون مفحص قطاه (آشیانه مرغ سنگخوار) بود، طلاب و کسبه به آن روی آوردند؛ بهطوریکه دیگر جایی نبود و متولیان مسجد مجبور شدند آن را توسعه دهند، به حدی که وسعت آن از مسجد کرامت هم بیشتر شد. من به خاطر حساسیتزدایی و یا لااقل کمکردن آن، فقط شبهای شنبه در آنجا نماز میخواندم و درسهایی از نهجالبلاغه ایراد میکردم که جمع زیادی در آنها شرکت میکردند.»(۱)
به این ترتیب بود که پیشنهاد آیتالله خامنهای برای توسعه مسجد قبول عام پیدا کرد. خیلی زود قبضهای کمک به طرح توسعه به فروش رفت و حتی به ریالی از وجوهات شرعی و سهم امامی که در اختیار ایشان قرار میدادند، نیازی نشد. همزمان با همین کوششها بود که آیتالله خامنهای طرح تازهای برای سخنرانیها و مباحث شان در مسجد امام حسن ریختند:«طرح تبیین رئوس و اصول کلی اندیشه اسلامی با تکیه بر قرآن کریم». در این طرح قرار بود اصول اصلی اعتقادات اسلامی، مستند به آیات قرآن بررسی و تبیین شود. به عبارت دیگر یک تفسیر موضوعی قرآن کریم به شمار میآمد. ماه رمضان سال ۱۳۵۳ شمسی، بهترین زمان برای ارائه این مباحث بود. اینگونه بود که مقدمات کار فراهم آمد.«تازه مسجد امام حسن مجتبی را بازسازی کرده بودند و هنوز کامل نبود که ماه رمضان شد و ظهرها ایشان در مسجد یک بحث سنگین و عمیق را شروع کردند که جمعیت هم خیلی استقبال میکرد. مسجد پر بود. پشت مسجد یک گاراژی بود که همین الآن هم هست، آنجا هم افراد میآمدند، مینشستند و استفاده میکردند. چون داخل جا نبود، ما هم که جوان بودیم، ظهرها برای نماز به آنجا میرفتیم.
سلسله مباحثی را که درآنجا بحث کردند ــ و این کتاب طرح کلی اندیشه های اسلامی در قرآن، چکیده همان مباحث ماه رمضان ایشان است ــ عمدتاً مباحث زیربنایی اعتقادی است؛ یعنی بحث توحید هست، نبوت و ولایت که به این سه تا محور بیشتر نتوانستند برسند و عمدتاً هم با استفاده از آیات قرآن مجید بود.»(۲)
رهبر معظم انقلاب، خود درباره اهداف و چگونگی آن برنامه و سخنرانیها اینطور توضیح میدهند: «بنده یک ماهِ رمضان در مسجد امام حسنِ مشهد سخنرانىِ مستمر سى جلسهاى داشتم. آن زمان به ضبط سخنرانیها خیلى اهمیت داده نمىشد؛ اما استثنائاً همه این سى سخنرانى ضبط شده است. در آن سخنرانیها راجع به توحید، امامت، ولایت، نبوّت و سایر مباحث اساسى بحث شده است که الان هم آنها را تأیید مىکنم. اینها پایههاى فکرى براى ایجاد یک نظام اسلامى بود؛ اگرچه ما آن موقع امیدوار نبودیم که نظام اسلامى شش، هفت سال دیگر محقّق شود. مىگفتیم اگر پنجاه سال دیگر هم ایجاد نشود، بالاخره پایههاى فکرىاش اینهاست. آن کار، جهت دادن به فکر نسل جوانِ آن روز بود.»( ۱۳۸۱ر۴ر۴) (۳)
نحوه ارائه مباحث
مباحث مطرحشده در این جلسات، یک ویژگی منحصربهفرد هم داشت که شاید در میان بیشتر کارهای تبلیغاتی – مبارزاتی یاران امام خمینی یگانه بود.«روش طرح و بحث» مطالب از سوی آیتالله خامنهای بهشکلی بدیع و ابتکاری پایهریزی شده بود. به گفته یکی از حاضران در این جلسات:«روش هم این بود که قبلاً خلاصه درس را مینوشتند، بعد اینها پلیکپی میشد، تکثیر میشد و قبل از درس در همانجا به افراد فروخته میشد.
افرادی که دوست داشتند میخریدند، جلویشان میگذاشتند و درس را هم گوش میکردند. سخنرانی بیشتر به درس شباهت داشت. در حقیقت درس بود، گرچه سخن شکل سخنرانی داشت. برخی از مخاطبان سرپا میایستادند. جمعیت هم بعد از نماز مغرب، عشا و ظهر ماه رمضان مینشستند استفاده میکردند.» (۴)
یکی دیگر از ویژگیهای این روش، تدریس و بحث، شرکت دادن مخاطبان و جوانان از طریق «کنفرانس دادن مطالب جلسه پیشین» بود:
«مسجد امام حسن مجتبی علیهالسلام هم محل حضور و تجمّع نیروهای انقلابی، بازاری، تحصیلکرده حوزوی و دانشگاهی بود. آنجا، از جمله موارد که تدریس فرمودند، نهجالبلاغه و درس و طرح کلّی اندیشههای اسلام بود. آنجا خیلی کلاسیتر کار میشد. به این معنا که بیانات ایشان را جوانهای حاضر یادداشت میکردند و جلسه بعد کنفرانس میدادند. در واقع، تربیت انسانهای آگاه به معارف دینی به تمام معنا بود.»(۵)
در همین رابطه، یکی از شاگردان آیتالله خامنهای در مشهد، برداشت شخصی جالب یکی از مستمعان حاضر در جلسات از سیمای آیتالله خامنهای و روش طرح مباحث ایشان را به یاد دارد که در نوع خود شنیدنی است:
«[آیتالله خامنهای] جلوی تخته مینشستند و شروع میکردند به نوشتن. عبای ایشان که افتاد، یک کسی پهلوی من بود ــ آن زمان برای ما سیدجمالالدین اسدآبادی یک الگو بودــ گفت که:«سیدجمال!» سیمای آقا را از پشت که نگاه کرد، گفت اصلاً سیدجمال زنده شده است.ای کاش که موفق باشد، سیدجمال که موفق نشد. نحوه دستشان را وقتی که مینوشتند و صحبت میکردند، حالت اینجوری داشتند.» (۶)
گزارشگر ساواک معتقد است که آیتالله خامنهای در این سخنرانیها «به تشریح اصول انقلابی قرآن و به طور کنایه در لفافه به تشویق و تحریک مردم» میپردازد. به اعتقاد او«این گروه به طور مدام آموزش میبیند و تبلیغات آنچنان مؤثر است که جوانان را به صورت گلوله آتش درآورده و از هیچ چیز ترس ندارند.مبلغین گروه به عناوین مختلف ثابت میکنند که در حال حاضر دستگاه دولتی از حکومت یزید پلیدتر و بدتر است.»مباحث طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، واکنشهای گوناگونی را برانگیخت. افزون بر علاقهمندان و مستمعان مباحث که ارتباط خوبی با محتوا و روش ابتکاری ارائه آن برقرار کرده بودند. دو گروه اما تلقی چندان مثبتی از این برنامه نداشتند. گروه نخست، بخشی از بدنه مذهبی آن روزهای شهر مشهد بود که با دیده تردید به نوآوریهای مباحث آیتالله خامنهای مینگریست و در گوشه و کنار انتقادهای بعضاً تند و گزندهای به مباحث داشت. انتقادهایی که امثال آیتالله مطهری هم به دلیل برخی آثار نوآورانه و بدیع خود از آن بینصیب نمیماند. حضرت آیتالله خامنهای، خود راوی خوبی برای این فضای گزنده و پرتردید به شمار میآیند:
«من یادم مىآید توى همین تهران، بعضى از علماء و بسیارى از مردم با مرحوم مطهرى سر همین قضیه [کتاب] حجاب درافتادند. من در مشهد یک بحثى کردم در باب ولایت، یک برداشت جدیدى از کلمه ولایت و مسأله ولایت که ماه رمضان بود و بحثهایى براى جوانها مىکردیم. آن وقتها راجع به توحید و نبوت و چه و از جمله ولایت، یک بحث قرآنى خیلى خوب و کاملى بود. بعد هم چاپ شد؛ یعنى خلاصهاش هم یک جایى چاپ شد. اصل سخنرانیها را هم بعد از انقلاب درآوردند چاپ کردند. یک عدهاى در مشهد جنجال علیه من به راه انداختند که چرا در زیر کلمه ولایت، فلانى این حرفها را زده؛ در حالى که این منکر به معناى انکار آن ولایتى که آنها مىگفتند که نبود. آنها مىگفتند ولایت یعنى محبت. خب ما محبت ائمه را که قبول داریم؛ ولایت یعنى اعتقاد به امامت على. این را که ما قبول داشتیم. یک چیزهایى علاوه بر اینها ما از کلمه ولایت پیدا کرده بودیم.
من آیات ولایت را در قرآن جمع کردم. آیاتى که در آن کلمه ولایت به کار رفته است؛«هنالک الولایة لله»مثلاً و آیات متعددى را. از این کلمات من یک برداشت جدیدى از کلمه ولایت را مطرح کردم. خب این باید مغتنم شمرده بشود. در عالم پزشکى اگر یک نفرى بیاید فرض بفرمائید درباره حصبه یک ایده جدیدى را مطرح کند که اضافه بر معلومات قبلى باشد، با او چه جورى رفتار مىکنند؟ خب احترامش مىکنند، تکریمش مىکنند.» (۱۳۶۷ر۷ر۱۳)(۷)
گروه دوم که بهشدت برنامه مسجد امام حسن مجتبی را زیر نظر داشتند، نهادهای امنیتی رژیم پهلوی و بهویژه سازمان اطلاعات و امنیت (ساواک) بودند. محتوای سیاسی که از برخی سخنان آیتالله خامنهای برداشت میشد و پیشتر هم در گفتارهای شرح نهجالبلاغه تجربه شده بود، حساسیت ساواک را بهشدت برمیانگیخت.
سخنرانی روزهای ۲۶ و ۲۷ رمضان (۲۱ و ۲۲ مهرماه ۱۳۵۳)، که با موضوع «ولایت مطلقه امام» مطرح شد، یکی از همین فقرههای حساسیتبرانگیز بود. آیتالله خامنهای در این سخنرانیها با تأکید بر این که ولی، حاکم مطلق، فرمانروای مردم، باید از طرف خدا منصوب شود، گفتند که نقش ولی و امام مانند جان در بدن انسان است. جامعه بدون امام، مانند کالبد بیجان است. «ولی را خدا معرفی میکند، مانند ۱۲ امام. ولیّ بعد از امام را امام زمان معرفی کرده است. کسی که جانشین من است، چهار شرط باید داشته باشد: صائناً لنفسه، حافظاً لدینه، مخالفاً لهواه و مطیعاً لأمر مولاه».
آیتالله خامنهای پس از قرائت این نکته، خطاب به حاضران گفت:«با این بیان،[جانشین] امام زمان [را] خودتان فکر کنید، قالبگیری نمایید و اندازهگیری کنید و از آلبوم [علمای بزرگ] آن را انتخاب کنید… قضاوت با خودتان. انتخابِ ولی با خود شما».
سخنان ایشان به قدری آشکار بود که گزارشگر ساواک در پایان گزارش خود نوشت:«منظور [آیتالله] خامنهای از جانشین امام، در این شرایط، [امام] خمینی است.» (۸)
در گزارش ساواک که هنگام انتشار نسخه نخست «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» نوشته شده هم به رویکردهای ضد رژیم آیتالله خامنهای اشاره شده است:
«آقای سیدعلی خامنهای، امام جماعت سابق مسجد کرامت (واقع در چهارراه نادری) به علت تبلیغات علیه حکومت وقت و پشتیبانی از آیتالله خمینی، چندین ماه به زندان رفت و اخیراً از زندان آزاد شد. او کتابهایی که اخیراً نوشته و یا مینویسد [را] به نام سیدعلی حسینی چاپ و منتشر میکند، برای اینکه او را نشناسند؛ چون که او به سیدعلی خامنهای معروف است، نه سیدعلی حسینی. از جمله [در] کتابی به نام «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» همین کار را کرد.»
در گزارشی دیگر، تلقی ساواک از مباحث مطرحشده در این جلسات بهروشنی آمده است. گزارشگر ساواک معتقد است که آیتالله خامنهای در این سخنرانیها «به تشریح اصول انقلابی قرآن و به طور کنایه در لفافه به تشویق و تحریک مردم و به پایداری [در برابر] اختلافات طبقاتی» میپردازد. به اعتقاد ساواک،«در پس این نشستها سازماندهی دیگری وجود دارد که این جوانان را تبدیل به گلولههای آتشین میکند. هر کس قدری دقت و توجه به وضع مجلس مزبور… و نحوه اعمال و گفتار اکثر حضار مینمود، درمییافت که جوانها… [که] بیش از صد نفر بوده و هر دانشجو و کارگر و کارمند جزء و دهاتیهایی که در یکی دو سال اخیر به مشهد کوچ کردهاند بودند و به طوری که… میگویند این گروه به طور مدام آموزش میبیند و تبلیغات آنچنان مؤثر است که جوانان را به صورت گلوله آتش درآورده و از هیچ چیز ترس ندارند. مبلغین گروه به عناوین مختلف ثابت میکنند که در حال حاضر دستگاه دولتی از حکومت یزید پلیدتر و بدتر است و گفته میشود که شماها مانند امام حسن علیهالسلام و علیاکبر حسین علیهالسلام هستید. دستگیری و احیاناً مرگ برایتان افتخار است و تمام اعضای وابسته، با ایمان راسخ این ادعا را قبول دارند.» (۹)
مجموعه مباحث آیتالله خامنهای در چند مرحله برای چاپ آماده شد و به انتشار رسید. در ابتدا کتابچهای از خلاصه مباحث در سال ۱۳۵۴ منتشر شد.اما صورت کامل و پیاده شدۀ همه سخنرانیها به بعد از انقلاب اسلامی باز میگردد. البته پیش از انقلاب هم به توصیه شخص آیتالله خامنهای، کار پیادهسازی سخنرانیها آغاز شده بود؛اما بهدلیل تهدیدهای ساواک ناتمام ماند. مرحوم علیجان زاهدی، معاون حزب وحدت اسلامی افغانستان و از شاگردان رهبر معظم انقلاب، درباره این پیادهسازی ناتمام میگوید:
«ایشان میگفتند که این کتاب را من خلاصه کردم ولی بسیار خلاصه شده. به این خاطر دستور دادند که نوارهایی از این سخنرانیها را من پیاده کنم. ما یک دوستی داشتیم به نام سیدحیدرمحمودی. ایشان نویسنده بود، شاعر بود و متفکر بود. ایشان وظیفه گرفت که این سخنرانیها را خلاصه کند. شش سخنرانی پیاده شد و ایشان خلاصه کردند و بردند خدمت آقا، آقا پسندیدند. بعد گفتند کار را به همین ترتیب شما ادامه بدهید. نوارهای سخنرانی را آقا آدرس دادند از یک مغازهای به نام سعید [آقای سیدمرتضی فاطمی]، برو از آنجا بگیر.رفتیم آنجا بسیار با ترس و لرز رفتیم. میترسیدیم از ساواک. چون تعقیب میکرد ما را. نوارها را گرفتیم و خلاصه پیاده کردیم و بعد آن دوست ما پنج – شش نوار را خلاصه کردند وخدمت آقا بردند، و آقا هم پسندیدند. بعد ما تحت نظر ساواک بودیم و حمله صورت گرفت. هشت نفر از رفیقان ما را گرفتند و ما فرار کردیم به افغانستان، و این کار ناتمام ماند.» (۱۰)
پس از وقوع انقلاب اسلامی، باز هم تا مدتها انتشار متن کامل سخنرانیها ممکن نشد. البته بخشهایی از آن در قالب جزوهها و کتابچههایی در دسترس قرار میگرفت که نمونه آن، جزوه و کتابچه «ولایت»، محصول حزب جمهوری و سازمان تبلیغات اسلامی است که مطالب فصل ولایت از سخنرانیها را در بر میگرفت. با این حال پس از مدتی که حتی همین کتابچهها هم نایاب شده بودند، مجموعه سخنرانیها در سال ۱۳۹۲ در قالب کتابی با همان نام «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» از سوی مرکز صهبا منتشر شد.
حضرت آیتالله خامنهای، حین مراحل آمادهسازی نخستین نسخه از سخنرانیها که نتیجه آن در قالب کتابچه «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» در سال ۵۴ منتشر شد، مقدمهای نوشتهاند که تبیینی از کلیت مباحث مطرحشده در سخنرانیها و اهداف و اهمیت آن است.
پی نوشت:——————–
۱- مرکز اسناد انقلاب اسلامی، خاطرات آیتالله خامنهای، ص۸۰
۲- گفتوگوی دفتر نشر آثار آیتاللهالعظمی خامنهای با آقای ابوالحسن مالکی
۳- بیانات در دیدار اعضاى هیأت مؤسس و هیأت امناى مؤسسهى پژوهشى – فرهنگى انقلاب اسلامى، ۱۳۸۱ر۴ر۴
۴- گفتوگوی دفتر نشر آثار آیتاللهالعظمی خامنهای با آقای ابوالحسن مالکی
۵- گفتوگوی دفتر نشر آثار آیتاللهالعظمی خامنهای با آقای هاشمی گنابادی
۶- گفتوگوی دفتر نشر آثار آیتاللهالعظمی خامنهای با آقای عبدالرضا ایزدپناه
۷- سخنرانى در اجتماع دانشجویان دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالى، ۱۳۶۷ر۷ر۱۳
۸- شرح اسم، ص۵۱۱ و ۵۱۲
۹- همان منبع، ص ۵۱۱
۱۰- گفت وگوی دفتر نشر آثار آیتاللهالعظمی خامنهای با علیجان زاهدی
code
