سه‌شنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۰۰:۳۱
نظرات: ۰
۰
-
این افراد تشنه مطالعه‌اند

انسان های با فرهنگ عموماً اهل کتاب هستند و کتاب جایی ویژه و مخصوص در سبد خرید مایحتاج روزانه یا ماهانۀ آنها دارد. اگر شده از قوت لایموت ‌شان بزنند، می‌زنند اما دست از کتاب برنمی‌دارند. چرا؟ چون تشنه مطالعه‌اند.

رضا رفیع - ضمیمه ادب و هنر روزنامه اطلاعات: کتاب البته چیز خوبی است، اما از آن خوب تر و بهتر (وبلکه بیشتر) نمایشگاه بین‌المللی کتاب است که به حول و قوۀ الهی، به اضافۀ برنامه‌ریزی جامع و مانع وزارت فخیمۀ ارشاد، هر ساله در فصل گل و بلبل، در بهار گلعذار، مناسب با حال و هوای اهل کتاب (و البته با حساب و کتاب) در تهران کبیره برگزار می‌شود و امسال، بار چندم آن است که وزارت ارشاد مرتکب این کار می‌شود.

«توسعه فرهنگ کتابخوانی» یکی از مهمترین سیاست‌گذاری‌های دم و دستگاه‌های فرهنگی ما و از جمله وزارت فرهنگ و ارشاد باید باشد که ظاهراً چنین می‌باشد و نیازی به یادآوری ما (یا امثال ما) نمی‌باشد. چرا که کتاب، خود فاقد زبان و بیان است و نمی‌تواند دیگران را به مطالبه و مطالعه خودش فراخواند.

فوق فوقش ممکن است با زبان بی‌زبانی (به سبک و سیاق همان «اشارات نظر» معروف که گاهی اوقات نامه‌رسان امثال من و توست) دیگران را به سمت خود جلب و جذب کند. این اشکال کتاب بی‌زبان با «گفتاردرمانی» هم حل‌بشو نیست. 

چند بیتی از یک شاعر معروفی در همین راستا در ذهن ناقصم هست که اگر اشتباه یا قاطی نکنم به شرح زیر می‌باشد. شاعر معلوم‌الحال از طرف کتاب مجهول‌الحال چنین می‌گوید:
مـن یـار مهربانـم                  دانا و خوش بیانم
گویم سخن فراوان                  با آنکـه بی‌زبانـم
هـم تـرد و شیـریـن                   هــم آبـدارم
بـایـد بـرم مـن                 چـون کــار دارم!...

توضیح بی ادبی: این روزها براثر شدت اشتغال به امور یومیّه، حافظه بی‌صاحاب درست یاری نمی‌کند؛ فلذا اگر در نقل شعر فوق مختصر نقص و ایرادی از قبیل عدول از اصل شعر یا دخول دو شعر درهم یا امثال ذلک مشاهده یا احساس می‌شود، هرگز تعمدی یا از روی غرض نبوده؛ اصلاً ما که باشیم که ـ بلانسبت شما ـ از این غلط‌ها بکنیم؟ ما نیز می‌دانیم که: «چون غرض آمد، هنر دوشیده شد....» (اگر همین یک مصرع را هم درست عرض و قرض کرده باشیم و غلط فرض نکرده باشیم. ای لعنت براین حافظه در پیتی!).

... بگذریم. داشتیم راجع به مقوله کتاب و فرهنگ کتابخوانی و کتابخری عرض می‌کردیم. انسان های بافرهنگ عموماً اهل کتاب هستند و کتاب جایی ویژه و مخصوص در سبد خرید مایحتاج روزانه یا ماهانۀ آنها دارد. اگر شده از قوت لایموت ‌شان بزنند، می‌زنند اما دست از کتاب برنمی‌دارند. چرا؟ چون تشنه مطالعه‌اند. کسانی هستند که به تبعیت از ملای رومی (که هیچ ربطی به محلی به نام «پل رومی» در تهران ندارد) در طول و عرض زندگی‌شان، آب کم جستند، و به جاش تشنگی به دست آوردند و در حال حاضر آب از بالا و پست آنها می‌جوشد. غلط نکنم اصل شعر باید این باشد:

آب کم جو، تشنگی‌آور به دست         تا بجـوشد آبـت از بالا و پست

البته میزان جوشش، بستگی به نقطه جوش آب دارد. مثلاً اگر آب سنگین اراک باشد (که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی دنبالش بود) ممکن است کمی دیرتر بجوشد از بالا و پست. تا حدودی بستگی به نظر شورای امنیت ملی‌مان هم دارد. دارد حرفها سیاسی ـ هسته‌ای می‌شود.

حرف آخر و بهرة اموات: 
سطور طنز مرا آب جـوی کافـی نیسـت
که ترکنی سر انگشت و صفحه بشماری
به قصـد سیـر و تفـرج بـرو نمـایشگـاه
اگـر کتـاب خـری یـا اگر که بیکـاری!

شما چه نظری دارید؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 / 400
captcha

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی