رئیس بنیاد ایرانشناسی اظهار کرد: بیایید به ایرانشناسی به مثابه یک وظیفه ملی و در عین حال در افقی جهانی بنگریم؛ پلی میان گذشته و آینده و میان ما و جهان. باید ایران را چنانکه شایسته حقیقت اوست، به جهان امروز و فردا معرفی کنیم.
به گزارش ایسنا، علیاکبر صالحی در نشست روز جهانی بناها و محوطههای تاریخی که دیروز برگزار شد، درباره ضرورت شناخت ایران اظهار کرد: حقیقت آن است که «ایران» فقط نام یک کشور روی نقشه نیست؛ بلکه پدیدهای است ریشهدار در تاریخ و فرهنگی پویا که قرنها فراز و نشیب را پشتسر گذاشتهاست. ایران بهمثابه یک گنجینه، در برگیرنده مجموعهای از ارزشهای معنوی، دستاوردهای تمدنی، زبان و ادبیات غنی، هنرهای بدیع و سنتهای حکیمانه است که از روزگاران کهن تا کنون استمرار یافتهاند.
او افزود: امروزه چهره عمیق ایران، در عرصه جهانی کمتر شناخته شدهاست. در روایتهای مسلط رسانهای و سیاسی بینالمللی، «ایران» غالباً بهعنوان یک بازیگر سیاسی مشکلساز یا کشوری گرفتار بحرانها تصویر میشود. سالهاست که دنیا ایران را بیشتر با مناقشه هستهای، تنشهای منطقهای، تحریم و تقابل میشناسد تا با میراث فرهنگی، اندیشههای انسانی و مشارکتش در تمدن جهانی.
صالحی گفت: این روایت تحریفشده و تقلیلیافته، ایران را صرفاً در قالب یک دولت عرفی اما با چالشهای ویژه سیاسی محدود میکند و مانع دیده شدن ایران بهعنوان یک تمدن بزرگ و یک جامعه بافرهنگ میشود. اینجاست که نقش «ایرانشناسی» بهعنوان یک رویکرد پدیدار میشود.
رئیس بنیاد ایرانشناسی تأکید کرد: ایرانشناسی روشی است علمی برای شناخت ایران دیروز، امروز و فردا و بازتاب آن به جهان. تصویر جاری و مخدوش امروز، نیازمند تدوین روایت اصیل و بومی است و ایرانشناسی خاستگاه این روایتپردازی بهشمار میآید. پژوهشها و مطالعات ایرانشناسانه وقتی با دیدی واقعبینانه و عشق به حقیقت همراه شوند، میتوانند چهرهای واقع بینانهتر و کاملتر از ایران به جهان ارائه دهند.
وی افزود: ایرانشناسی باید «بهروز» شود؛ حوزههای تازه را در بر گیرد و روشهای نوین را بهکار بندد. ایرانشناسی امروز باید میانرشتهای باشد؛ تاریخ را در کنار جامعهشناسی و علوم سیاسی مطالعه کند، فرهنگ و هنر و تعاملات اجتماعی را در پیوند با اقتصاد خلاق و ارتباطات جهانی ببیند و حتی از ظرفیت هوش مصنوعی و فناوری اطلاعات برای گردآوری و تحلیل اطلاعات فرهنگی بهره گیرد.
رئیس بنیاد ایرانشناسی گفت: ایرانشناسی باید «بینالمللی» شود. ما نیاز داریم که این حوزه را از انزوا خارج کنیم و به عرصه جهانی بیاوریم. مراکز و پژوهشگران ایرانشناسی در داخل کشور باید تعامل فعال با همتایان خود در سراسر دنیا داشته باشند؛ تبادل دانشجو و استاد، برگزاری همایشهای بینالمللی و مشارکت در پروژههای پژوهشی مشترک با دانشگاهها و مؤسسات خارجی. همچنین آثار ایرانشناسی باید به زبانهای زنده دنیا منتشر شوند تا مخاطبان جهانی را بهطور مستقیم مخاطب قرار دهند.
صالحی ادامه داد: ایرانشناسیِ امروز باید در خدمت آینده باشد. تصویر صحیحتر از ایران میتواند سوءتفاهمها را کاهش، زمینه گفتگو و تعامل فرهنگی را میان ملتها گسترش و حتی نفوذ و اعتبار معنوی ایران را در دنیا افزایش دهد. وقتی جهانیان ایران را با شعر حافظ و مولوی، با معماری ایرانی، با اندیشههای خیام و ابنسینا، با هنر اصیل و نوآوریهای علمیاش میشناسند، روایت یکسویه تقابل و تهدید و تحریم و فشار، رنگ خواهد باخت. بهجای ایرانهراسی، احترام و کنجکاوی جایگزین میشود و این خود سرمایهای گرانبها در روابط بینالملل است.
وی یادآور شد: ایران یک اندیشه است؛ اندیشهای که باید شناخته، پرورده و به زیبایی بیان شود. ایرانشناسی همان ابزار و آینهای است که این مهم را امکانپذیر میسازد. پس بیایید به ایرانشناسی به مثابه یک وظیفه ملی و در عین حال در افقی جهانی بنگریم؛ پلی میان گذشته و آینده و میان ما و جهان. بنابراین باید ایران را چنانکه شایسته حقیقت اوست، به جهان امروز و فردا معرفی کنیم.
همچنین مهدی حجت، رئیس ایکوموس ایران (شورای بینالمللی حفاظت از بناها و محوطههای تاریخی) در این نشست درباره تهدیدها و مخاطرات بناها و محوطههای تاریخی توضیح داد: در شعار ایکوموس، دو مفهوم بلایا و مخاطرات را جدا کردهاند؛ بلایا یعنی آنچه طبیعت سبب میشود و مخاطرات یعنی خودمان عامل آن بودهایم که البته من با این تفکیک ارتباط برقرار نمیکنم، زیرا خیلی از بلایای طبیعی مثل سیل یا آتشسوزی ناشی از عملکرد و مخاطرات ما انسانها بودهاست.
این استاد دانشگاه با طرح این پرسش که چرا ندانمکاری میکنیم و در مقابل بلایا و مخاطرات سهلانگاریم؟ اظهار کرد: چون ارزش میراث فرهنگی را نمیدانیم. فهم ارزشها یعنی وقتی یک نفر یادگارینویسی بر بنای تاریخی را دید، گریه کند اما از کنار این ماجرا رد میشویم، چون ارزش واقعی را درک نکردهایم.
این کارشناس میراث فرهنگی گفت: تا مردم کشور ارزشهای آثار تاریخی را نفهمند به جایی نمیرسیم. اینجا استرالیا یا کانادا نیست، جزو اولین تمدنهای جهان است که باید به میراث خود توجه کند. برای همین نیازمندیم بفهمیم ایران کجاست و ارزش آن را بفهمیم، نه اینکه فقط بگوییم چغازنبیل یا ارگ بم داریم. باید به جایگاهی برسیم که بدنمان از مخاطرات و بلایایی که به آثار تاریخی آسیب وارد میکند، بلرزد .
شما چه نظری دارید؟