روزنامه فرهيختگان در گفتگو با قائم مقام وزیر ارشاد به برخی مباحث روز مرتبط با این وزارتخانه پرداخت. سیدمحمد هاشمی در بخشی از این گفتگو و در خصوص ممنوع الکار شدن برخی زنان بازیگر میگوید: بهطور کلی ما بنای بر لجاجت با جامعه هنری نداشته و نداریم، چون منطق ما خلاف این است. منطق و استراتژی ما تعامل و گفتوگو است. در همین مساله حقوقی که شما میگویید بارها و بارها بهویژه در سال گذشته که ما یک پیک رفتار غیرحقوقی از جانب معدودی از هنرمندان داشتیم، تمام تلاشمان را معطوف این کردیم که با گفتوگو متوجه بار حقوقی رفتار و گفتارشان کنیم. این جمله را هم گفتیم که اگر کسی خلاف منافع ملی و قانون و شریعت رفتار متجاهرانهای را از خودش نشان دهد، طبیعتا از سمت هیچ ایرانی و شهروند قانونمداری پذیرفته نیست و از ما بهعنوان وزارت ارشاد که بههرحال متولی حوزه فرهنگ و هنر و رسانه هستیم، متوقع هستند که عکسالعمل مشخص و قانونی داشته باشیم اما در عین حال میفرمایید که بعضی اصلاح رفتار و گفتار کردند. هر کدام از اینها هم که باشد، کاملا این حرف طبق همان ضوابط حقوقی خودش قابل اصلاح و ترمیم و برگشت است، چون منطق ما بر لجاجت و تقابل نیست بلکه منطق ما تعامل است و دلمان میخواهد آنچه حاکم بر جامعه هنری است، اتفاقا رفتاری حقوقی باشد.
وی در خصوص موضوع صوت و تصویر فراگیر نیز گفت: در مساله صوت و تصویر فراگیر قائل به این هستیم که یک نهاد و شورای فرادستگاهی و حتی فراقوهای شکل بگیرد و این کار را پیش ببرد. ممکن است این شورا شورای صدور مجوز باشد، ممکن است شورای حل اختلاف باشد. سوال این است وقتی من پلتفرم یا من تهیهکننده میبینم قوانین رعایت نمیشود، به کجا باید بگویم؟ به همان دستگاهی که خودش تهیهکننده و رقیب توست؟ نمیتوان قاضی و ناظر و مجری و رقیب همه با هم یکی باشند. تجربه ما نشان داده که مجموعه ارتباطی و نظارتی نمایش خانگی در پنج، شش ماهی که وزارت ارشاد نقش فعالتری داشت، خیلی بهتر شده است. اما اگر در ادامه مسیر کاری صورت گیرد که نشاندهنده این باشد که قرار است نابرادری یا رقیبتراشی شود، عملا در مواجهه به بنبست میخوریم.
قادم مقام وزیر ارشاد توضیح داده: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یک نهاد ذاتا تنظیمگر است و سابقه چند دهه تنظیمگری دارد. از طرف دیگر سازمان صداوسیما یک سازمان ذاتا تولیدگر است. وقتی ما به تنظیمگری میرسیم، اولویت با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و سازوکار و منطق، فهم اداری و تعاملی آن را هم داریم. اینکه به یک سازمان ذاتا تولیدکننده کار تنظیمگری داده شود، طبیعتا باید برود و سازوکارش را در خودش ایجاد کند اگر با همان عینک و منطق تولیدی و کارفرمای تولیدی به کار نگاه کند، تنظیمگری موفقی نخواهد داشت...طرف آمده و مشکلی دارد، یعنی ظلمی به او شده، میرود و به دیوار میخورد و نمیداند چه کسی باید پاسخگوی خسارتش باشد و همینطور گیج میزند. بعد ما نه اقتصاد و نه شخصیت او را به رسمیت میشناسیم و این واقعا درست نیست! او باید بتواند جایی برود که بگوید این مجوز را بیدلیل رد کردید و از جایی آن را پیگیری کند. این جایی است که به نظرم میتواند با شأنیت بالادستی، فرادستگاهی و فراقوهای مساله را حل کرد. از طرف دیگر هم باید سازوکاری داشت که اگر پلتفرمی قانون را رعایت نکرد یا محتوای ناسالم و بیضابطه منتشر کرد، هزینه بیقانونی خود را بپردازد. این سازوکار هم میتواند در همان شبههیات نظارت بر مطبوعات تدبیر و تعبیه شود.