فواد شمس: کالدونیای جدید شاید نامی باشد که بسیاری از مردم ایران و جهان تا همین چند روز پیش اصلا اسمی از آن نشنیده بودند. بسیاری از مردم جهان حتی روی نقشه هم این مجمعالجزایر را پیدا نمیکردند. اما این مجمع الجزایر که در جنوبغربی اقیانوس آرام آن طرفتر از استرالیا قرار دارد ناگهان با چند خبر عجیب بر سر زبانها افتاد.
شورشهای اخیر در کالدونیای جدید که از 15مه 2024آغاز شده است، همچنان ادامه دارد و حتی اشکال مسلحانه و خشونتآمیز هم پیدا کرده است.
ماهیگیری باکو در اقیانوس آرام
جالبترین بخش داستان قیام مردم کالدونیا علیه استعمار فرانسه این است که مکرون مدعی شده است حکومت باکو و الهام علیاف در تحریک شورشیان و حمایت از گروههای آزادیبخش و استقلالطلب نقش دارد. البته شاید مکرون چندان بیربط هم ادعا نکرده باشد. سابقه تاریخی ارتباط جنبش آزادیبخش کالدونیای جدید با بلوک شرق سابق دلیل این ادعاست.
در زمان اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، باکو مرکز هماهنگی جنبشهای آزادیبخش جهان بود و حیدر علیاف، پدر الهام علیاف یکی از اعضای ارشد حزب کمونیست شوروی و یکی از مسئولان بلندپایه «کا. گ. ب» مسئول هماهنگی بسیاری از جنبشهای استقلالطلب کشورهای کوچک علیه استعمارگران غربی بود و احتمال میرود به دلیل این سوابق تاریخی هنوز روابط جدی بین جنبش آزادیبخش و استقلالطلب کالدونیایی با مقامات باکو باقی مانده باشد.
احتمال دارد اکنون هم که رقابت و تنش بین باکو و پاریس در قفقاز و قره باغ بالا گرفته و فرانسویها به دولت پاشینیان در ارمنستان کمک میکنند، مقامات باکویی این اهرم فشار را دوباره فعال کرده باشند.
قیام از کجا آغاز شد؟
تصویب اصلاحاتی در قانون اساسی فرانسه در 14مه 2024جرقه آغاز اعتراضات بود. این اصلاحات از سوی استقلالطلبان به عنوان تلاشی برای تضعیف خواست استقلال و حفظ استعمار فرانسه تفسیر شد.
از سال 1853که کالدونیا تحت اشغال و استعمار فرانسه قرار داشت، مردمان بومی این منطقه از این وضعیت ناراضی بودند. این مجمعالجزایر نزدیک به استرالیا که نام بومیاش کاناکی است، از اواسط قرن ۱۹ توسط فرانسه اشغال شد و از همان زمان سیاستهای استعماری و شهرکنشینی اعمال شد.
از دهه ۱۹۶۰ بومیان این جزایر یعنی کاناکها به دلیل موج عظیم ورودشهرکنشینها برای استخراج معادن منطقه، مخصوصا معادن نیکل، در سرزمین خودشان تحت فشار بودند.
در طول دوران استعمار، مردم بومی این سرزمین با تبعیض، سرکوب و از دست دادن زمینهای خود روبهرو بودند. در دهه 1970جنبش استقلالطلبی شدیدتر شد و در سال 1985 درگیریهای خشونتباری بین طرفداران استقلال و حامیان فرانسه رخ داد.
جنبش آزادیبخش کاناکی
جبهه ملی آزادیبخش سوسیالیستی کاناکی (به فرانسوی: Front de Libération Nationale Kanak Socialiste) که به اختصار FLNKS نامیده میشود، یک ائتلاف سیاسی در کالدونیای جدید است که در سال 1977توسط تعدادی از گروههای استقلالطلب بومی کاناک تأسیس شد و از همان زمان با دیگر جنبشهای ضد امپریالیستی و چپگرا در جهان به رهبری شوروی سابق رابطه عمیق داشت که مرکز هماهنگی آن در شوروی سابق و خصوصا شهر باکو بود.
هدف اصلی FLNKS استقلال کامل کالدونیای جدید از فرانسه است. این ائتلاف همچنین به دنبال احیای فرهنگ و زبان کاناک و توزیع عادلانه ثروت و منابع است.
در این سالها FLNKS به اشکال گوناگون از تظاهرات و اعتصابات گرفته تا مبارزه مسلحانه علیه استعمار دولت فرانسه اقدام کرده است تا اینکه در سال 1988، FLNKS با دولت فرانسه توافقنامهای امضا کرد که بر اساس آن برخی حقوق را پس گرفت اما به استقلال کامل نرسید.
در سالهای 1998و 2018رفراندومی برگزار شد که مورد قبول مردم بومی نبود به شکلی که فقط ۴۳ ذرصذ واجدین شرایط رای دادن در آن شرکت کردند.
قیام دوباره شعله کشید
دور تازه درگیریها بعد از اعلام اصلاح قانون انتخاباتی این مجمعالجزایر توسط دولت فرانسه بالا گرفت. در قانون فعلی تنها متولدین ۱۹۹۸ به قبل و فرزندانشان در این جزیره حق رای دارند که قانونی برای محافظت بومیان در برابر شهرکنشینان بود. اصلاحیه دولت فرانسه درنظر دارد این شرط را به نفع شهرکنشینان اشغالگر فرانسوی عوض کند که این امر با اعتراض مردم بومی مواجه شده و در نتیجه درگیریهای شدیدی رخ داده که ۵ کشته و صدها زخمی برجا گذاشت و دستکم ۲۰۰ مبارز بومی بازداشت شدهاند.
دولت امپریالیستی فرانسه حکومت نظامی و محدودیتهای رفت و آمد اعلام کرده و دسترسی به شبکه اجتماعی تیکتاک را محدود کرده است. همجنین دولت فرانسه هزاران نیروی نظامی برای سرکوب به این سرزمین اعزام کرده و شهرکنشینان سفیدپوست اشغالگر فرانسوی در چارچوب گروههای سرکوب به صورت شبهنظامی مسلح شدهاند.
دلیل اهمیت اقتصادی کالدونیای جدید چیست؟
کالدونیای جدید از نظر ذخایر زیرزمینی بسیار غنی است به صورتی که حدود یک چهارم ذخیره نیکل دنیا در این کشور واقع است. این کشور چهارمین اقتصاد بزرگ اقیانوسیه پس از استرالیا، نیوزیلند و هاوایی است.
اما شاید همان نیکل مهمترین منبعی است که در کالدونیای جدید بر سر آن دعوا است. کالدونیای جدید از نظر ذخایر نیکل دومین کشور ثروتمند جهان پس از روسیه است. این فلز مهم در تولید فولاد ضدزنگ و آلیاژهای دیگر استفاده میشود و فرانسه سالهاست از این منابع سوءاستفاده میکند بدون اینکه نفعی به مردم بومی برساند.
کالدونیای جدید از نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی گستردهای رنج میبرد. بومیان این منطقه به طور کلی دچار فقر، بیکاری و دسترسی محدود به خدمات آموزشی و بهداشتی هستند و این نابرابریها به خشم و نارضایتی گستردهای در میان مردم کالدونیای جدید منجر شده است.
در نتیجه این وضعیت، مبارزه استقلالطلبانه در این سرزمین توسط احزاب چپگرا در «جبهه ملی آزادیبخش سوسیالیستی کاناکی» رهبری میشود.
کالدونیای جدید محلی برای رقابتهای ژئوپلتیکی
کالدونیای جدید همانطور که قبلاً ذکر شد، از نظر ذخایر نیکل، کبالت، منگنز، کروم، طلا، مس، سنگهای قیمتی و منابع دریایی غنی است.این منابع طبیعی برای رشد اقتصادی کشورهای منطقه از جمله چین و آمریکا بسیار مهم هستند. اما مسئله فقط اقتصادی نیست. باید با دید ژئوپلتیکی به این جریان نگریست.
فرانسه بعد از شکستهای سنگینی که از روسیه در آفریقا خورده است، همچون ماری زخمی به خود میپیچد. به صورتی که شاهد لفاظیهای شدید مکرون علیه روسیه در جریان بحران جاری اوکراین بوديم. اما روسیه با سیاست همیشگی خودش علاوه بر توسعه نفوذ خود در مستعمرات سابق آفریقایی فرانسه، حتی احتمالا چراغ سبزی هم به باکو داده باشد که علیاف هم زهر چشمی از فرانسه بگیرد. چون در جریان بحران قره باغ و درگیری بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان، مکرون طرف دولت پاشینیان ارمنستان ایستاد.
اما در این بین نقش دو قدرت بزرگ جهان را نباید نادیده گرفت. چین و آمریکا هم هر دو به دنبال افزایش نفوذ خود در منطقه اقیانوس آرام هستند و کالدونیای جدید میتواند گزینه مطلوبی برای هر دو کشور چین و آمریکا باشد.
رقابت بین چین و آمریکا در سالهای اخیر در اقیانوس آرام بسیار جدی شده است و در میانه تنشهای غرب آنگلوساکسونی به رهبری آمریکا و همراهی انگلیس و استرالیا و کانادا با دولت چین در اقیانوس آرام شاید فرانسه با روشهای استعماری کهنه قرن نوزدهمیاش دیگر جایگاهی نداشته باشد.
در نتیجه شاید هر دو کشور چین و آمریکا بدشان نیاید که نفوذ استعماری سنتی فرانسه کم شود تا بعدها این دو رقیب بتوانند خلاء فرانسه را در این بخش از اقیانوس آرام پر کنند.
حال باید منتظر ماند و نتیجه وقایع اخیر را دید اما باید در واقع اعتراف کرد دنیا واقعا کوچک شده است، ببینید چگونه رقابتهای ژئوپلتیکی از وسط صحرای آفریقا تا دشتهای دونباس (اوکراین) تا قره باغ و قفقاز میتواند به اقیانوس آرام مرتبط باشد.