پنجشنبه ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ - ۰۵:۱۱
نظرات: ۰
۰
-
آئین و آئینه میراث

اکنون نشر میراث مکتوب به میان‌سالی رسیده و دوران خردسالی و نوجوانی را پشت سر گذاشته و به سستی و پیری دچار نشده‌است و بی‌شک آن‌قدر آب دیده و ورزیده شده که آیندۀ روشن‌تری را نوید دهد و قله‌های بلندتری را فتح کند.

احمد مسجد جامعی: در اوایل دهۀ 70 دانشنامه‌نگاری در ایران رونق گرفته و حتی برخی دانشنامه‌های تخصصی راه افتاده بود، مانند کارنامۀ علمی دانشوران به سرپرستی استاد احمد بی‌رشک که تا پایان عمر بلند و پربرکت خود حتی با ذره‌بین مقالات را می‌خواند و اصلاح و ویرایش می‌کرد؛ یا فرهنگ آثار به سرپرستی رضا سیدحسینی که بخش ترجمۀ آن از مآخذ اختصاصی غربی به زبان‌های انگلیسی و فرانسه است، به سرانجام رسید.

ولی متأسفانه بخش ایرانی و اسلامی با همۀ تدابیر و تلاش‌های ایشان گرفتار سلیقه‌های شخصی شد و ناتمام ماند. از دیگر دانشنامه‌های تخصصی مجموعه‌‌ای بود به سرپرستی و پایمردی زنده‌یاد حسن انوشه که اختصاص داشت به زبان و ادب فارسی در برخی مناطق خاص عالم همچون شبه‌قارۀ هند، جهان عرب، آسیای مرکزی، قفقاز و بالکان. این مجموعه به توفیق نسبی دست یافت و به‌ویژه در این مناطق بسیار مورد توجه و مراجعه قرار گرفت، زیرا گروهی از نویسندگان آن از اهالی این مناطق بودند و استقبال در حدی بود که آقای خاتمی رئیس‌جمهوری وقت، آن را در سفرهای خارجی خود به رؤسای جمهوری کشورها و وزرای مربوط اهداء می‌کرد.

اما برای شناسایی و تصحیح علمی متون میراثی مرکز مشخصی پدید نیامد و به صورت موردی ناشران خصوصی و دولتی بنابر سلیقه و سبک و سیاق خود عمل می‌کردند و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آن آثار را تحت حمایت قرار می‌داد. پیش از انقلاب، انجمن آثار ملی به این کار نیز می‌پرداخت اما پس از انقلاب ادامۀ آن کارها دچار وقفه شد تا آنکه در همان دهه، همۀ کتاب‌هایش البته با مشارکت ناشران بخش خصوصی وارد بازار شد.

از دیگر ناشران تخصصی ازاین‌دست، بنگاه ترجمه و نشر کتاب بود که زیر نظر آقای یارشاطر فعالیت و مخارج آن را بنیاد پهلوی تأمین می‌کرد. با ادغام بسیاری از این مؤسسات همچون بنیاد شاهنامه (زیر نظر مجتبی مینوی) و بنیاد فرهنگی آسیا (زیر نظر داریوش شایگان) کار تصحیح نسخ میراثی عملاً مغفول ماند.

ازاین‌رو لازم بود مرکزی تأسیس شود که فقط جنبۀ نشر نداشته باشد، بلکه به‌طور تخصصی از تصحیح آثار میراثی به‌صورتی ساختارمند و علمی حمایت کند تا مقدمات پرورش استعدادهای جوان نیز فراهم شود.

این کار با راه‌اندازی مؤسسه‌ای مستقل و کمک‌بگیر انجام شد و نشر میراث مکتوب شکل گرفت. نخستین آثار این مؤسسه بیشتر با امضای این مرکز و ناشری خصوصی که اثر را چاپ و منتشر می‌کرد ارائه می‌شد. برای شروعی تازه نیاز به روشی علمی بود که اجماع نسبی اهل فن پشتوانۀ آن باشد.

از این‌ رو فهرست اولیه آثار پیشنهادی برای تصحیح و انتشار، فیش‌برداری و استخراج شد و دربارۀ آنها با گروهی از صاحب‌نظران، مکاتبه و نظرخواهی شد.

بر آن اساس اولویت‌ها به دست آمد و سیر تدریجی شکل‌گیری مؤسسه با چشم‌انداز جدید قوت یافت. در میان کسانی که از آنها نظر خواستیم مقام رهبری هم بودند و ایشان بی‌آنکه به شیوۀ معمول نسخه‌هایی را تعیین کنند، معیارهایی به دست دادند که در سیر فعالیت‌ها به‌کار آمد.

در آن سال‌ها تاجیکستان استقلال یافته و در پی آن بود که آیندۀ خود را با چه زبانی پیوند زند. ازاین‌رو ارسال کتاب‌های فارسی به آنجا بسیار ضرورت داشت.

کامیون‌هایی بودند که از آن کشور گوشت وارد می‌کردند و عموماً خالی برمی‌گشتند. این فرصتی بود که کتاب‌های ایران را به آنجا برسانیم. میان این آثار کتاب‌های میراثی بیشتر مورد توجه قرار می‌گرفت؛ همین‌گونه بود در مورد شبه‌قاره و مراکز ایران‌شناسی دیگر کشورها که همگی به‌دنبال چنین آثاری بودند.

این موارد موجب نشاط و سرعت در این کارها می‌شد. نشریات تخصصی کتاب ماه در رشته‌های گوناگون نیز به رونق این گونه عناوین افزود و همۀ آنها زمینه‌ای فراهم آورد که نشر میراث مکتوب بر دامنۀ فعالیت خود بیفزاید و با چاپ نشریات تخصصی و برگزاری نشست‌های علمی منظم و آمدوشد با مراکز علمی دیگر کشورها فعالیت خود را گسترش دهد.

نشر میراث مکتوب با اساسنامۀ قاعده‌مند شکل گرفت، به‌نحوی‌که دخالت دولت و دستگاه‌های اجرایی در آن به هر شیوه‌ای ممکن نبود و این به تداوم عمر مدیریت و قوت ساختار می‌انجامید و شرایطی را فراهم می‌ساخت که نه‌تنها جوانان علاقمند به پژوهش و متن‌خواهی حول محور آن جمع شوند، بلکه گاهی در شرایط دشوار به کمک کسانی بیاید که از نظام رسمی آموزش و پژوهش به هر دلیلی کنار گذاشته شده یا اصلاً شرایط بهره‌برداری از توان علمی آنها فراهم نیامده‌است.

اکنون نشر میراث مکتوب به میان‌سالی رسیده و دوران خردسالی و نوجوانی را پشت سر گذاشته و به سستی و پیری دچار نشده‌است و بی‌شک آن‌قدر آب دیده و ورزیده شده که آیندۀ روشن‌تری را نوید دهد و قله‌های بلندتری را فتح کند.

از رازهای موفقیت این مجموعه مدیریت توانمند آقای اکبر ایرانی است که خود در مباحث هنری و تاریخی دستی دارد و ادب گفتگو و حسن خلق او مایۀ پیشرفت اهداف مؤسسه شده‌است. آقای ایرانی به‌ویژه در هنگام تغییر مدیریت‌ها دچار بحران‌های شدید شده اما خم به ابرو نیاورده و کار را رها نکرده‌است.

خوشبختانه در سال‌های اخیر به بزرگان و معاریف فرهنگ هنر و ادب توجه ویژه‌ای می‌شود که پدیده مبارکی است اما این کافی نیست؛ به‌ویژه در شرایطی که استادان دانشمند و جوان چندان به مراکز رسمی راهی ندارند.

این مؤسسه توانسته است چراغ علم و ادب و فرهنگ را روشن نگه دارد و جوانانی همچون آقای علی صفری آق‌قلعه و آقای جویا جهان‌بخش و نظایر آنها را حمایت کند.

امیدوارم که این حرکت پربرکت که دستاوردهای آن از مرزهای ایران فراتر رفته، سال‌های سال بپاید و برگزاری جشن سی‌امین سال در آستانه بهار، نقش مهم و مؤثر این مرکز را در شناسایی فرهنگ و دانش این سرزمین بیش از گذشته به یاد مسئولان بیاورد. 

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب