اسما پورزنگی آبادی خبرنگار اطلاعات نوشت: افزایش نیاز و تقاضا برای آب و کاهش هموارۀ منابع تجدیدپذیر آبی، در بالای فهرست ابَرچالشهای کشور جاخوش کردهاند. در این شرایط، استفاده از راهکارهای نو برای تأمین آب پایدار، به یک ضرورت تبدیل شده است؛ یعنی باید در اندیشۀ منابعی باشیم که تغییر اقلیم و خشکسالی نتواند بر کمیت و کیفیت آن اثر بگذارد.
منابع آبی را به دو گروه منابع متعارف و منابع غیرمتعارف تقسیم میکنند. آبهای سطحی مانند رودخانهها و دریاچهها و آبهای زیرزمینی مانند چاهها و چشمهها را در دستۀ منابع متعارف آبی قرار میدهند.
منابع آب غیرمتعارف به سایر منابع آبی گفته میشود. آب حاصل از تصفیۀ فاضلابهای شهری و صنعتی، آبهای ژرف و آب شیرینشدۀ دریا برخی از انواع منابع غیرمتعارف آبی هستند.
در میان راهکارهای گوناگون مدیریت کمآبی در کشور، استفاده از پساب به عنوان یکی از انواع آبهای غیرمتعارف بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است.
پساب را میتوان در بخشهای کشاورزی و صنعت مورداستفاده قرار داد. پساب، همچنین برای تغذیۀ سفرههای آب زیرزمینی و حتی آبیاری فضای سبز شهرها، گزینهای ارزشمند به شمار میرود. از آنجا که در کشور ما بخش صنعت بیشترین ارزشافزوده را دارد، استفاده از پساب در صنعت، مورد توجه و تأکید جدی قرار گرفته است؛ تا جایی که طبق نقشۀ راهآب کشور، قرار است در سال 1420 بخش صنعت از 6/7 میلیارد متر مکعب آبی که نیاز دارد 4/4 میلیارد متر مکعب آن را از پساب تأمین کند.
راهکار مدیریت تولید آب
دکتر مسعود باقرزاده کریمی، مدیرکل دفتر برنامهریزی و بودجۀ شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور، استفاده از پساب در بخش صنعت را نه راهکاری برای مدیریت مصرف آب، بلکه راهی برای مدیریت تولید آب میداند.
او که در نشست تخصصی «مدیریت بهینۀ مصرف آب با رویکرد الزام صنایع به استفاده از پساب» سخن میگفت، با تأکید بر اینکه سرانۀ آبی کشور، سیر نزولی شدیدی دارد، گفت: با شرایط کنونی نمیتوانیم سیاستهای قبلی را ادامه دهیم؛ چرا که بسیاری از گرفتاریهایی که در زمینۀ آب و منابع و مصارف آبی با آن روبهرو شدهایم، ناشی از سیاستهای چند دهۀ گذشته در حوزۀ آبهای سرزمینی و جانمایی توسعه و راندمان کشاورزی و مابقی مسائل این بخش است.
وی با اشاره به تأمین 4/4 میلیارد متر مکعب از آب مورد نیاز صنعت از طریق پساب در سال 1420، تصریح کرد: با مدیریت پساب، منبع آبی مطمئنی برای صنعت تأمین میشود.
وی اضافه کرد: برنامۀ هفتم توسعه و قوانین سالانۀ بودجه نشان میدهد خوشبختانه گرایش دولت و مجلس این است که پساب، بخشی از آب صنعت را تأمین کند؛ اگرچه منبع چندان ارزانی نیست.
سهم کم صنعت از منابع آبی
دکتر کتایون نعمتپور، مدیرکل دفتر بهداشت، ایمنی، محیط زیست و انرژی وزارت صنعت، معدن و تجارت اما تأکید دارد برای ایجاد محدودیت در صنعت باید بیشتر فکر کنیم.
وی با توجه به اینکه کل منابع آب تجدیدپذیر ما طبق نقشۀ راهآبی کشور، حدود 103 میلیارد متر مکعب است، دربارۀ مصرف آب در بخش صنعت میگوید: صنعت از 59 میلیارد متر مکعب منابع آب سطحی، حدود 6/1 میلیارد متر مکعب را مصرف میکند و از 44 میلیارد متر مکعب منابع آب زیرزمینی، حدود 4/1 میلیارد متر مکعب مربوط به صنعت است. صنعتی که کلا دو تا سه درصد از منابع آب کشور را مصرف میکند، ارزشافزوده و ارزآوری بالایی برای کشور دارد.
وی با بیان اینکه در این شرایط اگر صنعت را بخواهیم محدود کنیم، باید بیشتر فکر کنیم و راهکارهای متناسبتری را در پیش بگیریم، تأکید میکند: باید آب مصرفی کشاورزی، آشامیدنی، بهداشت و صنعت را با هم ببینیم. به گفتۀ وی، بخش صنعت، همین الان هم دارد درصدی از پساب را استفاده میکند.
بار تأمین زیرساختها بر دوش صنعت
مدیرکل دفتر بهداشت، ایمنی، محیط زیست و انرژی وزارت صمت، دربارۀ استفاده از پساب در صنعت، معتقد است اگر قرار باشد در نقشۀ راه بیستساله از پساب استفاده کنیم، در چند سال اول ممکن است درصد مصرف پساب بالا برود، ولی در یک پروسۀ بیستساله، در بخش صنعت بیشتر از 50 درصد روی پساب نمیتوان حساب کرد. همچنان که باید در نظر داشته باشیم در همۀ صنایع نمیتوانیم از پساب استفاده کنیم.
نعمتپور با بیان اینکه استفاده از پساب، یکی از روشهای مدیریت شرایط کمآبی است، میافزاید: در کشور ما نهفقط در زمینۀ تامین آب که در برق و گاز هم مشکل داریم. در این وضعیت به صنعت گفته میشود خودت گاز را تأمین کن، خودت نیروگاه بزن، خودت برای تأمین آب از پساب استفاده کن. در حال حاضر، چهار خط انتقال آب از سمت جنوب برای تأمین آب در فلات مرکزی در حال اجراست و بخش صنعت، آب موردنیازش را با هزینۀ گزافی از این چهار مسیر دنبال میکند. در واقع، اکنون به بخش صنعت تکلیف میشود که تمام زیرساختهای مورد نیازش را خودش تأمین کند.
مصرف پایین پساب در صنعت
دکتر حسین نایب، عضو هیأتمدیرۀ انجمن آب و فاضلاب کشور و مهندس مشاور با اشاره به چالشها و ابهامات بازتخصیص آب مصرفی صنایع میگوید: تخصیص آبهای غیرمتعارف به بخش صنعت، در قوانین مختلف پیشبینی شده است؛ همچنانکه بهبود بهرهوری هم در اسناد و قوانین و بخشنامههای متعدد، موجود است.
در سالهای 1401 و 1402، در «قانون برنامۀ هفتم توسعه» و «قانون بودجۀ امسال»، تخصیص آب به بخش صنعت دیده شده است. در برنامۀ هفتم توسعه، موضوع بازتخصیص آب مصرفی صنعت از منابع غیرمتعارف، در عبارتی با عنوان «کاهش آب مصرفی بخش صنعت و معدن» درج شده، نه افزایش بهرهوری این آب و کاهش شدت مصرف. در قانون بودجۀ امسال نیز موضوع این بوده که بازتخصیص با هماهنگی وزارت صمت برای صنایع درنظر گرفته شود.
وی میافزاید: با وجود قوانین و رهنمودهای گوناگون، تاکنون استفاده از پساب در صنعت، فراگیر نشده و به موارد معدودی در صنایع آببر، آن هم در مناطق خاصی محدود شده است.
راهکار برونرفت از بحران
عضو هیأتمدیرۀ انجمن آب و فاضلاب کشور میگوید: اگر بخواهیم صنایع را بر اساس الزامات قانونی، مجبور به استفاه از آبهای غیرمتعارف از جمله پساب کنیم، بار سنگینی بر دو بخش صنعت گذاشته ایم که پیامدهای متعددی خواهد داشت.
شاخصهای اقتصادی کشور حاکی از تأثیرگذاری بیبدیل صنعت در اقتصاد است. در این وضعیت، ایجاد تنش در تأمین نیازمندیهای بخش صنعت از جمله آب، پیامدهایی منفی در رشد و توسعۀ اقتصاد کشور خواهد داشت.
وی میافزاید: اگر خواهان رشد اقتصادی و توسعه در کشور هستیم، باید بر سر این دوراهی تصمیم بگیریم که آیا زمینهای کشاورزی باید توسعه یابد یا آب را در بخش صنعت سرمایهگذاری کنیم؟
در وضعیت کنونی، حاصل رویکرد توسعه، افزایش منابع آبی است. هر مقدار تقاضا وجود داشته، منابع متعارف و غیرمتعارف را افزایش دادهایم؛ درحالیکه باید مرزی برای آن در نظر میگرفتیم. به باور وی، در حال حاضر مدیریت تقاضا و افزایش بهرهوری مصرف آب، مهمترین راهکار برونرفت از بحران کنونی در حوزۀ آب کشور است: اگرچه سهم صنعت در مصارف آب تجدیدپذیر و میزان بهرهوری مصرف آب در این بخش، نسبت به سایر بخشهای اقتصادی کشور وضعیت مناسبتری دارد، اما بهبود پایدار بهرهوری در این بخش، امری انکارناپذیر است.
چالشهای مصرف پساب
عضو هیأت مدیرۀ انجمن آب و فاضلاب کشور، برخی از چالشهای بزرگ بهرهگیری از منابع آب متعارف، از جمله استفاده از پساب شهری در صنعت را برشمرد. وی میگوید: خروجی پساب تصفیهخانههای فاضلاب، یک مشخصات کیفی دارد و آب موردنیاز صنعت نیز نیازمند کیفیت خاصی است.
در اینجا یک گپ (فاصله) وجود دارد و باید مشخص شود چه ارگانی باید فاصلۀ بین این شاخصها را پوشش دهد. بهعنوان مثال در صنعت، به آبی با بی.اُ.دی (BOD) کمتر از پنج نیاز است (بی.اُ.دی فاضلاب به میزان اکسیژنخواهی بیولوژیکی فاضلاب گفته میشود)، درحالیکه این شاخص در خروجی تصفیهخانهها 60 یا 100 است.
محدودیتهای کمّی در پساب شهری، فاصلۀ بین نقاط تولید و مصرف و ملاحظات اقتصادی، از دیگر مواردی است که وی مورد اشاره قرار میدهد. او میافزاید: در نهایت وقتی پساب داریم و اولویتی به نام صنعت و اولویت دیگری بهنام آبهای زیرزمینی داریم، باید بدانیم در دشتهای بحرانی کدام یک باید انتخاب شود؟ آیا صنعت باید از این پساب برداشت کند یا آبخوانی که وضعیت بحرانی دارد؟
با توجه به عدم اولویت صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی در بازتخصیص منابع آب متعارف و نیز اتخاذ تصمیمات بهینه از سوی صنایع تحت مالکیت بخش خصوصی، واحدهای صنعتی دولتی یا خصولتی، بیشترین آسیب را از افزایش هزینۀ تمامشدۀ تأمین آب، خواهند دید.