شنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۲ - ۰۶:۰۱
نظرات: ۰
۰
-
این افراد زندگی را برای خود و خانواده جهنم می‌کنند

گاهی وقت‌ها یکی از والدین یا هر دوی آن‌ها تلاش می‌کنند تا همه نیاز‌های کودک را برآورده کنند و او را به استقلال ترغیب نمی‌کنند. او یاد می‌گیرد که به طور دائم به والدین فداکار خود اتکا کند و از سوی همسالان به عنوان فردی لوس و بچه ننه شناخته می‌شود.

عاصفه اله‌وردی در یادداشتی در ضمیمه خانواده امروز روزنامه اطلاعات نوشت: فرد مراجعه کننده با ترس و نگرانی آن هم در جلسه سوم موضوع خیلی عجیبی را تعریف کرد که برایش بسیار ناگوار بود.

اینکه یک روز سرزده وارد خانه‌اش شد و همسرش را با مردی غریبه غافلگیر کرد، اما به جای اینکه داد و فریاد کند و عکس العمل نشان دهد یا به فکر چاره‌ای باشد، به خاطر ترس از اینکه همسرش او را ترک کند، شب‌ها از رفتن به خانه خودداری می‌کرد.

او تا مدت‌ها این موضوع را به کسی نگفته بود. شب‌ها را در فاصله کوتاه از منزل در داخل ماشین می‌خوابید و همچنان به خاطر نگرانی از اینکه همسرش او را ترک کند، خرج خانه را به او می‌داد.

چیزی که شرایط را تغییر داد و او را مجاب کرد برای مشاوره مراجعه کند، این بود که همسرش او را از دیدن دختر ۲ ساله‌اش منع کرده بود. او دوباره با ترس از اینکه همسرش او را ترک کند، مخالفتی با او نمی‌کرد.

در نهایت او با مشکل افسردگی شدید و مشکلات شغلی از درمانگری به درمانگر دیگر مراجعه می‌کرد و هیچ وقت مشکل اصلی خود را بازگو نمی‌کرد.

روان درمانگران می‌دانند که چنین افرادی با این مشکل شخصیتی حتی پس از جدا شدن از همسر خود به درمانگرشان وابسته می‌شوند، تا تشویق و اطمینان خاطر لازم را از طریق درمانگر به دست بیاورند.

تنهایم نگذار

افراد دارای شخصیت وابسته نیاز شدید به مراقبت شدن دارند. با اعتماد به نفس بسیار پایین از دیگران می‌خواهند که به آنها اطمینان خاطر بدهند و تلاش می‌کنند که اطرافیان را از خود راضی نگه دارند. به خاطر همین به دیگران باج می‌دهند. در ظاهر به نظر خوب، مهربان و با گذشت می‌آیند، اما آنقدر به طرف مقابل می‌چسبند که او را از خود می‌رنجانند.

همسر حرف گوش‌کن

هراس دائمی از تنهایی و نداشتن پشتیبان در زندگی از او فردی می‌سازد که روحیه مستقلی ندارد و هنگامی که فردی آشنا در کنارش نباشد، احساس درماندگی می‌کند. برای اینکه حمایت دیگران را از دست ندهد، در بالاترین سطح هماهنگی و همنوایی با دیگران وارد رابطه می‌شود. چنین افرادی در آغاز آشنایی بسیار حرف گوش کن به نظر می‌رسند.

طبق میل دیگران

یک فرد با شخصیت وابسته وقتی می‌خواهد خود را تعریف کند، فقط می‌تواند از نگاه دیگران به خودش نگاه کند و تعریف مستقلی از خود ندارد. برای بیشتر افراد، زندگی طبق میل و توقعات دیگران بسیار دشوار است. اما شخصیت وابسته برای کسب تائید و حمایت دیگران، کارهای شاق را انجام می‌دهد.

وقتی همسرش از او می‌خواهد که مستقلانه‌تر عمل کند، اتفاقا ترس از طرد رخ می‌نماید و وابستگی او بیشتر و بیشتر می‌شود. به اضطراب و احساس عدم امنیت او می‌افزاید. چیزی که از آن بسیار شکایت می‌شود این است که دیگران از او بسیار راحت سوء استفاده می‌کنند.

دوستم داشته باش

چیزی که در یک همسر با شخصیت وابسته فاجعه آمیز و وحشتناک است، اینکه حس کند روزی شما او را ترک خواهید کرد. هراس از تنها شدن باعث می‌شود که او درِ سوء استفاده را به روی دیگران بگشاید.

او ترس نامعقولی در مورد رها شدن از سوی دیگران دارد و نیاز دارد که دیگران دائم او را مطمئن کنند که به او وفادار خواهند بود و او را همچنان دوست خواهند داشت. هیچ مقدار توجه و محبتی برای او کافی نیست و او را راضی نمی‌کند و نمی‌تواند او را به سمت مستقل شدن بکشاند.

احساس بی کفایتی

تناقض اینجاست که به خاطر عزت نفس پایین و احساس بی‌کفایتی به طور دائم ترس از رها شدن دارد و اینکه نتواند به خوبی چرخ زندگی اجتماعی خود را بچرخاند. این افراد به ندرت رهبری گروه را به عهده می‌گیرند و اگر این کار را بکنند دائماً به دنبال کسب اطمینان خاطر از دیگران هستند.

منبع حمایت

بازدهی بهتر برای افراد با شخصیت وابسته زمانی است که وظایف آنها به طور کامل تعیین شود و به طور دائم مورد تشویق و تحسین قرار بگیرند. اگر رابطه‌اش با فردی مهم پایان پیدا کند، به سرعت به دنبال ایجاد رابطه جدید می‌رود تا دوباره منبعی برای تامین نیاز خود به حمایت و مراقبت فراهم کند. تجربه نشان می‌دهد که آنها به طور مداوم از یک رابطه عاطفی ناخوشایند به رابطه عاطفی ناخوشایند دیگری دست دراز می‌کنند.

خانواده‌های شخصیت وابسته ساز

چندین عامل در ایجاد این شخصیت موثر است. به نظر می‌رسد که چنین افرادی والدین بسیار کنترلگر، مراقبت‌کننده و بسیار با محبت داشته‌اند. گاهی وقت‌ها یکی از والدین یا هر دوی آنها تلاش می‌کنند تا همه نیازهای کودک را برآورده کنند و او را به استقلال ترغیب نمی‌کنند. او یاد می‌گیرد که به طور دائم به والدین فداکار خود اتکا کند و از سوی همسالان به عنوان فردی لوس و بچه ننه شناخته می‌شود.

طبق تحقیقات چنین اختلالی در میان زنان بیشتر از مردان است، چرا که آنها در اوایل کودکی بیشتر تشویق به وابسته بودن به دیگران می‌شوند. آنها تشویق می‌شوند که افرادی حامی و مراقبت کننده باشند و برآورده کردن نیازهای دیگران را بر خود ترجیح دهند.

در برخی فرهنگ‌ها دختران وابسته، منفعل، خدمتگزار و فداکار را بر دختران مستقل، فعال و خودمحور ترجیح می‌دهند. ناگزیر فرد به این اختلال شخصیت مبتلا می‌شود.

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب