با آن که هیچ تاریخچه مدونی از نصب و شروعبکار اولین دکههای فروش روزنامه در تهران قدیم و دیگر شهرستانها در دست نیست اما برخی راپورتهای کوتاه چاپ شده در دهه اول شروع بکار روزنامه اطلاعات حکایت از آن دارند که حدود ۶سال بعداز تاسیس روزنامه اطلاعات اولین دکههای فروش روزنامه در طهران آن روزگار با توافق بین سرهنگ آقا کریم بوذرجمهری ریاست بلدیه طهران و عباس مسعودی بنیانگذار روزنامه اطلاعات در چند نقطه طهران آن روزگار نصب گردید و فعالیت خود را شروع کردند.
تصویری که درتیرماه سال ۱۳۱۱ در روزنامه اطلاعات منتشر شد شاید اولین سند تصویری از تحول عرضه مطبوعات در ایران قرن چهاردهم هجری باشد. پیش از آن نیز در سال ۱۳۱۰ مدیران روزنامه اطلاعات، تصمیم گرفتند به تکفروشی روزنامه در کتابفروشیها وخرازیها و دستفروشها خاتمه دهند و به این منظور شرکت محدود برگ برای توزیع روزنامه و مطبوعات تاسیس شد. عرصه مستقل روزنامه ومحصولات مطبوعاتی نیاز به مکان شهری مناسبی داشت که خیابانهای تهران از آن بینصیب بود و بدین ترتیب با همکاری بلدیه طهران درآن روزگار، ساخت ۹ دکه (که از روی مدلی در شهرسن پطرزبورگ کپی شده بود) به فلزکاران تهران سفارش داده شد. سرهنگ آقا کریم بوذرجمهری ریاست بلدیه وقت تهران و عباس مسعودی درباره محل نصب دکهها توافق کردند که این دکهها در ابتدای خیابان فردوسی در میدان توپخانه، مقابل سردرباغ ملی، میدان حسن آباد، میدان محمدیه، میدان شاهپور،انتهای امیریه،میدان مخبرالدوله، خیابان سیروس (بازار اسماعیل بزاز) و میدان سرچشمه باشد. با نصب این دکهها روزنامهفروشی در عرصه مطبوعات در خیابانهای تهران شکل منحصربفردی گرفت وبه یک نشانه شهری در خیابان تبدیل شد. تصویر این دکهها در روزنامه نقاشی شد تا مخاطبان با آشنایی به سراغ محل فروش روزنامهها و مجلات بروند. به این ترتیب اولین دکه مطبوعاتی در میدان توپخانه در سال ۱۳۱۱ نصب شد و این خبر در ۱۰مرداد ۱۳۱۱ در صفحه آخر روزنامه اطلاعات منتشر شد.
چاپارها و بلورفروشها ، نخستین توزیعکنندگان روزنامه ها
استادسیدفرید قاسمی، مورخ مطبوعات ایران در یادداشتی به بهانه انتشار کتاب «خاطرات یک روزنامهفروش» برای مجله مدیریت ارتباطات نوشته و به نقد و بررسی ابعاد مختلفی از کتاب خاطرات یک روزنامهفروش پرداخته است که این یادداشت وی در سایت خبرگزاری ایبنا هم منتشر شده، او در این یادداشت خاطرنشان کرده است که :
توزیع و فروش روزنامهها و مجلهها عمری به درازای تاریخ مطبوعات در ایران دارد؛ از روزی که به «حکم»محمدشاه «کاغذ اخبار» در دارالطباعه چاپ شد،«امر» کردند که کاغذ اخبار را به «اطراف و اکناف» بفرستند تا سبب «آگاهی و دانش و عبرت اهالی این مملکت» شود. بدین ترتیب بود که مأموران حکومتی و چاپارها نخستین موزعان مطبوعات در ایران شدند که با اسبهای تیزرو، نشریهها را به خواستاران میرساندند. این روال نه تنها در دوره محمدشاه، بلکه در دوره ناصرالدین شاه نیز ادامه یافت. نارضایتی خوانندگان اندک آن روزگار از مطالبه «انعام» توسط ماموران دولتی و توزیع نامرتب روزنامهها به وسیله موزعان حکومتی، موجب شد دولتیان تصمیم بگیرند که «تشکیلات موازی» درست کنند و افزون برمأموران، بخش خصوصی را هم در این امر مشارکت دهند پس به سراغ بلورفروشان رفتند و آنان را «با حفظ سمت» بدین کار گماردند.
توزیع مطبوعات توسط بلور فروشان
بنا به نوشته استاد فرید قاسمی،میرسیدکاظم بلورفروش، میرسیدعلی بلورفروش، حاجی میرتقی تاجرتبریزی و حاجی ملا ابوالقاسم تاجر بلورفروش، روزنامهفروش هم بودهاند. این که چرا نخستین فروشندگان یک جانشین مطبوعات فارسی درعهد ناصری را ازمیان بلورفروشان انتخاب کردهاند، پرسشی است که نگارنده پاسخش را در لابهلای روزنامه وقایعالاتفاقیه جست. در سال سوم این روزنامه اشاره کردهاند که «کارخانه بلورسازی دارالخلافه طهران به سعی حاجی میرزا جابر نظام المهام دایر شده» و مدیریت این «کارخانه» را او برعهده دارد. چون در آن زمان اداره روزنامه وقایع اتفاقیه نیز برعهده میرزا جبار ناظم المهام خویی (تذکرهچی) بوده، دور نیست که به تدبیر او، فروشندگان محصولات کارخانه بلورسازی دارالخلافه، روزنامهفروش شده باشند.
به طور کلی در سالهای آغازین در ایران، بلورفروشان و خرازان تهران، کارگزارن و نمایندگان سیاسی دولت ایران در دیگر کشورها، دفاتر مرکزی مطبوعات خارجی و تاجران ایرانی مقیم برون مرز، نمایندگی نشریههای داخلی را در خارج از کشور برعهده داشتند. در داخل نیز حکام ولایت ـ با دستیاری مباشران خود ـ امور نمایندگی و خبرنگارای روزنامهها را برعهده گرفتند و «نوکر»های خود را به «روزنامه» رسانی گماردند.
همچنین در همان عهد ناصری، گروههای سیاسی مخالف حاکمیت، شبکه پنهانی توزیع مطبوعات فارسی برون مرزی را در ایران سامان دادند که منجر به دستگیری پخشگران، فروشندگان و خوانندگان روزنامههای فارسی چاپ ایران شد و نخستین محاکمه مطبوعاتی در تهران شکل گرفت. شبکه آشکار اما حدود ۶۰ سال به وسیله ماموران دولتی به ویژه پستچیها و مالیهچیها همزمان با موزعان و فروشندگان غیردولتی اداره میشد و نشریهها را به دست خواستاران میرساندند.
در عهد مظفری به مرور «پروانه انتشار» روزنامه و مجله برای «افراد» صادر شد و نقش دولت در توزیع مطبوعات به تقلیل گرایید. دغدغه بازگشت سرمایه، روزنامهداران بخش خصوصی را واداشت که برای توزیع، «وکیل جراید» برگزینند. با وجود آنکه در تهران حدود پنج نفر روزنامهفروشی میکردند، بعضی از صاحبان نشریهها که «تکرو» بودند، فروشنده مشخص در جای جای «دارالخلافه» برای خود دست و پا کردند و«شبکه توزیع مستقل» راه انداختند اما دیری نپایید که با ضرر و زیان به «همکاری جمعی»و«سیستم واحد»تن دادند.
صدور فرمان موسوم به مشروطه، ازدیاد روزنامهها و مجلهها را به دنبال داشت و به تبع فزونی مطبوعات، روزنامهفروشی رونق گرفت و کتابفروشان نیز روزنامهفروش و مجله فروش شدند و ماجرا به آنجا رسید که در نخستین قانون مطبوعات مصوب ۱۸ بهمن ۱۲۸۶، موادی نیز به روزنامهفروشی اختصاص پیدا کرد.
ادامه دارد...

شما چه نظری دارید؟