علی تنها در یادداشتی در ضمیمه آفتاب مهتاب امروز روزنامه اطلاعات نوشت: امروز هجدهم آبانماه روز ملی کیفیت نامگذاری شده است. میدانید کیفیت یعنی چه؟ خیلی ساده است، کیفیت یعنی کار خوب، رفتار خوب، لباس خوب، دفتر خوب، اسباببازی خوب، غذای خوب. شاید بگویید اگر این طور است، پس هر روز باید روز کیفیت باشد. درست است واقعاً، هر روز باید روز کیفیت باشد. اما برای اینکه در یادمان بماند و توجهمان جلب شود، یک روز را در سال روز کیفیت نامگذاری کردهاند.
کیفیت یعنی یک کار را «خوب» انجام دهیم و دفعه بعد «بهتر» انجام دهیم. یعنی یک کالا را خوب تولید کنیم دفعه بعد بهتر تولید کنیم. اصلاً راز موفقیت آدمها در همین است. فکرش را بکنید اگر ما درسمان را امسال خوب بخوانیم و سال بعد بهتر بخوانیم، حتماً آدم موفقی میشویم. اگر امروز خوب مطالعه کنیم و خوب یاد بگیریم و فردا بهتر، و این کار را مرتب ادامه دهیم، حتماً موفق خواهیم شد. پس کیفیت یک اتفاق «ایستا» نیست، یعنی در یکجا نمیایستد، بلکه یک اتفاق «پویا» است، یعنی همیشه در حال حرکت و پویش و تحول و بهتر شدن است.
کیفیت حق همه بچههاست
ما برای درس خواندن باید بتوانیم معلم خوب داشته باشیم، کتاب و دفتر و مداد خوب داشته باشیم، مدرسه خوب داشته باشیم، خانه خوب داشته باشیم، جای خوبی در خانه داشته باشیم تا حواسمان جمع باشد، خیلی سرد یا خیلی گرم نباشد، باید لباس خوب، غذای خوب، آب خوب و سالم، هوای خوب، اسباببازی خوب، تفریح خوب و همه چیز خوب داشته باشیم. پدر و مادرها تلاش میکنند تا همه چیزهای خوب را برای بچهها فراهم کنند، تا آنها سالم باشند، خوشحال باشند، در آسایش و آرامش باشند.
اما بچهها، آیا این چیزهای خوب را فقط ما باید داشته باشیم یا همه بچهها؟ معلوم است که همه بچهها. همه بچهها حق دارند در آسایش و آرامش زندگی کنند، خوش باشند، بازی کنند، تفریح کنند، لباس خوب و خانه خوب داشته باشند و از همه چیزهای خوب برخوردار باشند، اما بچهها آیا واقعاً این طور است؟ در خیلی کشورها این طور است اما در بعضی جاها، آدمهای بد، آدمهای ظالم و آدمهای بیرحم نمیگذارند بچهها بتوانند آسوده باشند. مثلاً در فلسطین. الان یک ماه بیشتر است که اسرائیلیهای ظالم و بیرحم هر روز بر سر مردم غزه بمب میریزند. آب و برق را قطع کردهاند. خانهها خراب شده، آسمان پر از دود است و خیلی بچهها کشته شدهاند یا زخمی هستند و در بیمارستان. دشمنان بیرحم حتی نمیگذارند دارو و غذای کافی به بیمارستان برسد. آنها حتی روی بیمارستانها و بر سر مجروحان هم بمب میریزند. فکرش را بکنید، هزاران هزار نفر در آن شهر دیگر نه خانه دارند، نه جا، نه غذا، نه آب سالم، نه وسیله زندگی.
ما باید به یاد آنها باشیم. باید تلاش کنیم تا آنها از دست دشمنان بیرحم و آدمکش رها شوند. باید به فکر زخمها و دردهای بچههای کوچولوی گرفتار شده در آتش و بمب باشیم. همه ما باید تلاش کنیم تا آنها آزاد شوند و بتوانند مانند بچههای دیگر از بازی لذت ببرند، درس بخوانند، آرامش داشته باشند و در کنار پدر و مادرشان زندگی کنند. آنها هم باید خوب زندگی کنند، باید با «کیفیت» زندگی کنند.
ما باید به یاد آنها باشیم و هر طور میتوانیم به آنها کمک کنیم. پدر و مادرهایمان یک جور کمک میکنند. ما هم باید کمک کنیم. میپرسید چه طور؟ باید همه دنیا را از ظلمی که دشمنان به بچههای فلسطینی میکنند آگاه کنیم تا دنیا جلوی دشمنان ستمکار را بگیرد. باز هم میپرسید چه طور؟ با شعر، با قصه، با آواز، با نقاشی، با هر روشی که به فکرتان میرسد...