حسین راغفر، در گفتگو با «اطلاعات آنلاین»، با رد این ادعا که مالیات سنگین عاملی برای خروج سرمایه از کشور قلمداد میشود، گفت: این هم از حرفهای مفتی است که آدمهای حقه باز میزنند. باید بدانیم مالیاتی که در ایران گرفته میشود، اصلا قابل مقایسه با مالیاتی که در ترکیه، امارات و ... مردم پرداخت میکنند، نیست. البته نکته این است که اخذ مالیات امری لازم است. اما مهم این است که از چه کسی باید مالیات گرفته شود؟
وی افزود: اشکال مرسوم این است که روی درآمدهای خانوار کم درآمد حساب میکنند که منجر به تورم و به مصرف کننده منتقل میشود. به خصوص اینکه قشر کم درآمد بیشتر از همه آسیب میبینند.
این عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا (س) گفت: علت خروج سرمایه را باید در ناامنیهای دیگر جستجو کرد. حضور و فعالیت برخی از نهادهای حاکمیتی در اقتصاد کشور، راه را برای فعالیت فعالان بخش خصوصی تنگ کرده است. تسهیلات بانکی و اعتبارات ارزی عمدتا در اختیار نهادهای حاکمیتی قرار میگیرد که این کار را برای بنگاههای خصوصی بسیار دشوار میکند و به همین دلیل ترجیح شان این میشود که برای سرمایه گذاری بهینه از کشور خارج شوند.
او افزود: خروج سرمایه آسیبهایی جدی به کشور وارد میکند که شاید بتوان گفت، رکود تولید جدیترین آنها باشد. در واقع سرمایه گذاری برای تولید، هم به سرمایههای داخلی احتیاج دارد و هم اینکه باید برای جذب سرمایه خارجی شرایط لازم را فراهم کرد. این شاخصها در حالی است که اقتصاد ایران در کنار اینکه شاهد خروج سرمایههای داخلی است، به دلیل قرار گرفتن در موقعیت محدودکننده تحریم نمیتواند سرمایههای سرمایه گذاران کشورهای دیگر را هم به داراییهای موجود تزریق کند.
این تحلیلگر مسائل اقتصادی تصریح کرد: فرار سرمایههای داخلی به کشورهای دیگر را باید نشانهای بارز از ناکارآمدی نهادهای تصمیم گیری بدانیم. به هرحال در زمانی که تحت تحریم قرار گرفته ایم و دست ما از بازار اقتصاد جهانی کوتاه است، کمترین کاری که باید به آن توجه داشته باشیم، چیزی جز این نیست که از داراییهای داخلی خود مراقبت کنیم. یعنی کافی است به جای بها دادن به نهادهای حاکمیتی برا حضور در عرصه اقتصادی، همهِ هم و غم مان را به کار بگیریم تا شرایط برای فعالیت بخش خصوصی فراهم شود.
وی توضیح داد: مساله این است که خروج سرمایه تنها عیب و مشکل ما نیست. در واقع به دلیل نوع نگاهی که به رابطه با دنیا داریم، همچنین سوءمدیریت جدی و ... اقتصاد در ایران با شاخص منفی مواجه شده است و تا زمانیکه در سیاست خارجی، نوع مدیریت و شیوه گزینش مسئولان تجدیدنظری اساسی نداشته باشیم، همچنان از آرامش و آسایش دور خواهیم شد.