اندیشه کند قبله شکیبایی ما را
آیینه کند آینه رسوایی ما را
تا عشق رمیدن کند از یاد نگاهی
وحشت زخدا خواسته تنهایی ما را
بی رخصت دل جرأت نظاره حرام است
باور نکنی شهرت خودرأیی ما را
هر سایه مژگان به نظر قبلهنما شد
حیرت ندرد پرده بینایی ما را
هر کس که اسیر از سر خود باک ندارد
آیینه کند حال تماشایی ما را
اسیر شهرستانی

شما چه نظری دارید؟