زهره شریفی
انسانهای بسیاری در طول تاریخ به دلایل مختلف به زبان ساده، خود را کشتهاند، یعنی جان خود را به اختیار خودشان گرفتهاند. قضاوت درباره چنین اشخاصی، کار راحتی نبوده و نیست که چرا و به چه دلیل این کار را کردهاند اما در هر صورت هر کدام به دلایلی مرگ را بر ادامه زندگی ترجیح داده اند. از اشخاص معروف و مشهوری که دست به خودکشی زده و بسیاری از مرگ یا اقدام به خودکشی آنان باخبر شدهاند که بگذریم، دیگرانی ناآشنا و ناشناخته بودند که به علتهای قابلتأملی، پایان زندگی را زودتر از تقدیرشان برای خود رقم زدند، مردان و زنانی که بهسختی میتوان ردپای آنان را در اسناد و منابع تاریخی یافت، چرا که در دوره زندگی خود جزو مردم معمولی جامعه به حساب می آمدند و همین مسأله، مهمترین علت در بیتوجهی به علت مرگ یا حتی اقدام به خودکشی آنان است. در این میان منبعی ارزشمند از دوران قاجار برجای مانده است که نهتنها آمار قابلتأملی از خودکشیها در آن دوره زمانی به ما میدهد، که علت این خود کشتنها را نیز برای ما معلوم میکند.
خودکشی به خاطر حفظ ناموس
بر اساس اسناد و مدارک، قبل از این دوره تاریخی، خودکشی با وجود حرام و حتی جرم بودن آن، باز به دلایل و روشهای مختلف انجام میشد.
به نقل از کتاب «تاریخ هیچکس؛ بررسی جایگاه زن ایرانی در عصر افشاریه و زندیه»، خواهر شاه تهماسب دوم صفوی بعد از شنیدن خبر قتل عام برادرش همراه با فرزندان و زنان، خودکشی کرد. او از غم این اتفاق در گوشهای از قصر خود را حلقآویز میکند: «چون شاهزاده جهانبان این حدیث غم و فراق را استماع نموده آه از نهاد آن برآمده... القصه آن گوهر خاندان عصمت از شدت غم فراق برادر ذیشوکت، خود را بر گوشه حرمسرا گرفت و طنابی از سایبان که با خود داشت به شاخه درختی افکنده و جستن نمود و حلقه آن ریسمان را در حلقوم چون برگ گل خود افکند و ساعتی دست و پای زده و جان را به جان آفرین سپرد».
نمونههای قابلتأملی از خودکشیهای دستهجمعی توسط زنان در موقعیتهای خاص از جمله روبهرو شدن با نیروهای دشمنان نیز در تاریخ وجود دارد. به نقل از همان کتاب، زمانی که کریمخان زند، یکی از نیروهایش را برای تنبیه جماعتی از ایلات میفرستد، «جمعی کثیر از آن طایفه را قتیل تیغ بیدریغ نموده و برخی را دستگیر و نسوان را اسیر نموده، آن جماعت را متفرق گردانیدند... جمعی از زنان آن طایفه خود را از کوه به زیر انداخته به دیار عدم پیوستند».
سندی از اقدام به خودکشی زنان تهران
منبع ارزشمندی که تحتعنوان «گزارشهای نظمیه از محلات تهران» در دو جلد منتشر شده و در دسترس است، اطلاعاتی را در خود نهفته که میتوان از طریق آنها به آمار قابلتأملی از خودکشی در آن دوران که فاصله بین سالهای ۱۲۶۵ه.ش تا ۱۲۶۷ه.ش را دربرمیگیرد دست یافت.
این مجموعه، شامل گزارشهای منظمی از وقایع و رویدادهای گوناگون اقشار مختلف مردم در محلات پنجگانه دارالخلافه تهران در دوره پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار است که توسط منشیهای «نظمیه» به ترتیب روزها به ثبت رسیده است. تهران، آن روزها کمتر از ۱۵۰ هزار نفر جمعیت داشت با پنج محله که هر کدام دربرگیرنده اقشار مختلفی از جامعه بود. از سادهترین رخدادها تا مهمترین اتفاقات هر محله توسط منشیهای نظمیه به ثبت میرسید؛ از برپایی مراسم عروسی و عزا و مهمانی گرفته تا انجام انواع جرمها و نزاعها و درگیریها و اختلافات خانوادگی که اتفاقا بخش قابلتأملی از خودکشیها مربوط به نتیجه همین اختلافات بود.
به نقل از مقاله «تفاوت های جنسیتی در خودکشی و همسرکشی در عصر قاجار»، یکی از مواردی که به طور مکرر در گزارش های نظمیه آمده، خودکشی زنان است که ۵۰ مورد از آن در این بازه زمانی به ثبت رسیده است. در واقع براساس این گزارشها تقریبا هر چهار روز یک زن در تهران اقدام به خودکشی کرده که البته بسیاری از موارد در بین زنان، منجر به مرگ نشده و تنها سه مورد از ۵۰ مورد منجر به مرگ آنها گردیده است.
خودکشی زنان متأهل با تریاک
بیشترین علت خودکشی زنان به ترتیب نزاع با شوهر، نزاع با مادرشوهر، نزاع با برادر شوهر، نزاع با هوو و در نهایت نزاع با زنبابا بوده است. خودکشی زنان از طریق خوردن تریاک انجام میشد، زیرا ظاهرا در آن دوران در خانهها این ماده افیونی بهوفور وجود داشت. بیش از ۹۰ درصد از اقدام به خودکشیها مربوط به زنان متأهل بود و در خانه شوهر اتفاق میافتاد که در گزارشهای نظمیه بیشترین خودکشیها را در برمیگیرد و البته در بیشتر موارد منجر به مرگ نشده است: «عیال مشهدی رضای بزاز به واسطه عیال جدیدی که شوهرش گرفته و رشته محبت از او گسسته، مقداری تریاک میخورد و حالتش منقلب شده. اهل خانه مضطرب شده طبیب حاضر کرده به زحمات زیاد او را مداوا و معالجه نموده بهبودی حاصل می نماید».
البته در مقابل شاهد نتیجه دادن برخی از خودکشیها نیز هستیم، چنانکه: «عیال آقارضا نام سرباز به علّتِ رابطه نامشروع و غیراخلاقی شوهرش، با خوردنِ مقداری تریاک اقدام به خودکشی کرده...کسانش هرقدر معالجه و مداوا میکنند سودی نکرده هلاک میشود».
در این بین اقدام به خودکشی زنی به خاطر جدا کردن دخترش از او گزارش شده است: «شهابالملک [که] صیغه داشتند چندی است رهایش کردهاند. دختر هفتسالهای از او دارند که نزد مادرش بوده، میرزا فضلاللهخان، پشتکار معزیالیه به ایشان در شمیران اظهار میدارد به بعضی ملاحظات شایسته نیست دختر شما نزد ضعیفه باشد. معزیالیه هم حکم کرده دختر را از مشارالیها میگیرند. ضعیفه به این واسطه مقداری تریاک میخورد که خود را هلاک کند. او را معالجه و مداوا نموده، بهبودی حاصل مینماید».
خودکشی به دلیل اختلاف با زن بابا
همانطور که گفته شد، ۴۶ مورد از ۵۰ مورد خودکشی، مربوط به زنان متأهل و تنها چهار مورد مربوط به دختران مجرد در خانه پدری بوده است. به نقل از همان مقاله: «غالب خودکشی دختران در خانه پدر ناشی از اختلاف با زنبابا بود. وقتی دختران، مادر خود را به دلیل طلاق یا فوت از دست میدادند، با پدر و زن جدیدش زندگی میکردند. این وضعیت گاه منجر به وقوع خشونتهای خانگی شدید و حتی کنشهایی چون اقدام به خودکشی توسط دختران میشد».
در یکی از همان گزارشهای نظمیه آمده است: «دیشب دختر حاجیعلی با زن پدرش نزاعشان شده، دختر جزئی تریاک میخورد. کسانش مستحضر گردیده، او را معالجه و مداوا نموده، تا اواخر شب بهبودی حاصل نموده، صلح میکنند.»
مردان نیز به دلایل مختلف از جمله مشکلات مالی به همان روش خوردن تریاک، اقدام به خودکشی کردهاند: «امروز صبح، خلیل نام خاککش به خانهاش رفته، نزد کس و کارش گریه نموده، شکایت میکند که قرض دارم چه بکنم. مخفیانه مقداری تریاک خورده، حالتش منقلب شده، کسانش حکیم آورده مشغول معالجه هستند ولی از مخاطره دور نیست.»
در مواردی دیگر، مردانی به دلایلی چون درگیری با پدر زن («میرزا مهدی نام با عباس نام پدر زنش بهواسطه عیال خود نزاع کرده مقداری تریاک خورده بد حال میشود، کسانش مشغول معالجه و مداوا هستند») یا نزاع با همسر («مشهدی هادی نام که حالت جنون دارد دیشب با زنش نزاع کرده یکی از همسایه ها میرود آنها را ساکت کند، با او هم نزاع مینماید و چاقو کشیده که خود را صدمه بزند، به زحمت او را ساکت نموده کسانش با ضعیفه صلح میدهند») و حتی برادر («استاد محمود سلمانی با برادرش نزاع کرده مقداری تریاک خورده بود، کسانش مستحضر شده او را معالجه و مداوا نمودند، بهبودی حاصل کرده است») و پدر («دیروز تقی نام پسر میرزا علیاکبر با پدرش نزاع کرده مقداری تریاک به قصد هلاکت خود خورده، کسانش مطلع گشته حکیم آورده به زحمت زیاد او را معالجه و مداوا نموده، بهبودی حاصل نموده است») دست به
خودکشیهای ناموفق زدهاند.
در این بین مورد جالب، خودکشی منجر به مرگ پسر جوانی است که به خاطر مخالفت مادرش با ازدواج، اقدام به این کار می کند: «حبیبالله نام پسر میرزا تقی مازندرانی که سن ۲۰ سال داشت از مادر خود زن میخواسته، مادرش به مسامحه و طفره میگذراند، تا روز گذشته در این خصوص مجددا باز با مادر گفتگو کرده، چون جواب یأس شنیده بود، سر شب مقداری تریاک خورده، صبح اهل خانه ملتفت شدند که مرده است».

شما چه نظری دارید؟