زهره شریفی در ضمیمه جامعه امروز روزنامه اطلاعات نوشت: دوستی و مهر ورزیدن به یکدیگر را میتوانیم در هر شرایطی از زندگی بشر روی زمین و در هر دورهای از تاریخ بیابیم، آن هم به شکلهای متفاوتی که گاهی زیبایی و شگفتی اتفاقات درون آن دوستیها به قدری بوده است که با روایتهایی شیرین به شکل اسطوره و افسانههایی در تمدنهای مختلف جاودان شده است.
ایران یکی از پربارترین سرزمینهای ظهور این اسطورهها و البته داستانهای واقعی است که نشان از ریشههای محکم و عمیق درخت دوستی در میان مردمان کشورمان از هر فرهنگ و آداب و رسوم و مذهبی دارد.
این درخت شاخههای پرباری دارد که یکی از قدیمیترین آنها برگزاری آیین یا همان جشن باشکوه «مهرگان» در روزگار باستان است.
«مهر» یا «میترا» در زبان فارسی دارای معانی روشنایی، فروغ، پیوستگی، پیوند، محبت و دوستی است. فلسفه جشن باستانی «مهرگان» را میتوان به نوعی سپاسگزاری از خداوند به جهت نعماتی که به انسان ارزانی داشته است و برقراری محبت و دوستی میان آنان دانست.
در واقع این جشن نشانی از اساسیترین و زیباترین نوع دوستی یعنی دوستی بین انسان و خداوند دارد و بعد از آن مهرورزیدن به همدیگر از هر قشر و طبقه و خانوادهای با دادن هدیه و همراه شدن با هم در یک جشن بزرگ.
این دوستی و مهربانی تا حدی بود که پادشاه در روز جشن، عوام را هم به حضور میپذيرفت و به شكايت آنان رسيدگی میكرد و امور مردم را سروسامان میداد. حتی در مواردی پند و اندرز بزرگان را میشنيد و در اداره امور از آن بهره میگرفت. به روایتی انوشيروان، پادشاه ساسانیان در این روز سفرهای پهن میكرد و تمام اهل مملكت را به حضور میپذيرفت. در این میهمانی با انواع غذاها و نوشیدنیها از مردم پذیرایی و بعد از آن بساط جشن و پایکوبی برپا میشد.
با نگاهی به حکاکیهای تختجمشید، مردانی را میبینیم که نوع ایستادن و نگاهشان و گرفتن دستهای هم، حاکی از احترام متقابل آنها به یکدیگر است و فضایی برادرانه را به ما نشان میدهد.
رسم مهرورزی در هر دوره از تاریخ کشورمان به شکلهای مختلف خود را نشان داده و تنها محدود به دوستی میان یک یا چند نفر با یکدیگر نبوده است. در تمامی این سرزمین با وجود ناملایماتی که روزگار برای آن رقم زده بود، چه زمان قحطی و خشکسالی، چه زمان جنگهای داخلی و هجوم و غارت کشورهای بیگانه و چه به وقت حکومت پادشاهان ظالم، حتی اگر شده در یک گوشه، عدهای به رسم عمیق دوستی و مهرورزی کنار هم نفس کشیدند و یکدیگر را یاری کردند؛ دوستی فراتر از یک نفر با یک نفر. اینجا صحبت از رفاقت تا پای جان است، آن هم میان یک جمع و حتی بزرگتر به اندازه یک ملت!
جمعهای اینچنینی که پایه دوستی و رفاقتشان فراتر از هممحلی و همشهری و همفکر و همشغل و... بود، گاهی در دورههایی از تاریخ کارهایی انجام دادهاند که پایه ای شد برای شکل گرفتن زنجیرههایی عمیق بین مردم، حتی تا به امروز.
یکی از قدیمیترین این پیوندها را میتوان در میان گروهی که تاریخ آن به ایران باستان هم میرسد یافت و آن «عیاران» بودند؛ جمعی که به دوستی و مهر با مشخص کردن اهدافی دور هم جمع شده و هرروز هم به جمع آنان اضافه میشد.
اعضای این گروه اغلب جزو طبقات پایین و متوسط مردم بودند که روحیه همکاری و علاقهمندی خاصی که بین آنها برقرار بود به پیشرفت اهدافشان کمک بسیار میکرد.
مهر و محبت و صداقت، عامل اصلی پیوند دوستی میان این جمع بود. در زبان پهلوی «ایار» به معنای یار و دوست است که در دوره ساسانیان این گروه به «جوانمرد» و در دوره اسلامی به «عیار» معروف شدند.
آیین عیاری و جوانمردی شامل مروت، ایثار، فداکاری، یاری مظلومان و بیپناهان، شفقت به خلق، وفای به عهد و دوری از خودپسندی بود. اصول عملی که اعضای این جمع دوستانه به کار میگرفتند هم عبارت از رازداری، راستگویی، یاری درماندگان، عفت، فداکاری، استغنا و بینیازی، دوستِ دوست بودن و دشمنِ دشمن بودن، بیباکی و دلیری، دعوی نکردن، بازجست نکردن از کار کسان، پیمانداری، سوگند نشکستن و... بود که هر کدام از این اصول را به جد رعایت میکردند و متعهدانه پایبند به آن بودند.
این گروه به غیر از آن که بین خودشان عهد دوستی بسته بودند همیشه در کنار مردم و در بطن جامعه حضور داشتند و بنابر شرایط حاکم، گاه پنهان و گاه آشکار علیه ظالمین متحد شده و قیام میکردند.
این تفکر که ردپای آن را در زمان اشکانیان و ساسانیان هم میتوان یافت، در واقع نوعی واکنش علیه امتیازات طبقاتی و خانوادگی و فشار طبقات بالای جامعه بر طبقه ضعفا بود که هرچند در آن زمان در پرده و پنهانی بوده یا ما از آن اطلاع درستی نداریم، ولی در نهایت آشکار و تبدیل به قدرتی اجتماعی و مردمی شده است که نتایجی چون ریشهکن کردن حکومتهای ظالم در دورههایی از تاریخ داشت.
پیش از آن که تاریخ به طور روشن این گروه جوانمردان را با نام عیاران بشناسد، از آنان با نام «فتیان» و «اهل فتوت» یاد میکند. سخاوت، شجاعت، مهماننوازی و رسیدگی به ضعفا، همراهی دوستان در جنگها و بذل جان و مال در راه آنان از عمده صفات این افراد بود که در دورههای بعد نیز به عنوان برگزیدهترین اوصاف عیاران شناخته شد. ورود اسلام به ایران باعث نزدیکتر شدن و پیوند هرچه بیشتر رسم عیاری و فتوت با آیین و مذهب شد.
از سوی دیگر، فشار و سختگیریهای حکام آن زمان یعنی «امویان» و «عباسیان» باعث اتحاد و تقویت گروههای عیاران و سازماندهی و برنامهریزی این جوانمردان علیه آنان به خصوص در منطقه جنوب شرق ایران که از حکومت فاصله داشت، شد.
رسم جوانمردی و مبارزات عیاران علیه حکام ظالم همراه با گسترش پیوندهای دوستی بیشتر بین جوانانی بود که باورهایشان به اهداف این جمع شباهت داشت؛ چنانکه «سربداران» خراسان نیز که علیه حکام مغول و ایلخانان با شعار «سر به دار می دهیم اما تن به ذلت نمی دهیم» قیام کرده و مدتی هم حکومت کردند، برخاسته از گروههای عیاری و اهل فتوت بودند.
براساس روایات، در زمان حکومت سربداران، دهقانان فقط سهدهم محصول جمعآوریشده را به عنوان مالیات به دولت میپرداختند و اضافه بر این مبلغ، چیزی از آنها بهعنوان مالیات گرفته نمیشد. فرمانروا، مقربان و سربازان همه یکجور لباس میپوشیدند و جامههایشان شامل پارچههایی از پشم گوسفند یا شتر بود. همچنین در خانه فرمانروا هر روز گردهمایی تشکیل میشد که در آن هرکس اعم از ثروتمند و بینوا میتوانست شرکت کند و غذا بخورد.
رسم پیوند «عقد اخوت» هم برای خود رگ و ریشههایی در مهر و محبت دارد. داستان این پیوند دوستی و برادری میرسد به عقد اخوتی که بر اساس روایات بسیار، میان پیامبر اسلام(ص) و حضرت علی(ع) بسته شد. معروفترین عقد اخوت مربوط به پیمانی است که پیامبر بین مهاجران و انصار بست. این رسمی است میان مسلمانان، بین دو مرد یا دو زن که با هدف برقراری عدالت اجتماعی در میان همه مردم و از بین رفتن فاصلههای طبقاتی و ایجاد پیوندهای نزدیک میان تمام مردم ترجیحا در روز عید غدیر انجام میشود و هدفش این است که طرفین همیشه به فکر هم باشند و در هر شرایطی به یکدیگر محبت کنند.
حکایت مهرورزیدن و دوستی، به ظاهر تنها محدود به داشتن رابطهای دوستانه با دیگران و حتی موجودات زنده دیگر چون حیوانات است.
اما اگر دایره این دوستیها گسترده شود و در میانش عهد و پیمانی شکل بگیرد ماجرا کمی فرق میکند؛ چنان که بسیاری از قیامها و جنبشها و حتی جمعیتهایی که در جهت خدمترسانی به مردم قدم های بزرگی برداشتند از همین دوستیهای ساده چندنفری شکل گرفته است، از رفاقتهایی که با گذشت زمان و شناخت عمیقتر از یکدیگر تا رسیدن به اهداف و باورهای مشترک جمعیت و حتی ملتی شکل گرفته است و توانسته تاریخی را تغییر دهد.