محمد علی فیاض بخش: خوشبختانه صدایی که در مورد استیضاح وزیر محترم آموزشوپرورش برخاسته بود فروکش کرد؛ تا کی دوباره سومین وزیر فدیهی چیزی شود که خود تقصیری اساسی در آن ندارد؛ و آن هم برنامهی تحول و توسعهی جامع آموزشوپرورش است؛ و تجربهی زیستهی چهلساله نشان میدهد که از حوزهی اختیارات وزیر خارج است.
شورای عالی آموزشوپرورش متکفّل راهبری راهبردی و درازمدت آموزشوپرورش است و دولت مسئول بودجهگذاری؛ و چندین نهاد قانونگذاری خارج از مجلس شورای اسلامی دخیل در امور تودرتوی این وزارتخانه؛ حال انصاف دهیم، محلّ اِعراب وزیر- که نوبهنو به استیضاح فراخوانده میشود و تهدید به واگذاری کرسی وزارت- کجاست؟
آموزشوپرورش ما در حوزهی سختافزاری، سخت درمانده است و نالان؛ از مدارس دو و سهنوبته بگیرید، تا امکانات گرمایش و سرمایش و بعضاً سقف مستحکم بالای سر؛ و در حوزهی نرمافزاری واماندهی کمبود بیستوسههزار معلّم؛ و کاسه به دستگرفته در برابر کسانی که حاضر به ادامهی کار در دوران بازنشستگی نیستند. این انبوه نارسایی را بیانصافیاست؛ اگر یکسره به سوی وزیرانِ دولتِ مستعجل حواله کنیم و دامنِ «کلانْبرنامهریزان» را مبرّا بدانیم.
تردیدی نیست که وزیر قوی و اهل آموزش و از خانوادهی بزرگ تعلیم و تربیت، در حکم رانندهی ماهر و خوشدست برای ماشین آموزشوپرورش میتواند براند؛ اما جادهی زیر پای او و سوخت لوکوموتیو هیولاگونهای که هدایتش به دست اوست و معیشت بیشمار سرنشینان این قطار، فعلا در دهها نهاد و ارگان دیگر تمشیت میشود و یک وزیر، مهمان چهارسالهای است که فقط شیفت عوض میکند!
«عزم و اراده»، هردو دوستان قدیم بودند!؛ که در پی آن، دیگر صبر چهلساله در سر و سامان آموزشوپرورش بیمعنی شدهاست.
زیدی روزگاری میگفت: «آن قدر قطعنامه بدهید، تا قطعنامهدانتان پاره شود». فقیر گوید: «دیگر توصیه به صبر در این مقوله کار نمیکند؛ صبردانمان خیلی وقت است که نیازمند رفوست»!