شنبه ۴ مرداد ۱۴۰۴ - ۲۰:۱۹
نظرات: ۰
۰
-
منتقد تند و تیز احمد توکلی: این اواخر «بینوایان» ویکتور هوگو را می‌خواند!

علیرضا محجوب، دبیرکل خانه کارگر و نماینده اسبق مجلس شورای اسلامی در یادداشتی به تمجید از شخصیت و ویژگی‌های مرحوم احمد توکلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام پرداخت.

به گزارش اطلاعات آنلاین، علیرضا محجوب در یادداشتی که امروز در روزنامه کار و کارگر نوشته آورده است: آنچه می‌نویسم، نه سوگنامه‌ای است و نه یادنامه‌ای. تصویری است از یک شخصیت ارجمند، انسانی که طول زندگی سیاسی‌اش به فراخنای نیم‌قرن می‌رسد. تصویری از مردی که همیشه در صف نخست مبارزه ایستاد، با ایمانی راسخ، زبانی آتشین و قلبی سرشار از احساس برای فقرا و محرومین.
آخرین کتابی که چندماه پیش یکی از همکاران عزیز مجلسی او در دستانش دیده بود، «بینوایان» اثر ویکتور هوگو بود. با تعجب از او می‌پرسد: «بینوایان؟!» و در بستر بیماری، با صدایی آهسته می‌گوید: «اکنون وقت خواندن است، باید از بینوایان خواند!»
در دو- سه سال اخیر، زیباترین قوه‌اش یعنی تکلّمش را به واسطه بیماری از دست داده بود. اما در جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام، با حرارتی مثال‌زدنی، با دست و جوارحش، در آخرین جلسات شرکت در این شورا، با تمام وجود از فقرا و مستضعفان دفاع کرد. گفتارش برای حضار مفهوم نبود، اما با اصرار و سماجتی که همیشه خصوصیتش بود، از صحت و درستی موضوعاتی که مطرح می‌کرد، چنان دفاع می‌کرد که خود را در برابر هرگونه شک و تردید ایستاده نشان می‌داد.ایستادگی، پایمردی و استواری، خصوصیت او به عنوان یک عنصر مکتبی و عقیدتی بود. این خصوصیت ما را به دوران دانشجویی او در دانشگاه شیراز بازمی‌گرداند؛ جایی که در انجمن اسلامی دانشگاه فعالیت می‌کرد و از ابتدا با صراحت و شجاعت، بر سر حقانیت انقلاب اسلامی می‌ایستاد و مباحث پرحرارتی را مطرح می‌کرد که همگان را جذب می‌کرد.
او چنان از موضوعاتی که باور داشت سخن می‌گفت که گویی آیات قرآن دوباره بر او نازل می‌شد. وقتی سخن از موضوعی می‌گفت، گویی خود پیامبر خداست که این جملات را بر زبان او جاری کرده. شاید این سخن به مبالغه شباهت داشته باشد، اما کسانی که با او محشور بودند و خصوصیاتش را می‌شناختند، قطعاً این جملات را عین واقع خواهند دانست.

او دانشجویی در رشته الکترونیک دانشکده فنی شیراز بود، اما علاقه‌مند به دروس طلبگی در حوزه علمیه قم. او، همچون شهید رجایی، خود را مقلّد امام معرفی کرده بود و درکش از این پیروی مطلق بود. چنانکه وقتی به عنوان وزیر کارو اموراجتماعی مشغول به کار شد، اعلام کرد که پیش‌نویس قانون کاری را بر اساس درک خود از فقه رایج شیعه و مبتنی بر باب اجاره خواهد نوشت. این اولین و شاید بزرگترین اختلاف ما با یکدیگر بود. ممکن است که تحرکات اجتماعی و کارگری زیاد، جلسات تند، سخنرانی‌های شعله‌ور و مصاحبه های فراوان در ردّ نظریات او توسط من و همفکرانم در خانه کارگر، این سوال را ایجاد کند که چرا امروز در رسای او می‌نویسیم.
شاید به حساب مرده‌پرستی ایرانیان گذاشته شود، اما واقعیت این نیست. او، پس از اینکه به عنوان کاندیدای ریاست‌جمهوری نفر دوم انتخابات شد، ظاهراً به درخواست خودش، برای تحصیل در رشته اقتصاد به انگلستان رفت و در بازگشت، ابتدای ردای استادی علم اقتصادی به تن کرد. گفته‌ها و صحبت‌های او، نکات و موضوعات جدیدی را یادآوری می‌کرد. نمی‌توانم بنویسم که او به واسطه تحصیلات علمی، نظرات جدیدی یافت، اما می‌توانم این‌گونه استدلال کنم که به تحلیلی جدید دست یافت؛ تحلیلی که از نظر او، مبنای تحول در زندگی مردم و جمهوری اسلامی و استمرار نظام بود. در اینجا باید از او تجلیل کنیم. در سال ۱۳۸۱ یا ۱۳۸۲، با من تماس گرفت و خواست در خانه کارگر حضور یابد. او را به نشست هیئت اجرایی تشکیلات مرکزی دعوت کردم و پذیرفت. با روی گشاده از گذشته گفت و خواست گذشته را فراموش کنیم و آینده را با هم برای فقرا و کارگران بسازیم. پس از آن در مجلس شورای اسلامی، در بیشتر طرح‌ها و موضع‌گیری‌ها، همراه فراکسیون کارگری و نزدیک به ما موضع گرفت. تا زمانی که در مجلس بودیم، در بیشتر مباحث با هم می‌نوشتیم و امضا می‌کردیم و از نکات و نظریاتش لذت می‌بردیم.
اینک، احمد توکلی، آن انسان شگفت‌انگیز، حق طلب و عدالت ورز در میان ما نیست. با هزاران خاطره تلخ و شیرین، او را از دست دادیم. او که سال‌های پایانی عمرش را با اهتمام ویژه به محرومین و فقرا گذراند، اکنون دیگر دستش نیز برای حرکت دادن و کمک به زبانش آرمیده است. دیروز، او را در محله پونک، امامزاده عینعلی و زینعلی، به خاک سپردیم.
یادش گرامی، خاطره‌اش پر رهرو و نامش بلند باد.
اگر بخواهم یک جمله برای او بنویسم، این است: «آزاده‌ای آزاده مرد بود.»

شما چه نظری دارید؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 / 400
captcha

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی