ارمغان زمان فشمی در یادداشتی در ضمیمه جامعه امروز روزنامه اطلاعات نوشت: همه سازمانها و بنگاههای تجاری در برابر جامعه، وظایفی دارند که از آن با عنوان «مسئولیت اجتماعی» یاد میشود. درواقع همان قدر که ما به عنوان اشخاص حقیقی در برابر جامعه خود مسئولیت داریم، اشخاص حقوقی یا همان شرکتها نیز در برابر جامعه مسئولند.
این اصطلاح در آمریکای صنعتی قرن بیستم به وجود آمد، زمانی که شرکتهای بزرگ و ثروتمندی تأسیس شدند که مردم را نسبت به چگونگی خرج کردن داراییهای خود حساس کردند و این توقع را در آنها به وجود آوردند که بخشی از درآمد خود را صرف بهبود شرایط جامعه کنند.
به این ترتیب، سازمانها و افراد ثروتمند به راهاندازی بنیادهای خیریه و تأسیس مؤسسات آموزشی و درمانی و مانند آن پرداختند و این کار به بخشی از برندسازی و رقابت آنان با یکدیگر تبدیل شد.
اما بذل و بخشش بیش از اندازه و رقابتی، بهویژه اگر بخواهد برای مدتی طولانی ادامه داشته باشد، با اصل سرمایهداری و سودآوری در تضاد به نظر میرسد، بنابراین برخی از سرمایهداران بزرگ به فکر دورزدن این موضوع افتادند.
اصطلاح «سبزشویی» که مانند «پولشویی» بار منفی دارد ساخته شد تا بیانگر بخشی از تلاشهای این شرکتها برای «خیّر به نظر آمدن در عین سودجویی» باشد.
این که در حمام بسیاری از هتلهای دنیا، کنار حوله یادداشتی میبینید که شما را به استفاده مجدد از آن تشویق میکند، مثالی از سبزشویی است.
این یادداشتها به شما یادآوری میکنند که برای شستشوی حوله لازم است آب با مواد شیمیایی شوینده مخلوط شود و پسماند حاصل از آن به فاضلابها خواهد رفت و با آبهای زیرزمینی مخلوط خواهد شد و محیط زیست ما را آلوده خواهد کرد.
آنها از شما میخواهند حوله خود را بیش از یک مرتبه استفاده کنید و ممکن است بگویند: «اگر حوله را پس از استفاده، دوباره روی میله قرار دهید ما متوجه میشویم به خاطر حفظ محیط زیست، نمیخواهید حولهتان شسته شود، اما اگر حوله را روی زمین بیندازید، همکاران ما آن را تعویض خواهند کرد.»
این پیشنهاد به شکلی طراحی شده که شما آن را انجام ندهید. حس جالبی نیست حوله را روی زمین بیندازید و اتاق را ترک کنید.
به نظر میرسد که تا کردن حوله و قرار دادن آن روی میله، کاری تمیزتر و اخلاقیتر است و پرستیژ بیشتری دارد.
اما جِی وِستروِلد، فعال محیطزیست، در سال ۱۹۸۶ در مقالهای ادعا کرد که به نظر نمیرسد هتلها واقعا نگران حفظ محیط زیست و مسئولیت اجتماعی باشند، بلکه بیشتر دغدغه حفظ حولههای خودشان را دارند تا در اثر شستشو فرسوده نشوند و هزینه شستشو هم کاهش پیدا کند.
او معتقد بود که هتلها در بسیاری از زمینههای دیگر که اتفاقا مهمتر و تأثیرگذارتر هم هستند، مثلا در آشپزخانه، توجه چندانی به محیط زیست ندارند و با این وضعیت، چندان منطقی نیست که تا این حد به شستشوی حولهها حساس باشند.
وسترولد برای توصیف این وضعیت، اصطلاح سبزشویی را به کار برد، به این معنی که شرکتها میکوشند با ظاهر «سبز بودن» و «حمایت از محیط زیست»، رد پای اثرات منفی فعالیتهای خود بر محیط زیست را بشویند و پاک کنند.
به همین ترتیب، ممکن است بخشی از کارهای نیکوکارانهای که شرکتهای بزرگ انجام میدهند چیزی در حد ژست باشد، چرا که نمیتوان به راحتی مطمئن شد که دلیل انجام یک کار خیر، علاقه شخصی و قلبی است یا صرفا انجام وظیفه و خودنمایی.
این واکنش مردم و میزان حمایت آنان از هر بنگاه اقتصادی است که نشان میدهد کدامشان خالصانهتر به میدان آمدهاند و مسئولیت اجتماعی خود را بهتر انجام میدهند. پس حواسمان باشد از چه اشخاص حقیقی و حقوقی طرفداری میکنیم.