یک کارشناس حوزه غرب آسیا گفت: در پی تحمیل توقف جنگ به رژیم صهیونیستی در ۲۳ ژوئن ۲۰۲۵ که پس از تجاوز نظامی به ایران صورت گرفت، گزارشهای منابع عربی از ورود ۱۷ هواپیمای ترابری سنگین حامل تجهیزات نظامی از آمریکا و آلمان به سرزمینهای اشغالی حکایت دارد. این اقدام، که به گفته رسانه عراقی «نایا» بخشی از تلاش غرب برای بازسازی توان نظامی رژیم صهیونیستی پس از خسارات سنگین جنگ ۱۲ روزه با ایران است، تهدیدی جدی برای صلح منطقهای و مذاکرات هستهای ایران به شمار میرود.
محسن فایضی در گفتگو با سایت شورای راهبردی روابط خارجی، این تحرکات را نشانهای از استراتژی غرب برای حفظ سلطهجویی و تضعیف محور مقاومت میداند. او با اشاره به استانداردهای دوگانه غرب و ناکامی استراتژی نظامی علیه ایران، معتقد است که ایران میتواند با تکیه بر دستاوردهای میدانی و دیپلماسی هوشمندانه، فشارهای غرب را خنثی کند.ورود ۱۷ هواپیمای ترابری سنگین، از جمله بوئینگ ۷۴۷ رژیم صهیونیستیی با شماره رجیستری ۴X-ICK که ۱۲۸ تن تجهیزات نظامی را از کلن آلمان به پایگاه نواتیم منتقل کرد، نشاندهنده حمایت گسترده غرب از رژیم صهیونیستی است.
محسن فایضی در این باره میگوید: «همانگونه که مشخص است، غربیها و بهویژه سه کشور اروپایی یعنی آلمان، فرانسه و انگلیس با نگاه کلان حول شکلگیری نظم جدید منطقهای از ۷اکتبر به این سو وارد معادلات منطقهای شدهاند. بریتانیا و آلمان بعد از ۷ اکتبر تا به حال نقشی جدی در پشتیبانی تسلیحاتی رژیم صهیونیستی داشتهاند. پس از جنگ ۱۲ روزه هم اخباری حول انتقال تجهیزات نظامی از آلمان منتشر شد.» کارشناس حوزه غرب آسیا معتقد است: «این حمایتها بخشی از استراتژی کلان غرب برای حفظ برتری نظامی رژیم صهیونیستی در منطقه است، بهویژه در برابر ایران و محور مقاومت».فایضی تأکید میکند: «اقدامات حمایتی غرب، نهتنها به بازسازی توان نظامی صهیونیست ها کمک میکند، بلکه تلاشی برای تحمیل نظم منطقهای مطلوب غرب است که در آن رژیم صهیونیستی بهعنوان بازیگر اصلی عمل میکند».
تأثیر تجهیزات نظامی بر توازن قدرت منطقهای
خسارات سنگین جنگ ۱۲ روزه به زیرساختهای نظامی رژیم صهیونیستی، نیاز فوری این رژیم به تسلیحات جدید را آشکار کرد. محسن فایضی در تحلیل این موضوع باور دارد که «اخبار زیادی حول انتقال تجهیزات از آلمان به نواتیم منتشر شده است و گفته میشود ۱۵ پرواز تجهیزات به سرزمینهای اشغالی منتقل شده است. علیرغم آنکه این خبر بسیار ضریب گرفته است، اما اتفاق خاص و متفاوتی نیست. تقریباً در دو سال اخیر هر هفته با ۱۵ پرواز تجهیزات نظامی از کشورهای غربی و اروپا وارد سرزمینهای اشغالی میشود. ضمن آنکه آغاز موج جدید ارسال تجهیزات پس از جنگ بزرگ ۱۲ روزه با ایران کاملاً طبیعی و قابل پیشبینی است». وی افزود: «یکی از سناریوهای ممکن بازگشت به جنگ یا تکاقدامات و عملیات از سوی رژیم صهیونیستی است. لذا میتوان تأمین تجهیزات را در راستای تحقق همین سناریو تحلیل کرد». تحلیلگر ارشد حوزه خاورمیانه هشدار میدهد که «البته تشدید تنشها میان ایران و رژیم صهیونیستی، با حمایت نظامی اروپا، میتواند به اقدامات نظامی گستردهتر منجر شود، بهویژه اگر اروپا با فعالسازی مکانیسم ماشه به فشارها بپیوندد».
پیامدهای حمایت نظامی بر مذاکرات هستهای ایران
حمایت نظامی گسترده غرب از رژیم صهیونیستی، بهویژه در شرایط حساس مذاکرات هستهای ایران، میتواند مسیر دیپلماسی را مختل کند. فایضی در این باره تصریح می کند: حمایت نظامی غرب از رژیم صهیونیستی در حقیقت تقویتکننده مسیر نظامی به جای دیپلماسی در رابطه با برنامه هستهای و موشکی ایران است. ترامپ آرزو داشت که آنچه به دنبال آن است را بدون هزینه به دست بیاورد، اما با عدم عقبنشینی تیم مذاکرهکننده ایران در گفتگوها، به امتحان مسیر نظامی برای رسیدن به اهداف اعلامیاش، یعنی صفرسازی غنیسازی، روی آورد . وی اعتقاد دارد: این حمایتها بخشی از استراتژی «دیپلماسی- جنگ- دیپلماسی» غرب است که با هدف تحت فشار قرار دادن ایران طراحی شده است. این کارشناس میافزاید: حتی در این صورت، مسیر گفتگو و دیپلماسی را نباید بست. او تأکید میکند که ایران با تکیه بر دستاوردهای میدانی جنگ ۱۲ روزه و اقدامات سیاسی مانند تعلیق روابط با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، میتواند روند فشارهای سیاسی غرب را معکوس کند .به گفته فایضی، این رویکرد به تیم دیپلماسی ایران امکان میدهد با پشتوانه قدرت نظامی و مشروعیت دفاع مشروع، در مذاکرات موضع قویتری اتخاذ کند.
تاکتیکهای نتانیاهو برای فرار از محاکمه
یک پژوهشگر مسائل رژیم اسرائیل گفت: اخیرا رسانههای رژیم صهیونیستی اعلام کردند که بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر این رژیم، خواستار تعویق برگزاری دادگاهش به مدت دو هفته به دلایل امنیتی و تحولات منطقهای شده است. روز یکشنبه نیز خبری منتشر شد مبنی بر اینکه دادگاه منطقهای «قدس اشغالی» با تعویق یک هفتهای محاکمه نتانیاهو موافقت کرده است. این تصمیم پس از آن صورت گرفت که نخستوزیر رژیم صهیونیستی، مقامات سرویس اطلاعات خارجی (موساد) و سازمان اطلاعات نظامی (امان) را به جلسه محرمانهای که در این دادگاه برگزار شده بود، احضار کرد تا دلایل درخواست خود برای به تعویق انداختن محاکمهاش به مدت دو هفته را توضیح دهد.منصور براتی در گفتگو با سایت شورای راهبردی روابط خارجی درباره محتوای پرونده قضایی نتانیاهو اظهار داشت: پروندههای قضایی بنیامین نتانیاهو که به پروندههای «هزاران» پروندههای فساد مالی معروف هستند، دریافت و پرداخت رشوه و سوءاستفاده از اعتماد عمومی و قدرت را شامل میشود که در حال پیگیری هستند. این روند از سال ۲۰۱۶ شروع شد و در سال ۲۰۱۹ دادستان کل وقت، رسما علیه نتانیاهو اعلام جرم کرد و پس از آن رسیدگی به پروندهها به صورت جدیتر در دستورکار قرار گرفت.
براتی ادامه داد: با وجود تحولات مختلف، اما این پروندهها در حال رسیدگی بوده و برخی از آنها حتی به صدور احکام نیز نزدیک شدهاند. طی ماههای گذشته نتانیاهو بیش از ۲۰ مرتبه برای شهادت به دادگاه منطقهای قدس احضار شده که بسیاری از آنها با درگیریهای منطقهای رژیم صهیونیستی همزمان بوده است.این کارشناس با اشاره به اینکه طی یکی دو ماه گذشته بحث حمله به ایران مطرح بود و در نهایت این حملات تجاوزکارانه از ۱۳ ژوئن آغاز شد و بعد از ۱۲ روز توقف آن اعلام شد، تشریح کرد: نتانیاهو به دلیل مسائل امنیتی درخواست کرده که جلسه بعدی دادگاه او دو هفته به تعویق بیفتد که دادگاه در نهایت این درخواست را قبول کرد. نتانیاهو اعلام کرده بود که برنامه کاریاش بسیار فشرده است و به دلیل مسائل ناشی از احتمال درگیری مجدد با ایران خواستار تعویق برگزاری جلسه بعدی شهادتش در دادگاه شده بود. وی ادامه داد: در همین حال، در ماههای اخیر و به ویژه در زمان درگیری با ایران نیز، یکی از وکلای نتانیاهو دیداری با آهارون باراک، رئیس سابق دیوان عالی رژیم اسرائیل داشت و از وی خواسته بود وساطت کند تا نتانیاهو و دستگاه قضایی این رژیم به یک مصالحه دست پیدا کنند.
کارشناس مسائل رژیم صهیونیستی تاکید کرد: پیشنهادی که باراک داده بود این بود که در ازای صدور حکم ۶ سال انفصال نتانیاهو از خدمات دولتی، این مصالحه انجام شود؛ اما وکیل نتانیاهو نپذیرفته و تاکید کرده است یا این زمان باید خیلی کوتاهتر باشد یا صرفا به جریمه مالی محدود شود. براتی در ادامه گفت: همزمان با این اتفاق، دو اتفاق دیگر هم افتاد که یکی از آنها، پیامی است که دونالد ترامپ در سوشال تروث منتشر کرد تحت عنوان اینکه ما در جنگ با ایران، اسرائیل را نجات دادیم و من الان میخواهم نتانیاهو را نیز از دستگاه قضایی اسرائیل نجات دهم. همچنین ترامپ درخواست کرده بود که پروندههای نخست وزیر اسرائیل مختومه و او تبرئه شود. این گفتههای ترامپ، مداخله در امور داخلی به حساب آمد و بسیاری از سیاستمداران در اسرائیل به این امر اعتراض کردند.
او با تاکید بر این موضوع که در ماههای اخیر بحث عفو نتانیاهو توسط رئیس جمهور نیز در دستورکار قرار گرفت، تشریح کرد: در هر نظام سیاسی شخص اول آن، اصولا از قدرت عفو برخوردار است. در رژیم اسرائیل نیز مقام رئیسجمهور اختیار عفو برخی از محکومین را دارد. لذا از اسحاق هرتزوگ که رئیس دولت است درخواست عفو کردند تا در ازای آن، نتانیاهو نیز امتیازاتی بدهند و این موضوع خاتمه پیدا کند. اما آقای هرتزوگ گفت که رویه قضایی رسیدگی به پروندههای نتانیاهو تکمیل نشده و او نمیتواند زمانی که دادگستری در حال رسیدگی به پرونده است، دست به چنین اقدامی بزند.
وی تاکید کرد: در کنار این، در دو پرونده قطرگیت و هفتم اکتبر که هنوز پرونده آن تشکیل نشده نیز نتانیاهو متهم است. اگر این پروندهها به پرونده قضایی نتانیاهو اضافه شود کار او خیلی سختتر میشود.براتی در نهایت گفت که به طور کلی نمیتوان انتظار داشت پروندههای قضایی نتانیاهو پیرامون فساد قضایی و رشوه، سرنوشت سیاسی او را خیلی تحت تاثیر قرار دهند. اما پروندههای قطرگیت و مسئولیت شکست هفتم اکتبر احتمالا اهمیت و وزن بیشتری در این راستا خواهند داشت.
ضرورت هشیاری برای مواجهه با فریبکاری رژیم صهیونیستی
رژیم صهیونیستی که در تهاجم اخیر خود به ایران از حمایت همهجانبه ایالات متحده برخوردار بود، ابتدا تصور میکرد با غافلگیری در روزهای نخست، جنگ به سرعت پایان خواهد یافت و جمهوری اسلامی ایران شکست خواهد خورد، اما ایران بلافاصله برخلاف محاسبات رژیم و کاخ سفید ابتکار عمل را به دست گرفت و در پاسخ به حملات و تجاوز رژیم صهیونیستی و برای دفاع از خود ضربات جبرانناپذیری به این رژیم وارد کرد، بهطوری که در نهایت این رژیم برای توقف حملات به دست و پا افتاد.
حمید خوشآیند در یادداشتی برای وب سایت شورای راهبردی روابط خراجی نوشت:در خصوص توقف جنگ بین جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی نکات قابل توجهی وجود دارد که در ادامه به دو مورد از آنها اشاره میشود:
یک؛ فرض مسلم این است که هر جنگی زمانی پایان میپذیرد که یکی از طرفین در آن شکست بخورد و یا پیروز شود. بدون تحقق شکست یا پیروزی قطعی، طبیعی است که جنگ تمام نمیشود. اگرچه نتانیاهو در اظهارات خود تلاش میکند خود را پیروز جنگ ۱۲ روزه القا کند، اما نتیجه جنگ را نه اظهارات مقامات صهیونیستی و آمریکایی که اساساً وضعیت میدان و تغییر توازن نیروها مشخص نمود که در هر دو مورد فعلاً کفه ترازو به نفع ایران سنگینی میکند. بنا بر اظهارات مقامات سابق و کنونی رژیم صهیونیستی در روزهای پایانی جنگ، این رژیم حتی با وجود حمایت آمریکا، دیگر رمقی برای ادامه جنگ نداشت.واکنش سخت جمهوری اسلامی ایران و نابودی مراکز راهبردی و حساس رژیم صهیونیستی، ناتوانی و ناکارآمدی سامانههای چند لایه پدافندی در رهگیری موشکها و پهپادهای ایرانی، تابآوری پایین جامعه صهیونیستی، اوضاع نابسامان اجتماعی به طوری که رژیم صهیونیستی را برای جلوگیری از فرار شهروندان خود مجبور به انسداد تمام مسیرهای خروج دریایی، زمینی و هوایی نموده بود، خسارات بیسابقه اقتصادی، زیرساختی و هزینههای سرسامآور در سه بخش دفاعی و پدافندی، تهاجمی و هزینههای اضافی (بیش از ۸ میلیارد دلار تنها در ۱۲ روز) و همچنین آینده نامعلومی که در انتظار رژیم صهیونیستی قرار داشت و ممکن بود با ادامه جنگ رژیم از هم بپاشد، از جمله مسائل مهمی بود که عملاً صهیونیستها را در یک تنگنای راهبردی قرار داده و ادامه جنگ را برای آنها غیرممکن نمود.در همین حال، وسعت سرزمینی در کنار برخورداری ایران از عمق استراتژیکی و موقعیت منحصر به فرد ژئوپلیتیکی، انسجام بیسابقه داخلی در ایران، پاسخ هوشمندانه، هدفمند و محاسبهگرایانه ایران، ظرفیتهای بالای موشکی و پهپادی ایران از جمله عوامل پایدار تعیینکنندهای است که اجازه دستیابی رژیم صهیونیستی و آمریکا به اهداف خود از تجاوز ابلهانه به ایران را نداد. این در حالی است که ورود آشکار آمریکا به جنگ که با واکنش قاطع جمهوری اسلامی مواجه شد و در نتیجه ارسال پیامهای غیرمستقیم به ایران مبنی بر پایان دادن جنگ، به روشنی نشان داد که رژیم چارهای جز توقف جنگ و قبول شکست ندارد. بنابراین شکست آمریکا و رژیم صهیونیستی در این جنگ را نه مقامات آمریکایی و نه مقامات صهیونیستی به هیچوجه نمیتوانند پنهان کرده یا توجیه کنند.
دو؛ ایران در این جنگ ضربات راهبردی به رژیم جنایتکار وارد کرد؛ و رژیم چارهای جز تلاش برای توقف جنگ نداشت. با توجه به توقف جنگ میان ایران و رژیم صهیونیستی باید توجه داشت از نظر حقوقی توقف یا آتشبس به معنای پایان جنگ یا ترک مخاصمه نیست، بلکه اساساً به مفهوم پایان موقت درگیری است.فقدان سازوکارهای محکم نظارتی و ضمانت اجرا، سابقه عملکرد و رفتار غیرقابل اعتماد رژیم صهیونیستی در قبال آتشبسهایی که تاکنون در جنگهای مختلف با کشورهای عربی، لبنان و فلسطین داشته است، گزارشهای داخلی نهادهای اطلاعاتی و نظامی آمریکا و رژیم صهیونیستی مبنی بر از بین نرفتن تأسیسات هستهای ایران، وضعیت نامعلوم ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنیسازی شده که بهشدت موجب نگرانی آمریکاییها و صهیونیستها شده است و همچنین تناقضات آشکار در مواضع طرفهای مقابل اعم از آمریکاییها و صهیونیستها، گواه روشنی است که نشان میدهد هیچ اعتمادی به طرف مقابل نیست و نقض آتشبس از سوی رژیم امری بسیار محتمل به نظر میرسد.در همین حال، تحرکات جدید حامیان غربی در ارسال محمولههای بزرگ تسلیحاتی برای رژیم صهیونیستی و اظهارات جدید ترامپ در اجلاس ناتو مبنی بر اینکه «درگیری بین اسرائیل و ایران میتواند دوباره آغاز شود، شاید به زودی» هم مسأله دیگری است که بیشازپیش ایجاب میکند تا پیشبینیها و تمهیدات لازم و قاطع در عالیترین درجه برای مقابله با هرگونه نقض آتشبس از سوی رژیم در نظر گرفته شود.شایان ذکر است که منابع عربی بامداد روز پنجشنبه ۵ تیر / ۲۶ ژوئن از ورود ۱۷ محموله بزرگ تسلیحاتی به سرزمینهای اشغالی خبر دادهاند که حامل تجهیزات و مهمات نظامی شامل بمبهای هدایتشونده، سامانههای رهگیر پدافندی و موشکهای هلفایر است.آتشبس در سیاست خارجی رژیم صهیونیستی به معنای توقف عملیات یا پایان جنگ نیست؛ بلکه آغاز اجرای راهبرد تحمل صفر و تغییر فاز جنگ است. از همین رو نیروهای مسلح و نهادهای اطلاعاتی و امنیتی کشورمان در وضعیت آمادهباش کامل و هوشیاری مداوم قرار دارند تا در صورت نقض آتشبس توسط دشمن که اتفاقاً فاقد مؤلفههای یک توافق پایدار و معتبر است و از روی ناچاری و اضطرار به آن تن داده، واکنش متناسب و بازدارنده در دستور کار قرار گیرد.نتیجه آنکه، توقف جنگ، هرگز به معنای پایان تهدید رژیم صهیونیستی نیست. بنابراین در مواجهه با آن حتی در شرایطی که جنگی در کار نیست، نباید خوشبین بود و ضمن تقویت و ارتقای کمی و کیفی زیرساختهای اطلاعاتی، امنیتی و نظامی باید همیشه در حال آمادهباش کامل قرار داشت.

شما چه نظری دارید؟