فراز نوشت: حمله غافلگیرانهای که حماس با توسل به آن، نهتنها تلآویو و واشنگتن که حتی تهران و شاید دوحه و ریاض را نیز مات کرد و قطعه جدیدی از پازل دومینوی بحران در منطقه خاورمیانه را بر زمین انداخت.
ایالات متحده که از مدتها پیش، دکترین سیاست خارجی خود در منطقه شرق و بخصوص خاورمیانه را دستخوش دگرگونی کرده و برای کوچ از منطقه در سودای میدانداری در پاسفیک شال و کلاه کرده بود به ناچار راه بازگشت در پیش گرفت و رشته تمرکزش بر جنگ در شرق روسیه گسسته شد.
از دیگر سو، غرب-همانگونه که مورد انتظار بود- هم که تا پیش از آن درگیر به دام انداختن پوتین در گوشه رینگ و ردیف کردن انواع و اقسام فشارها بر مسکو بود به ناچار باز ظرفیت خود را برای رهانیدن نتانیاهو از مخمصه به کار گرفت و بخش قابل توجهی از تمرکز خود بر جنگ اوکراین را به سوی سرزمینهای اشغالی شیفت کرد.
در این میان، نباید از این مهم نیز غافل بود که به درست یا غلط، اساس کنونی نظام بینالملل، نه بر مبنای مولفههای اخلاقی و عدالت که بر مدار قدرت و به عبارت دقیقتر، زور استوار است. بر همین مبنا نیز، پوتین که با همه هیمنه و شوکتاش، پس از تجاوز به اوکراین بشدت از فشارهای مقابل به سطوح آمده و وارد چالش جدی شده بود با حمله حماس به اسرائیل، مجالی تازه یافت تا به همین بهانه، نفسی تازه کرده و در پراکندگی نگاهها از تحرکاتش در مخمصه جنگ، قوای خود را برای کنشگری در منطقه بازیابی کند. به عبارت دیگر، میتوان مواضع نه چندان تند و خنثی کرملین به تحولات غزه را نیز در همین چارچوب فهم کرد. چرا که روسیه که در دوران پوتین، عزم را برای بازگشت شوکت و شکوه دوران شوروی به کرملین جزم کرده، طبعا نباید و نمیتواند به اتخاذ این دست مواضع خنثی بسنده کند.
کمترین توفیر این شکل از اتخاذ موضع و کنشگری با چراغ خاموش در مسئله غزه برای مسکو، هرچه کمتر شدن توجهات-بخوانید فشارها-نسبت به اقدامات پوتین در جنوب شرق تا شمال شرق اوکراین خواهد بود.
مضاف بر اینکه، نمیتوان این نکته را نیز از نظر به دور داشت که موضع تلآویو و نتانیاهو در زمان تجاوز روسها به اوکراین از همان بدو طرح، چندان به مذاق کرملین خوش نیامده بود و این بار، پوتین و رفقایش، چندان اخمی به چهره نمینشانند که در این بین، گوشی از نتانیاهو نیز مالیده شده و خوابی از حیفا و تلآویو و چه بسا، دیمونا برآشفته شود.
حال، همانگونه که پیشتر طرح شد، مسکوی نیمهجان از جنگ تا اطلاع ثانوی با یک سر و گردن بالاتر در کنار پکن، برنده حمله حماس به اسرائیل و تحولات در باریکه غزه خواهد بود. حال از منظر پوتین، هرچه دامنه و گستره این آتش پراکندهتر، گستردهتر و صدالبته طولانیتر باشد، چه بهتر! اصلا کور از خدا چه میخواهد؟ در این بلبشو اگر حزبالله، انصارالله و حشدالشعبی! هم دست به ماشه بردند و پای ارتش نتانیاهو روی خاک غزه سر خورد، میشود؛ نور علی نور!
این روزها، اگر صدایی لرزان و کمرمق از مسکو در محکومیت جنایات در باریکه غزه و تحولات در این منطقه شنیدید، چندان جدی نگیرید! ارتش پوتین فعلا در دست تعمیر است!