محمد علی خسروی: متأسفانه در روزهای گذشته گویندهای مشهور در یک برنامه زنده تلویزیونی برخلاف نص قرآن کریم پیامبرعظیم الشأن اسلام(ص) را دارای اخلاق تند و خشن دانست، بهگونهای که موجب پراکندهشدن مردم از اطراف آن حضرت شد.
ایشان با نهایت جسارت تعبیر زشت و موهن «گوشتتلخی» را به آن وجود نازنین نسبت داد و اهانتی آشکار به ساحت قدس پیامبر گرانقدر اسلام(ص) روا داشت.
این امر موجی از تنفر و انزجار میان متدینین و علما و اقشار مختلف بر پا کرد. پس از آن برخی از طرفداران ایشان در دفاع از گفتار وی برآمده و ادعا کردند که مقصود این فرد این بود که دشمنان و حسودان چنین جمله و صفتی را به پیامبر اکرم نسبت میدادند نه اینکه خود ایشان نسبت داده باشد؛ ولی این ادعا نابجاست؛ زیرا اگر کسی به سخنان کامل ایشان گوش دهد، به روشنی درمییابد که این تعبیر بیان خود ایشان است نه گفته دشمنان؛ چه، ایشان در مقام استدلال برای تنها ماندن پیامبر و علی، به این ادعای واهی تمسک نموده و میگوید: علت دشمنی حسودان با پیامبر این بود که آن حضرت با دیگران سازش نمیکرد و گوشتتلخ بود! معاذ الله!
البته انتظار بود گوینده این سخن زشت در برنامه بعدی که سحرها به طور زنده پخش میشود، عذرخواهی و جبران کند؛ ولی ایشان در برنامه بعدی به جای دفاع از خُلق خوش پیامبر، از خودش دفاع کرد و در اینباره که پیغمبر خدا برای همگان منبع رأفت و وسیله رحمت و مهربانی بود توضیحی نداد.
در عوض با تمسک به ابتدای آیه «اشدّاء علی الکفار رحماء بینهم» سعی کرد جنبه خشنبودن آن حضرت را هرچه بیشتر پررنگ نموده و تحکیم ببخشد و آبروی ازدسترفته خود را به قیمت مخدوشکردن چهره نورانی رسول خدا برگرداند!
ایشان علاوه بر آن، برای توجیه ادعای قبلی خود تفسیر صددرصد غلطی را از آیه «اشداء علی الکفار» بیان کرد و گفت: از این آیه به روشنی بهدست میآید که پیامبر اکرم(ص) در همان زمان حیات، دلباختگان و دوستان زیادی داشت که به خاطر خوشرفتاری آن حضرت، پروانهوار گرد او جمع بودند. چه بیمایه و کم اطلاعند افرادی که میپندارند کسی در اطراف پیامبر و علی نمانده بود و دلیلش را هم تندخویی و خشونت آن بزرگواران قلمداد میکنند که موجب رمیدن و راندهشدن مردم از اطراف آنها شدهاست؛ در حالی که تواریخ شیعه و سنی و حتی مورخان غیر مسلمان و نیز صراحت آیات قرآن خلاف این ادعا را اثبات میکند.
آن وجود شریف تنها کسی بود که مخاطب به خطاب پرافتخار «انّک لعلی خلق عظیم» شد و همین جذابیت اخلاقی و خوشبرخوردی سبب موفقیت ایشان در گسترش اسلام بود.
این موضوع از غایت روشنی همانند خورشید تابان نیازمند اثبات و استدلال نیست و منکران آن یا کوردلان شبپرهصفت هستند که تاب تحمل درخشش آفتاب را ندارند یا مبتلایان به افکار انحرافی که برای مقاصد خاص و توجیه بعضی عملکردهای غلط خود ناچار شدهاند دست به این تحریف آشکار و رسوا بزنند تا اندک یارانی را که طی سالیان دراز با پروپاگاندا و تبلیغات گسترده و پرهزینه گرد آوردهاند و اینک به دلیل عدم توفیق در دستیابی به اهداف خود سخت مسألهدار شده و در حال ریزشند، نگه دارند.
پیامبر اکرم(ص) براساس آموزههای قرآنی، هم جلوه رحمانیت خداوند و هم جلوه رحیمیت خداست. در بُعد تجلی رحمانی، آن بزرگوار نسبت به همه ابنای بشر از مؤمن و کافر، دلسوز و مهربان بود؛ چنانکه قرآن کریم فرموده است: «و ما ارسلناک الا رحمة للعالمین» (انبیاء/107) یعنی ما تو را رحمتی برای جهانیان فرستادیم. در جلوه رحیمیت نیز، ایشان نسبت به پیروان اسلام و ایمانآورندگان به آن حضرت، دلسوزی و مهربانی مضاعف و ویژه داشت؛ چنانکه خداوند در آیه 128 سوره توبه میفرماید «بالمؤمنین رؤف رحیم»، یعنی پیامبر برای مؤمنان دلسوزی مهربان است. تقدم «بالمؤمنین» بر کلمات «رؤف رحیم» نشانه انحصار و ویژگی رأفت و رحمت بر مؤمنان است.
ایشان علاوه بر آن، برای توجیه ادعای قبلی خود تفسیر صددرصد غلطی را از آیه «اشداء علی الکفار» بیان کرد و گفت «علی الکفار» یعنی «علی الحسّاد» و کفار را به معنی حسودان گرفت تا میدان وسیعتری برای کوبیدن مخالفان سیاسی خود باز کند و شدت در برابر کفار را شامل برخورد تند با همه مخالفان و حسودان کند. در واقع ایشان به جای عذرخواهی، سعی کرد با این تفسیر به رأی، افکار انحرافی و سخنان غلط خود را توجیه و مریدان خود را ثابتقدم نگه دارد. و الی الله المشتکی.
از درگاه رحمت الهی میخواهیم همه ما را از شر نفس امّاره و لغزشهای نفسانی در امان نگهدارد تا اسلام در امان بماند.