سید حسن موسوی چلک*: در یکی از خبرگزاری خبری به نقل از وزیر سابق آموزش و پرورش( یوسف نوری) منتشر شد که به عدد ۹ میلیون بی سواد مطلق اشاره کرده بود.این خبر را بهانه میکنم تا به موضوع نهضت سوادآموزی بپردازم. تاملی بر سابقه این موضوع نشان می دهد که در ایران از سال ۱۳۱۵ تاکنون سازمان های مختلفی با عنوان های متفاوت ولی با هدف مشترک سوادآموزی بزرگسالان در این فعالیت داشته و دارند.
سازمان تعلیمات اکابر از بین سال های ۱۳۲۰–۱۳۱۵، سازمان آموزش سالمندان بین سال های ۱۳۳۵، سازمان آموزش بزرگسالان بین سال های۱۳۴۳–۱۳۳۵، کمیته ملی پیکار جهانی با بیسوادی بین سال های ۱۳۵۵–۱۳۴۳، سازمان جهاد ملی سوادآموزی بین سال های۱۳۵۷–۱۳۵۵ و نهضت سوادآموزی از سال ۱۳۵۸ تاکنون در ایران فعالیت دارد.
حال که بعد از ۴۴ سال همچنان ۹ میلیون بی سواد مطلق داریم یک پیام مشخص دارد و آن هم ناکارآمدی نهضت سواد آموزی در ایران است که میتواند دلایل مختلفی هم داشته باشد. معمولا این گونه نهضتها باید تاریخ مصرف داشته باشند و بعد از مدت کوتاهی باید با تحقق اهداف شان تعطیل شوند.
حال اگر سازمان نهضت سوادآموزی نداشتیم این عدد چقدر میشد؟ من نه تنها مخالف سوادآموزی نیستم بلکه به شدت هم موافقم. اما معتقدم این سازمان با این ساز وکار بعد از ۴۴ سال بطور فراگیر موفق نبوده است که وزیر سابق که سازمان نهضت سوادآموزی هم زیر نظر همین وزارت خانه آموزش و پرورش است چنین خبری را اعلام کرده است.
حال چرا اصرار بر بودن چنین سازمانی داریم، من نمیدانم ولی این را میدانم که تعطیلیاش هم هیچ مشکلی ایجاد نمیکند. ضروری است ساز و کار دیگری با استفاده از سایر ظرفیتها از قبیل دانشجویان، و. ... اتخاذ شود. چند سال قبل پیشنهادی را برای استفاده از ظرفیت دانشجویان به کمیسیون اجتماعی دولت و حتی نهضت سوادآموزی ارایه کرده بودم، مکاتبه هم داشتم، تقاضای جلسه هم کرده بودم، در رسانهها هم پیشنهادم را به عنوان انجمن مددکاران اجتماعی ارایه کرده بودم چرا که آموزش و سوادآموزی یکی از مهمترین استراتژیها در مددکاری اجتماعی است.
*رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران