روزنامه قدس نوشت: این روزها همه تحلیلگر شدهاند. همه تلاش میکنند به هر طریقی شده دیده شوند. انواع و اقسام کانالهای تحلیلی و امنیتی و عملیات روانی، مانند قارچ رشد کردهاند. افراد بدون اینکه تخصصش را داشته باشند.
رائفی پور برای افشای رشوه سکهها پاداش میگیرد؟
در مسئله حمله ایران به پاکستان و پاسخ متقابل هم دیگر به اندازه کافی آش شور شده است. متأثر از فضای احساسی حاکم، برخی نیز تلاش کردند بهترین راهبرد امنیت ملی را راهبرد پیشنهادی خودشان نشان دهند. حرفها در فضای مجازی براساس میزان فالوورها سنجیده میشود.
قطعاً جوزدگی و ورود هیجانی در هر مسئلهای آسیبزاست. اینکه افراد بدون هیچ تخصصی به خود اجازه میدهند فعالیت غیرعلمی داشته باشند، هم غیراخلاقی است هم این افراد با ورود غیرحرفهای به هر موضوعی جریانسازی اشتباه میکنند.
تحلیلهای صداوسیما هم از این امر مستثنا نیست؛ بهخصوص در فرایند تحلیل خبر عمدتاً تحلیلها حول محور افراد خاصی میچرخد. بیشتر، کسانی که در فضاهایی مانند توییتر و اینستاگرام بالا آمدهاند، صاحب فضل محسوب میشوند. البته که بعضی از این افراد از صدها کارشناس نیز خبرهترند، اما وقت آن است که در رویکرد رسانهای خانهتکانی جدی اتفاق افتد، اگر امروز به فکر نباشیم؛ فردا شرایط ملتهب و بحرانی زیادی متأثر از جوسازیهای غلط رسانهای خواهیم داشت و در نهایت این ره به ترکستان خواهد رفت...
اظهار نظر توئیتری خبرنگار صداوسیما با واکنش گسترده روبرو شد. روزنامه خراسان نیز دیروز نوشت: ساعاتی پس از حملات پهپادی پاکستان به خاک ایران، یکی از خبرنگاران صداوسیما در صفحه شخصی خودش و برخی از کانالهای تلگرامی درصدد بودند این خط خبری را جابیندازند که حملات پاکستان نشاندهنده وجود یک هماهنگی مخفیانه میان ایران و ارتش پاکستان بهمنظور دستیابی به هدف مشترک ریشهکن کردن تروریسم در دو سوی مرز است. سناریویی پرهزینه و دارای تبعات منفی بیشمار. در واقع پیام این خط خبری این است که ایران توافق و هماهنگی انجام داده است که خروجی اش تجاوز به خاک کشورمان می باشد! افزون بر این که این سناریو به نوعی پیام ضعف و ناتوانی ما را در انهدام تروریستهای داخل خاک ایران میرساند و همچنین میتواند در اذهان بلوچها در ایران و پاکستان و افغانستان، تبعات سنگین سیاسی امنیتی داشته باشد.