اسماعیل حکیم الهی (خوانساری): به صفحه تلویزیون نگاه می‌کردم که مجری محترمه برنامه صبحانه ایرانی از قول مردم و از وضعیت ناهنجار نان سخن می‌گفت که نرخ واقعی نان سنگک معمولی که مسلماً قوت غالب است، ۸ هزار تومان و با اندک کنجد ۱۰ هزار تومان است، اما در این وادی از نان ۱۵، ۲۰، ۲۵ و حتی ۵۰ تومان هم اینگونه نرخ‌ها از طرف برخی نانوایان اعلام و اجرا می‌شود. 
در رابطه با بی‌انصافی بعضی از قصاب‌ها و نانوایان از دیرباز و زمان‌های قبل حکایت‌ها  آورده‌اند از جمله اینکه در برهه‌ای از همان رژیم‌ها، حاکم وقت چون از اجحاف برخی نانوایان به مردم آگاه شده  و لابد آن را دیده بوده، جریمه و دیگر تنبیهات افاقه نکرده بوده است و با حضور مردم معترض یکی از صاحبان نانوایی را در تنور گذاشت تا درس عبرتی برای دیگران باشد! 
حال در دولت جمهوری اسلامی انتظار مردم این است که کاسبان اعم از نانوا و قصاب و دیگران را آنچنان باتقوی بشناسند که آنان را مشمول حدیث الکاسب حبیب الله بدانند، اما ظاهراً این توقع عکس رفتارهای برخی حضرات اعم از کاسب و ناظر بوده و تا  آنجا کشیده است که گویی اشتغالی که در هر آن و ساعت با مردم سروکار دارد و مردم باید هزینه زندگی با گرانی‌های سرسام‌آور را مدیریت کنند لکن این آزادی مطلق العنان کم کم به گناهی کبیره بدل شده است که خدای متعال خبر از چاه ویل داده و فرموده است و وای بر کم‌فروشان! گرفتن آرد به قیمت دولتی و تحویل‌ نان بر مردم با کم‌فروشی آشکار و عدم نظارت مسئولان ذیربط حکایتی طنزآمیز از سعدی در بوستان است که این روزها به یاداو انجمن‌ها برپا و سخنان زیادی مطرح شده که بهتر است از زبان خودش گفته شود، باشد که موثر افتد: 
سیه‌کاری از نردبانی فتاد / شنیدم که هم در نفس جان بداد/پسر چند روزی گریستن گرفت/ دگر با حریفان نشستن گرفت/ بخواب اندرش دید و پرسید حال / که چون رستی از حشر و نشر و سوال؟!/ به گفتا پسر قصه  بر من مخوان/ به دوزخ در افتادم از نردبان!»

شما چه نظری دارید؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 / 400
captcha

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی