مینا حیدری خبرنگار اطلاعات نوشت: تصور کنید هشت فرزند در سنین مختلف دارید که نیازهای گوناگون دارند. هر یک از این بچهها بسته به نوع شخصیتشان، به گونۀ خاصی از توجه و مراقبت نیاز دارند.
تحصیلات، خورد و خوراک، پوشاک و درمان، بخشی از اموری است که بدان نیازمندند. حالا اگر با همین تصور به مراکز نگهداری کودکان نگاه کنید، خواهید دید تأمین موارد یادشده، تنها بخش کوچکی از فعالیتهای یک مرکز نگهداری است.
زهرا یاوری، مدیرعامل بنیاد خیریۀ «روشنای امید» میگوید: بنیاد خیریۀ روشنای امید ایرانیان با این هدف تأسیس شد که به آن دسته از فرزندان سازمان بهزیستی که به 18 سالگی رسیدهاند و ناچارند از مراکز نگهداری جدا شوند، خدمات ارائه دهد. این خدمات در زمینههای گوناگونی از جمله خدمات مددکاری اجتماعی، ازدواج، اسکان، آموزش و امور تحصیلی، بهداشت، درمان و سلامتی، حرفهآموزی، اشتغال و کارآفرینی و مشاورۀ روانشناسی به فرزندان مستقل شده از سازمان بهزیستی ارائه میشود.
تولد خانۀ روشنا
یاوری میافزاید: پس از مدت زمانی به این نتیجه رسیدیم که فرزندان بالاتر از 14 سال مراکز نگهداری را آموزش دهیم تا زمانی که به 18 سالگی میرسند، توانایی ورود به اجتماع را داشته باشند.
سازمان بهزیستی از این طرح استقبال کرد اما مراکز نگهداری، حاضر به همکاری در این زمینه نبودند. به هر حال وقتی گروهی از بیرون وارد یک مرکز شوند، برخی مسائل در مراکز ممکن است خوشایند نباشد و به این جهت، بسیاری از مراکز خصوصی از این امر استقبال نکردند و بهزیستی هم نمیتواند هیچ مرکزی را مجبور به همکاری کند. پس از آن که موفق به انجام این کار نشدیم، از بهزیستی خواستیم یک مرکز نگهداری به ما بدهد تا به صورت آزمایشی در زمینۀ توانمندسازی فرزندان آن اقدام کنیم. بدین ترتیب، مرکز نگهداری خانۀ روشنا تأسیس شد که در ابتدا 23 فرزند داشت و اکنون چند تن از آنها ترخیص شدهاند. در حال حاضر 16 فرزند دختر داریم.
یارانۀ اندک بهزیستی
مدیر این بنیاد خیریه میگوید: سازمان بهزیستی، بر پایۀ سن بچهها برای هر فرزند بین یک میلیون و چهارصد تا یک میلیون و هفتصد هزار تومان کمکهزینه تخصیص میدهد که این مبلغ در واقع بخش اندکی از هزینهها را پوشش میدهد؛ زیرا هزینۀ هر فرزند در مرکز نگهداری، حدود ده میلیون تومان است و همۀ هزینههای این بچهها از خورد و خوراک، پوشاک، تحصیل، رفت و آمد تا درمان، توسط مرکز تأمین میشود. شاید برخی بگویند هزینۀ فرزند در خانواده این میزان نیست، اما باید به یاد داشته باشیم که پدر و مادرها برای کارهایی که انجام میدهند حقوق دریافت نمیکنند.
یاوری میافزاید: طی ده سال فعالیتمان، در بازارچهها، همایشها و مراسم گوناگون شرکت کردهایم تا خودمان را به جامعه بشناسانیم. اکنون شماری از خیرین، روشنا را از این طریق میشناسند و عدهای هم از دوستان و آشنایانمان هستند که به ما کمک میکنند و بخشی از امور خانۀ روشنا با کمکهای آنها میگذرد.
امسال در اهدافمان مشخص کردیم که 20 فرزند را سرپرستی کنیم. البته سرپرستی بیش از این تعداد از نظر اقتصادی برای ما میسر
نیست.
فضایی شبیه خانواده
مدیرعامل بنیاد خیریۀ روشنای امید میگوید: در هنگام تأسیس و آغاز کارِ خانۀ روشنا، تصور میکردیم دورۀ آموزشی را در یک بازۀ پنجساله بگذرانیم، ولی چون روند کارها خیلی خوب پیش رفت، دیگر دلمان نمیخواست بچهها را جابهجا کنیم. کیفیت خدمات در خانۀ روشنا بسیار بالاست. کارمندان و کارکنانش بسیار زحمت کشیدهاند و دورههای مختلفی را گذراندهاند. خوشبختانه حال بچهها در این مرکز بسیار خوب است.
وقتی بچهها را از سازمان بهزیستی گرفتیم یک فضای 1350 متری در خیابان 17 شهریور به ما اختصاص دادند که بابت آن اجاره پرداخت میکردیم.
فضای این مرکز به شکلی بود که طبقۀ بالا خوابگاه و طبقۀ پایین غذاخوری بچهها بود، فضای بزرگی هم برای درس خواندن و صرف چای و عصرانه داشتند اما این وضعیت برای ما خوشایند نبود، چون شبیه خانه نبود. ساختمان هم قدیمی بود و چاه آن فرو ریخت؛ حتی بیم آن میرفت که ستونهایش تخریب شود. بنابراین ما ناچار شدیم شبانه آن مکان را تخلیه کنیم و بچهها را در محل دیگری اسکان دهیم.
این محل بر اساس مصوبۀ دولتی، توسط سازمان بهزیستی به مدت 30 سال به ما واگذار شده و اکنون مشغول ساخت دوبارۀ آن هستیم، فقط برای نگهداری و توانمندسازی بچههای بهزیستی ساخته میشود. در این محل، همچنین سه کارگاه برای آموزش بچههای ترخیصشده از بهزیستی در حال ساخت و راهاندازی است که در هر کارگاه میتوان در یک شیفت، 20 نفر را آموزش داد. همۀ کوششمان این است که از طریق آموزشهای زودبازده، فرزندانمان را توانمند کنیم تا با کارآفرینیهای کوچک، بچهها بتوانند امورشان را بگذرانند.
یاوری میافزاید: کسانی که در زمینۀ یک امر خیر با نیت خاص فعالیت میکنند بهتر است برای بهینه شدن خدماتشان، اولویتهای خود را روزآمد کنند. منظور این است که اگر ظرفیت کار در یک زمینه تکمیل شده، تواناییها را به اولویت دیگر اجتماعی منتقل کنند.
برای نمونه میتوان از مدرسهسازی یاد کرد. اگر ساخت مدارس در جایی به حد تناسب رسیده، امکانات موجود در آن بخش را میتوان در امر خیر دیگری بهکار گرفت.
گاهی با خود فکر میکنم کار برخی از خیرین از اموری مانند مراکز نگهداری بسیار سادهتر است؛ زیرا آنها فقط کلنگ میزنند و چند ماه بعد روبان افتتاحیه را قیچی میکنند، اما دربارۀ نحوۀ فعالیت ما شاید نتوان این مراحل را طی کرد، چون کار تربیتی، امری زمانبر و پرهزینه است و برای یک خَیِّر، روایت محسوسی ندارد که سیر تحولی آن را نشان بدهد.
مزایا و معایب
سونیا مرزآرا، مدیر فنی خانۀ روشنا میگوید:این خانه، مرکز نگهداری 16 دختر بیسرپرست یا بدسرپرست است که در دو واحد آپارتمان زندگی میکنند. کوچکترین عضو این خانه هشت ساله و بزرگترینشان 22 ساله است. ما تلاش میکنیم شرایط عادی و شبهخانواده را برای فرزندانمان فراهم کنیم و به تمامی موارد موردنیاز بچهها دقیقا شبیه فرزند یک خانواده رسیدگی کنیم.
وی میافزاید: در هر واحد، یک مربی حضور دارد و در 24 ساعت دو مربی در کنار بچهها هستند که هریک مسئولیت هشت بچه را برعهده دارند. امور تحصیلی فرزندان روشنا و ارتباط با مدارس، ثبتنام و اطلاعرسانی به مربیان، بر عهدۀ بخش مددکاری مرکز اما روند رسیدگی به دروس و انجام تکالیف شب، بر عهدۀ مربی است. در امور شخصی نیز عمدتا تقسیم کار صورت میگیرد و بچهها یک برنامۀ منسجم دارند تا بتوانند مستقل بار بیایند. در اموری مانند آشپزی برای بچههای کوچکتر، مسئولیت کار اصلی بر عهدۀ مربی است، اما بچهها هم در اموری که معمولا دوست دارند مشارکت میکنند.
مرزآرا در ادامه میگوید: روند ارتباط ما با سازمان بهزیستی به این شکل است که پروانۀ تأسیس، پروانۀ فعالیت و پروانۀ مسئول فنی را از بهزیستی میگیریم یا اگر بخواهیم برای بچهای درخواست شناسنامه بدهیم و نیاز به نامۀ سازمانی داریم، آن را از بهزیستی دریافت میکنیم یا زمانی که قصد داریم بچهها را به سفر ببریم، از سازمان بهزیستی مجوز میگیریم. سایر امور، مربوط به مرکز است که به صورت مستقل عمل میکند. سازمان بهزیستی یک مبلغ اندک حمایتی برای هر عضو می پردازد که شاید یکدهم هزینههای او را در ماه پوشش ندهد.
مدیر فنی خانۀ روشنا میافزاید: محل خانۀ روشنا از طریق خیرین تأمین میشود و ما برای آن اجارهای نمیپردازیم، اما سایر مراکز که محل اسکانشان مربوط به سازمان بهزیستی است، باید ماهانه بابت آنها اجاره بپردازند و هزینههای جاری مرکز نظیر آب، برق، گاز و... بر عهدۀ خودشان است.
مسائل خاص مراکز نگهداری
او ادامه میدهد: مسائل بچههایی که در مراکز نگهداری زندگی میکنند، درست مانند سایر بچههاست اما زندگی جمعی بالاخره مسائل خاص خودش را دارد و گاهی بچهها نمیتوانند با شرایط آن کنار بیایند. به هرحال، این سبک زندگی، مزایا و معایب خاص خودش را دارد؛ مانند آنکه عموم بچهها نگرانیها یا دلتنگیهایی برای خانوادهیشان دارند. آنها دوست دارند خانوادهیشان دوباره تشکیل شود و دور هم جمع شوند یا پدر و مادرشان سلامت جسمی یا توانایی مالی پیدا کنند تا به خانوادۀ اصلی خود بازگردند و بتوانند در خانۀ خودشان زندگی کنند.
مدیر فنی خانه روشنا در پایان میگوید: ما از جمله مراکزی هستیم که به خانواده، اجازۀ دیدار با بچهها را میدهیم؛ حتی اگر پدر و مادری صلاحیت نداشته باشند، از آنها میخواهیم از دادگاه نامه بیاورند و در محل مرکز با فرزندشان ملاقات کنند، ولی آنها نمیتوانند بچهها را از مرکز خارج کنند. خانوادههایی هم هستند که صلاحیت اخلاقی دارند، اما شرایط مالیشان به گونهای نیست که فرزندشان را در خانه نگهداری کنند. آنها هم میتوانند با دریافت نامه از دادگاه، فرزندشان را دو شب در ماه نزد خود نگه دارند.