جمشید جمالیان در یادداشتی در ضمیمه جامعه امروز روزنامه اطلاعات نوشت: گوش سپردن به نوای موسیقی از دیرباز موردعلاقه انسان بوده، از زمانی که اولین نوای موسیقیایی به گوش بشر رسیده با آن مؤانست یافته و تا امروز همچنان بخشی از زندگی روزمره انسانهاست.
افراد با توجه به حالات گوناگون روحیشان در بازههای مختلف زندگی بهنوعی از موسیقی گوش میسپارند. شنیدن موسیقی در حین رانندگی، پیادهروی و انجام امور روزمره از زیباییهای زندگی انسانهاست و برخی فراتر از آن بدون نوای موسیقی نمیتوانند بسیاری از امور روزمرهشان را انجام دهند.
شوربختانه چندین دهه است که حال موسیقی در ایران خوب نیست. آنچه درگذشته بهعنوان موسیقی کلاسیک، سنتی و پاپ در ایران شنیده میشد با تنزل عمیقی مواجه است. کمتر میتوان یک مجموعه خوب در هر ژانری از موسیقی شنید و حالا اغلب خوانندهها ششدانگ صدا ندارند که هیچ، بهجایی رسیدهاند که فقط صدایی تولید میکنند و با نرمافزارهای مختلف و دستکاریهای فنی آن را به آوایی شنیداری تبدیل میکنند و آنچه سبب نگرانی است تنزل ذائقه مخاطب بهخصوص نسل جوان است.
موسیقی، بخشی از هویت انسان است و وقتی هوش موسیقیایی افراد تنزل مییابد انگار بخشی از هویت جمعی جامعه یا روح اجتماعی دچار تنزل شده است. آنچه امروز بهعنوان آهنگ در میان نوجوانان و جوانان زمزمه میشود و عموما سرشار از ناسزا و نارواست جای بسی تأسف دارد؛ اگرچه نمیتوان انکار کرد که موسیقی فاخر به عقیده بسیاری، سرگرمی قشر مرفه و طبقه الیت جامعه است و همواره در کنار سمفونیهای باخ و بتهوون، نوعی از موسیقی برای سرگرمی عامه مردم وجود داشته و دارد.
فکرکردن به همین دغدغهها بود که مرا بر آن داشت پادکستی در حوزه موسیقی تولید کنم تا شاید بتواند تلنگری برای شنیدن موسیقی خوب باشد. پادکست «رادیو جانان» با همین انگیزه متولد شد و با وجود اینکه هنوز به یکسالگی نرسیده اما مخاطبانی وفادار و کنشگر دارد که گامبهگام در این مسیر همراهیام میکنند.
نکته جالب اینجاست که نوای پادکست در میان مخاطبانی از کشورهای مختلف پخش میشود و حتی گاهی برای مخاطبانی که فارسیزبان هم نیستند جذاب و شنیدنی است.
شاید پادکست را باید بهعنوان یک رسانه سبز قلمداد کرد که با شنیدن شدن در هرزمانی، شاخ و برگی تازه میگیرد. شاید پادکستها نیز بهعنوان بخشی از فرهنگ بتوانند روایتگر روح زمانه باشند و گویای بخشی از فرهنگ یا خردهفرهنگی که مردمانی در زمانی به آن گوش میسپردند. دقیقا پس از شنیدن هر پادکست یا برنامه رادیویی، این جمله در ذهنم نقش میبندد که «تنها صداست که میماند». اگرچه از برهه این شعار سالهاست که گذشتهایم و آنقدر مظاهر ماندگاری فراوان است که دیگر بهسختی میتوان گفت که چه چیز قرار است مظهر ماندگاری انسان باشد اما من همچنان این جمله را دوست دارم و رادیو جانان را با همین عشق تقدیم مخاطبانم میکنم.