از سالیان خیلی دور در یکی از روستاهای ایران عزیز با نشریات متعدد حشر و نشر داشته‌ام و تعلق خاطر زایدالوصفی دارم بیشتر اوقات را با آنها سپری می‌کنم و علاوه بر استفاده‌های شخصی و مطالعه نشریات گوناگون به‌ویژه روزنامه فرهنگی و اخلاق‌مدار اطلاعات برای ماندگاری و بهره‌مندی بیشتر دیگران، با جداکردن و تنظیم نوشته‌ها و تدوین و ترتیب موضوعی و چسباندن آنها بر روی کاغذهای باطله و آ۴، تشکیل پرونده‌های مجزا و بانک اطلاعات تحت عناوین: «چهره‌ها » یا «موضوعات» و در قالب کتاب‌های مطبوعاتی و مجموعه‌های متنوع برای ذائقه‌ها و افکار و اندیشه‌های مختلف را فراهم کرده‌ام و همگی را در اختیار طالبان و علاقه‌مندان قرار می‌دهم. به قول استادی که می‌گفت «اگر در قدیم و سال‌های دور می‌خواستند سواد و سطح کمی و کیفی دانش و معلومات کسی را محک بزنند و بسنجند، می‌گفتند که فلانی روزنامه خوان ویا مجله خوان است»! 

محمد رایجی ـ روستای بالاجاده، کردکوی استان گلستان: بدیهی است که یک یادداشت و یا یک مقاله علمی و فرهنگی و از یک نویسنده، حاصل اندیشه و چکیده افکار صاحب اثر است و در تهیه و نگارش آن نهایت دقت و وسواس علمی به خرج داده شده است تا از هر نظر جامع، مانع و کامل باشد و نویسنده چه بسا حاصل سال‌ها تجربه‌ها و اندوخته‌ها و مهارت‌های خود را در قالب یک مقاله و یا نوشته و یا نکته‌های ادبی و یا اشعاری نغز و پرمعنی ارائه کرده که ممکن است ارزش و جایگاه آنها از بعضی‌ از کتاب‌ها برتر باشد و رضایت خاطر و بهره‌مندی بیشتر مخاطبان را به همراه آورد و نیازهای ضروری را برطرف کند و موجبات اقناع درونی و آرامش روحی و ارتقاء معلومات مطلوب را سبب‌ساز شود. بلی؛ سال‌های متمادی وقت و انرژی‌ام صرف گردآوری و تهیه مجلات و نشریات و مطبوعات گوناگون، بنا بر ضرورت‌های مزبور شده است. 
همچنین برای بهره‌مندی خود و دیگران، خدمت بیشتر به همنوعان و تهیه خوراک و تغذیه فکری اهالی فرهنگ و تحقیق و پژوهش‌های به ویژه دانش‌آموزان و دانشجویان تلاش وافر کرده‌ام و برای تهیه هر شماره از نشریات و یا بعضا تکمیل آرشیو؛ به کتابفروشی‌ها و کیوسک‌های مطبوعات و مراکز نشر و فروش آنها در جای جای استان‌های محل سکونت و تهران، سری زده‌ام و همینطور در اغلب نمایشگاه‌های مطبوعات کشوری حضور یافته‌ام و با جمع‌آوری و تهیه و تقبل رنج حمل و هزینه‌های بیشمار؛ همگی آنها را به کتابخانه روستایی‌ام منتقل کرده‌ام و در دسترس مشتاقان فرهنگ و مطالعه قرار داده‌ام و توفیق خدمت‌رسانی رایگان در این زمینه را دارم و اگرچه در این راه ناملایمات و نامهربانی‌ها و زخم‌زبان‌ها و عبث و بیهوده بودن اینگونه کارها از طرف نزدیکان و دوستان و حتی قشرهای منتسب به فرهنگ و فرهنگی؛ با گوش و چشم دل و جان دیده و شنیده‌ام، با توجه به ایمان و آگاهی و ماندگاری کارم، یقین داشته‌ام و از اقبال و ادبار دیگران؛ ذره‌ای از اراده و تلاش و امید و ادامه را هم کاسته و متوقف نشده است و با عزمی جزم همچنان بر این امور و اهمیت و ارزشش واقفم، به ادامه راه مشغولم و نه فقط در تهیه و خرید مطبوعات و نشریات به جد و جهد فرهنگی و خدمت‌رسانی ملتزم و مفتخرم، بلکه سال‌هاست که با استفاده از این منابع مطبوعاتی؛ پرونده‌های بیشماری را فراهم ساخته‌ام و بعضا به صورت موضوعی و یا چهره‌ها و شخصیت‌های علمی، فرهنگی، هنری، و ادبی، مطبوعاتی حوزوی و دانشگاهی کشور، تدوین و تکمیل کرده‌ام و چه بسا این پرونده‌ها و یا کتاب و کتابچه‌های مطبوعاتی را با رنج‌ و گرفتن وقت قبلی و تماس‌های مکرر با منشی‌ها و مسئولان دفاتر صاحبان فرهنگ و اندیشه و اساتید این پرونده‌های فرهنگی و مطبوعاتی، در دیدار با آنان، به رویت آنان رسانده‌ام که مایه شگفتی و تعجب‌شان شده است و ضمن تحسین و قدردانی این کارها، به درخواست نگارنده و گردآورنده این مجموعه‌ها، به رسم یادگاری و ماندگاری و ارزش اسناد فرهنگی و دستخط اندیشوران و استادان، تقریظ و یادداشتی از سر لطف و بزرگواری و تواضع نگاشته‌اند و ما را مورد لطف قرار داده‌اند و بعضا تالیفات ارزشمندشان را پیشکش کرده‌اند که با این رویکرد و اقبال اندیشمندان و نویسندگان و فرهیختگان و اساتید بنام کشور، بیش از ۲۰۰ نویسنده و استاد و شخصیت‌های فرهنگی به این تلاش خرد این کمترین خادم فرهنگ و کتاب و مردم، به درستی این سخن یقین پیدا کرده‌ام که: «ناشنوا باش»، آنجا که دیگران از محال بودن آرزوهایت سخن می‌گویند.» 
امروز قریب ۱۰۰۰ جلد از این پرونده‌های مطبوعاتی و بیش از ۷۰۰۰ نسخه نشریه‌های گوناگون ادواری و افزون بر ۲۵۰۰ عنوان نشریه با تنوع موضوعی و همچنین بالای ۳۵۰۰۰ جلد کتاب در دل قفسه‌ها و در کنج کتابخانه روستایی ما جا خوش کرده‌اند و این گنجینه و میراث ارزشمند در اختیار دوستداران کتاب و اصحاب اندیشه و فرهنگ و رسانه‌ها و خبرنگاران و روزنامه‌نگاران برای خدمت‌رسانی آماده است، اگرچه تهیه و گردآوری این منابع گرانسنگ حاصل نزدیک به نیم قرن تلاش مداوم و پیوسته است، باید این نکته را یادآور شوم که، در این جهان و گردونه هستی، «کاری کنیم که بماند، نه اینکه کاری کنیم که بمانیم!» 

شما چه نظری دارید؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 / 400
captcha

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی