محمدرضا نادری گیسور - روزنامه اطلاعات: رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیانات روز پنجشنبه گذشته در مراسم جشن میلاد حضرت زهرا (سلام الله علیها) روی مفهوم جدیدی انگشت تاکید نهادند که بیش از پیش نیاز مداقه و تلاش برای تحقق و اجرا است؛ «مقاومت ملی». ما سالها است با واژه «جبهه مقاومت» آشنا هستیم؛ جبههای که در منطقه و جهان در برابر زیاده خواهی و فزون طلبی امریکا و رژیم صهیونیستی ایستاده و تلاش می کند تا با شیوه های گوناگون حتی نظامی از حقوق ملت های مظلوم و مسلمان در برابر سلطه جویی آنها دفاع کند.
اکنون در کنار «جبهه مقاومت»، عبارت «مقاومت ملی» نیز پر رنگ شده است؛ مفهومی که حضرت آیت الله خامنه ای آن را چنین معنا می کنند:« «مقاومت ملّی» یعنی تابآوری در برابر هر فشاری که دشمن در یکی از جنبههای زندگی انسان وارد میآورد تا آن ملّت را مجبور به تسلیم کند؛ منظور ما از «مقاومت»، ایستادگی در مقابل این فشار است؛ اینکه تاب بیاورد، مقاومت کند، بِایستد، پایداری کند، پای دشمن را ببُرد، دست دشمن را قطع کند.»
مقاومت ملی همان چیزی است که ما و بسیاری از ملت های آزاده در جهان به آن نیاز داریم. بر خلاف گذشته که سلطه همواره با کمک توپ و تانک محقق می شد، در دنیای پرآشوب امروز، شیوه آن تا حد زیادی تغییر کرده و در نتیجه، جنگها نیز شکل تازهای یافتهاند؛ جنگهایی نرم و نامرئی که در آن، دشمن خاک کشورها را هدف نمیگیرد، بلکه تلاش می کند تا ذهنها و باورها را به تسخیر خویش درآورد. این چهره تازه استعمار که مدتها است در دستور کار قدرت های سلطه گر قرار دارد و اکنون بیش از گذشته تقویت شده، همان امپریالیسم فرهنگی است؛ سلطهای پیچیده که از دل رسانه، اقتصاد، دانشگاه و سرگرمی برمیخیزد و میکوشد ارزشها و هنجارهای ملتها را دگرگون سازد تا انسان وابسته، مصرفکننده و بیهویت تربیت کند. ملتهایی که هویت خود را از دست میدهند، دیگر نیازی به اشغال نظامی ندارند. در چنین شرایطی، سلطهگر میتواند از درون ذهن آن ملت بر رفتار سیاسی، اقتصادی و اجتماعیاش تأثیر بگذارد و امور کشورمان را در دست گیرد.
در چنین زمانه ای، مقاومت در برابر سلطه، معنایی فراتر از دفاع نظامی یافته است و باید در جبهههای مختلف فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و رسانهای نیز در برابر آن ایستاد. این همان مقاومت ملی است؛ پاسداری از استقلال فکری و فرهنگی در برابر نفوذ و فشار چندلایه نظام سلطه.
نظام سلطه بینالمللی برای تحقق اهداف خود، از ابزارهای گوناگون از تهدید و تحریم گرفته تا تحریف بهره میگیرد. این ابزار گاهی فشار نظامی در قالب تهدید یا حتی جنگ است و گاهی فشار اقتصادی با تحریم و بحرانسازی، اما خطرناکترین نوع فشار، فشار رسانهای و فرهنگی است که مستقیماً به روح و ذهن ملتها حمله میکند.در این میدان، هدف اصلی چیزی فراتر از منافع سیاسی یا اقتصادی است. قدرتهای سلطهگر میخواهند سبک زندگی و در نهایت، هویت ملتها را تغییر دهند تا مردم به تدریج از ارزشهای دینی، تاریخی و فرهنگی خود فاصله بگیرند.
این تلاش ها در مورد ملت ایران سابقهای طولانی دارد. بیش از یکصد سال است که قدرتهای استعماری در شکلهای گوناگون کوشیدهاند ایران را وابسته به خویش سازند. انقلاب اسلامی اما همه نقشههای دشمن را با بازگشتی عظیم به ایمان و افتخار ملی، و ایجاد الگویی تازه از استقلال و عزت بر هم زد.
با این همه، هنوز دشمن دست از تلاش بر نداشته و در کنار فشارهای نظامی و اقتصادی، بیش از همه فشار از طریق حوزه فرهنگی را در دستور کار خویش گذاشته است. از همین رو است که رهبر انقلاب با تأکید بر سختی این نبرد تصریح کردهاند که ایستادگی در مقابل جنگ تبلیغاتی و رسانهای غرب دشوار اما کاملا ممکن است.
ملت ایران تاکنون نشان داده است که قادر است محور جبهه مقاومت در برابر آمریکا و صهیونیسم در منطقه و جهان باشد و این توانایی را نه فقط در عرصه نظامی، بلکه در عرصه فرهنگی و فکری نیز دارد. ایران امروز پرچمدار اندیشه استقلال و معنویت در جهانی شده که زیر چتر سرمایهداری و مصرفگرایی گرفتار آمده است.
در واقع، تداوم مقاومت ایران در برابر فشارهای رسانهای و فرهنگی غرب، یک نمونه روشن از تابآوری ملی است. ملت ما با هوشمندی و ایمان توانسته است حتی زیر شدیدترین هجمههای رسانهای، روح انقلابی و باور دینی خود را حفظ کند. این تابآوری را که حاصل پیوند میان مردم، مکتب امام خمینی(ره) و معارف اسلام ناب محمدی(ص) است، باید ارج نهاد و هر روز بر استحکام آن افزود.
در چنین شرایطی، وظیفه رسانه ها و نخبگان بیش از همه اهمیت دارد. اکنون زمان «بازآرایی جبهه فرهنگی» است. اگر دشمن در میدان تبلیغاتی و رسانهای با نقشه و آرایش مشخص حمله میکند تا «دلها و مغزهای» مردم ما را تسخیر کند، ما نیز باید با آرایشی متناسب و نقشه رسانهای هوشمند، دفاع و پیشروی را طراحی کنیم. اکنون زمان آن است که رسانههای متعهد، هنرمندان، دانشگاهیان و نخبگان فرهنگی، مفاهیم انقلاب و پیام امام (ره) را در قالبهای نو و با قدرت تصویری و الگوی ارتباطی مؤثر بازآفرینی کنند.
مقاومت فرهنگی یعنی شناخت دقیق نقشه رسانهای دشمن و طراحی نقشه رسانهای خودی که بر امید، ایمان، عقلانیت و اعتماد اجتماعی بنا شود. امروز هر روزنامه، هر شبکه تلویزیونی، هر صفحه مجازی و هر فیلم، کتاب و یا حتی گفتوگوی روزمره، جزئی از این آرایش رسانهای است و باید در خدمت پاسداری از هویت و تقویت روح انقلابی و اتحاد مردم ایران قرار گیرد.
امپریالیسم فرهنگی تنها با رد و نفی قابل مقابله نیست؛ باید بدیلهای جذاب و کارآمد برای آن ساخت. ملت ایران هنگامی میتواند در برابر فشار جهانی ایستادگی کند که دچار وادادگی در برابر غرب و فرهنگ آن نشود، به تاریخ و افتخارات خود افتخار کند، سبک زندگی اسلامی ـ ایرانی را با خلاقیت ترویج نماید، و نقشه فرهنگی و رسانهای خود را بر پایه فرهنگ ایرانی، معارف اسلامی و نگاه انقلابی بهطور فعال پیش ببرد.
بر همین مبنا، «شناخت دشمن»، «حفظ محور مقاومت»، و «تقویت حوزه فرهنگی و رسانه ای کشور»، سه ضلع اصلی آرایش فرهنگی موردنیاز ما است. اگر این آرایش به صورت درست و منسجم و با محور اتحاد ملی و تاریخ پرافتخار ایران شکل بگیرد، نه تنها دشمن نمیتواند مفاهیم انقلاب و یاد امام خمینی(ره) را محو کند، بلکه نخبگان فرهنگی و رسانههای ایرانی خواهند توانست پیام انقلاب را جهانی تر سازند و شعاع آن را به افکار ملتهای بیشتری انتقال دهند.
در مجموع باید گفت درست است که کشور تحت فشارهای اقتصادی و گاه، نظامی قرار دارد اما ناکامی دشمن در تحقق اهدافش در طول چند دهه اخیر و نمایش اتحاد و همبستگی ملت ایران موجب شده است بیش از پیش، میدان اصلی جنگ و فشار دشمن سلطه جو به عرصه فرهنگ منتقل شود؛ میدانی که در آن ذهنها و حافظه تاریخی ملتها هدف گرفته شدهاند.
ملت ایران، با تکیه بر تاریخی پرافتخار و با محوریت ایمان، عقلانیت و تجربه انقلاب اسلامی توانسته است در برابر این فشارها ایستادگی کند و محور مقاومت در منطقه شود، با این حال، نباید از یاد برد که این مقاومت نیاز به حراست دارد بر این اساس، راه، شناخت آرایش و نقشه تبلیغاتی و رسانهای دشمن، تمرکز بر نقاط هدفگیریشده، و طراحی نقشه رسانهای متقابل بر پایه اندیشه ها و فرهنگ ایرانی و اسلامی و روحیه انقلابی، امروز حیاتیتر از همیشه است.
در این نبرد فرهنگی، هر شهروند و هر رسانه هوشمند و متعهد، به منزله سنگری برای دفاع از هویت ملی است. ملتِ آگاه و مقاوم ما نشان داده که میتواند در برابر هجمههای تبلیغاتی غرب، نهتنها بایستد، بلکه روایت خود را بسازد و جهان را مخاطب پیام ایران و انقلاب کند. امروز روزی است که همه ما به عنوان شهروند خبرنگار باید روایت های خود را بسازیم و با امید و آگاهی، دشمن سلطه گر را همچون همیشه در تحقق اهدافش ناکام بگذاریم.
نمیتوان کتمان کرد که مشکلات و کمبودهای فراوانی در حوزههای گوناگون کشور وجود دارد اما راه رفع آن، سیاهنمایی، غرزدن، تفرقهافکنی، ایجاد بدبینی نسبت به یکدیگر و یا حمله به دولت و دیگر نهادها نیست؛ این همان چیزی است که دشمن میخواهد. به جای آن، ما باید به عنوان اهل فرهنگ، رسانه و تبلیغات به کمک دولت و مردم بیاییم و با ارایه راهکارهای عقلانی و کارشناسی به تقویت روحیه امید، همدلی و همبستگی در جامعه کمک کنیم.
