از آنجا که عالمان دینی در حقیقت ادامه دهنده  راه پیشوایان بزرگ هستند و مسئولیت حفظ و نگاهبانی از  مرزهای عقیدتی و نشر معارف  را بر عهده دارند، خود به خود اهمیت  مراکزی همچون حوزه های علمیه معلوم می شود. نوشتار زیر بسط همین موضوع است.

در دوران حضور امام صادق(ع) در مدینه، جامعه اسلامی با گسترش افکار انحرافی، جریانات الحادی و فرقه‌های گمراه مواجه بود. حضرت با درایت و زمان‌شناسی، به تربیت شاگردانی عالم، متفکر و بصیر پرداخت که بتوانند از عقاید ناب اسلامی در برابر امواج انحرافی دفاع کنند. ایشان با این کار نقش بی‌بدیلی در حفظ دین و معرفت اصیل ایفا کردند. در همین راستا، از ایشان روایت شده است: « العالِمُ بِزَمانِه لا تَهجُمُ عَلَیهِ اللَّوابِس: کسی که به زمان خود آگاه باشد، دچار اشتباهات و ابهامات نمی‌شود»(الکافی، ج۱، ص ۲۷). در این روایت، «عالم بزمانه» به کسی گفته شده که شناخت دقیق و عمیقی از اوضاع فرهنگی، جریان‌های فکری، تهدیدات و نیازهای زمانه دارد. چنین عالمی در دام تحریف‌ها، شبهات و ظواهر فریبنده نمی‌افتد. واژه «لوابس» (جمع لابس) به معنای امور پوشیده، شبهه‌برانگیز یا گمراه‌کننده است؛ بنابراین شرط هدایتگری مؤثر، آگاهی از زمان و درک از اوضاع  فکری و اجتماعی روز است.
پاسداری از معارف اسلامی
بررسی تاریخی نقش روحانیت در دینداری مردم ایران، نشان می‌دهد که این نهاد دینی همواره تأثیر عمیقی بر فرهنگ، سیاست و هویت دینی جامعه داشته است. روحانیت شیعه به‌ویژه در قالب نهاد حوزه‌های علمیه، همواره این وظیفه را بر عهده داشته است. از زمان ائمه معصوم(ع)، شخصیت هایی بودند که از نظر علمی، تقوا و دیانت، و روابط اجتماعی و معاشرت با مردم، مورد اعتماد امام زمان خود بودند؛ مانند جناب زکریای قمی که حضرت او چنین معرفی می کند: «زکریا بن آدم، مأمونٌ فی الدّنیا و الدین». این جمله شخصیت جامع‌الاطراف او را نشان می دهد. وی از جمله کسانی بود که با فعالیت‌های علمی و دینی، به رشد و گسترش تشیع در قم کمک کرد.
در زمان امویان برخی شیعیان به دلیل فشارهای سیاسی و مذهبی به نقاط مختلف هجرت کردند. بعد از مهاجرت اشعری‌ها به قم، شخصیت‌های برجسته در قم پدید آمدند و از عمده فعالیت شان  نشر حدیث و ترویج معارف اهل‌بیت،حمایت از خاندان پیامبر(ص) و تربیت نسلهایی از عالمان و محدثان بود، مانند: احمد بن اسحاق اشعری قمی (از وکلای خاص امام حسن عسکری(ع)‌)؛ علی بن ابراهیم قمی (مفسر بزرگ و مؤلف تفسیر قمی)؛ ابراهیم بن هاشم اشعری نخستین کسی که حدیث‌های کوفی را به قم آورد و  دیگران.
بعدها خاندان برقی در دوره حکومت عباسی به قم مهاجرت کردند و در آنجا ساکن شدند. به همین دلیل به آنان «برقی قمی» گفته می‌شود. این خاندان از محدثان بزرگ مکتب قم بودند که در انتقال احادیث اهل‌بیت از کوفه به قم، نقش محوری داشتند و به‌عنوان راویان موثق و حافظان حدیث شناخته می‌شوند. در زمان احمد برقی (مؤلف کتاب المحاسن)، قم تبدیل به مرکز مهمی برای تدوین و نشر احادیث اهل بیت شد.  نجاشی درباره او گفته: «ثقۀٌ فی نفسه، یُعتمد علیه، واسع العلم.» نتیجتاً خاندان‌هایی مانند برقی، اشعری، ابن‌بابویه و آل‌نعمان در کنار هم، پایه‌گذاران حوزه‌ای بودند که بعدها به بزرگ‌ترین حوزه فقهی جهان شیعه تبدیل شد.
در دوره معاصر
در دوره صفویه (۸۸۰ ـ ۱۱۱۴)، تشیع اثناعشری به ‌عنوان مذهب رسمی ایران اعلام شد.  در این دوره، روحانیت شیعه به‌عنوان نهاد رسمی دینی نقش فعالی در ترویج آموزه‌های دینی، آموزش فقه و تفسیر قرآن ایفا کرد.  مراکز علمیه‌ای مانند «حوزه علمیه اصفهان» در این دوره رونق یافتند و به مراکز اصلی تربیت علما تبدیل شدند.
دوره قاجار عصر  تثبیت مرجعیت و نفوذ اجتماعی ایشان محسوب می‌گردد.  در این مقطع، نهاد روحانیت بیش از پیش تثبیت شد و مرجعیت شیعه به‌عنوان ساختاری رسمی در جامعه شیعه شکل گرفت.  روحانیون در این دوره نقش مهمی در هدایت دینی مردم، مقابله با نفوذ فرهنگی غرب و مشارکت در جنبش‌های اجتماعی ایفا کردند؛  برای مثال در نهضت تنباکو، فتوای میرزای بزرگ شیرازی موجب لغو امتیاز تنباکو شد و همین قدرت بسیج مردمی روحانیت  را نشان می دهد.
در دوره پهلوی، به‌ویژه در زمان رضاشاه سیاست‌های سکولاریستی مانند کشف حجاب و محدودیت‌های اعمال‌شده بر حوزه‌های علمیه، موجب تقابل حکومت و روحانیت شد.  با این حال، روحانیون با حفظ ارتباط با مردم و فعالیت‌های فرهنگی و آموزشی، به حفظ هویت دینی جامعه کمک کردند.  در دوره محمدرضاشاه نیز روحانیت نقش مهمی در اعتراضات مردمی و حفظ ارزش‌های دینی ایفا کرد.
روحانیت به‌ویژه با رهبری امام خمینی(ره)، نقش محوری در انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ ایفا کرد.  این انقلاب، نه‌تنها ساختار سیاسی ایران را تغییر داد، بلکه موجب افزایش نقش روحانیت در اداره کشور و تدوین قوانین بر اساس فقه اسلامی شد.  پس از انقلاب، روحانیت مسئولیت‌های گسترده‌ای در حوزه‌های مختلف اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بر عهده گرفت.
   مقابله با انحرافات فکری و بدعت‌ها
حوزه های علمیه همواره در مقابل افکار انحرافی، خرافات و حرکت‌های ضد دینی واکنش نشان داده اند. علما و متفکران حوزه قم، با تعلیم و تألیف و مناظره، از اصالت معارف دینی دفاع کرده‌اند. مبارزه با جریانات انحرافی درونی مانند «غُلات» که در عصر ائمه(ع)  در میان شیعیان پدید آمد و  با جریانان بیرونی، مانند ظهور جریان افراطی و تکفیری که ابن تیمیه و بعدها محمد بن عبدالوهاب تبلیغ و ترویج کردند و پیروانشان دست به قتل و غارت شهرها و اعتاب مقدسه زدند، در همین راستاست. علما با تمام وجود به  مبارزه با گروه های التقاطی پرداختند  و کتاب‌ها و شبهات و ردیه‌ها  نوشتند. بزرگانی مانند علامه حلی، مرحوم میرحامد حسین و علمای  معاصر از این شمارند. 
یک جریان انحرافی جدید، مکتب کمونیسم بود که شعار پیشوایش مارکس، این بود: «دین افیون توده‌هاست»! بر بنیاد این اندیشه، نظامی ضددینی و مبتنی بر بی‌خدایی در کشورهای شوروی، چین، اروپای شرقی و برخی کشورهای اسلامی تبلیغ می شد. در این مدت بزرگانی مانند علامه طباطبائی با تدریس مباحث فلسفی اسلامی، به تبیین و نقد این مکتب انحرافی پرداختند و با تربیت شاگردانی همچون شهیدمطهری و دیگران و تألیف کتاب‌هایی مانند «اصول و فلسفه و روش رئالیسم» توانستند تا حد زیادی بساط آنها را برهم بزنند، به گونه ای که امروزه تقریباً اثری از آنها در کشور مشاهده نمی شود.
در همین ایام چاپ نشریات اسلامی مانند «مکتب اسلام» (که شمارگانش تا ۱۲۰هزار نسخه هم رسید)، مجلات مؤسسه «در راه حق» و مجلات دیگر، یکی از ابتکاراتی بود که به همت برخی علمای روشن ضمیر و هیأت مؤسس با اخلاص، توانستند خلأ بزرگی را در زمان خود پر کنند. 
خلاصه اینکه حوزه های علمیه در طول تاریخ، همواره نگهبان مرزهای اعتقادی اسلام و روشنگر در برابر جریان‌های فکری منحرف بوده است و  آنچه ذکر شد، تنها نمونه‌هایی از تلاش علماست.
خدمات اجتماعی حوزه 
توجه به علم‌آموزی و تعلیم، یکی از دغدغه‌های اصلی علما در طول تاریخ اسلام بوده است. در منابع تاریخی آمده سیدمرتضی علم‌الهدی، فقیه و متکلم برجسته قرن چهارم هجری، برای ترویج علم، اقدام به وقف یک روستا به ‌منظور تأمین هزینه‌های تهیه قلم و دوات برای طلاب علوم دینی کرد. این اقدام نشان‌دهنده‌ توجه ویژه‌ به ابزارهای آموزش و اهمیت فراهم‌سازی امکانات لازم برای تحصیل دانش است. این مورد یکی از نمونه‌های بارز وقفهای علمی در تاریخ اسلام شناخته می‌شود و الگویی برای سایر علما و خیرین در حمایت از تعلیم و تربیت اسلامی بوده است.
دولت شیعی آل بویه کتابخانه‌های بزرگی در بغداد ایجاد کرد که بسیاری از آنها موقوفه عمومی بود و خدمات رایگان برای دانشوران، از جمله ابزار نوشتن و نسخه‌برداری فراهم می‌کردند. در ادامه این روند، هزاران مدرسه ساخته شد. 
در دوره معاصر می توان به مدارس رشدیه اشاره کرد که مرحوم میرزا حسن رشدیه بنیان‌ گذاشت و یکی از مظاهر نوگرایی آموزشی به شمار می‌رفت. او با تأسیس این مدارس، نقش بزرگی در تحول نظام آموزشی ایران ایفا کرد. پس از آن، مدارس جامعه تعلیمات اسلامی را داریم که واعظ برجسته، مرحوم عباسعلی اسلامی تأسیس کرد. این مجموعه بیشترین مدارس غیر دولتی را در زمان پهلوی دوم تأسیس کرد. علاوه بر ساخت مدرسه، ایجاد کتابخانه و انجام کارهای خیریه از دیگر فعالیت‌های این مجموعه بود که هزینه‌هایش را خیرین تأمین می‌کردند.  این نهاد یکی از مهمترین حرکت‌های علمی و آموزشی برای تربیت نسل دیندار در زمان خود بود.
ساخت بسیاری از مراکز مهم درمانی کشور به دست روحانیت صورت گرفت. از جمله بیمارستان فیروزآبادی در شهرری،  بیمارستان های فاطمی، سهامیه، بانک خون و آیت‌الله گلپایگانی در قم، بیمارستان امیرالمؤمنین(ع) به همت آیت‌الله خونساری و بیمارستان نور به همت آیت‌الله شهرستانی. افزون بر این موارد، دهها مرکز درمانی و درمانگاه خیریه با هدایت علما و مشارکت خیرین متدین ساخته شد.
روحانیت در کنار نقشهای تبلیغی و دینی، حضور فعال و مؤثری در عرصه‌های فرهنگی داشته است؛ همچون مشارکت در ساخت و توسعه کتابخانه‌ها، مراکز فرهنگی و تجهیز و راه‌اندازی مراکز رایانه‌ای در مناطق مختلف کشور. «کتابخانه آیت‌الله‌العظمی مرعشی نجفی» سهم عظیمی در حفظ میراث ملی و معنوی ایفا کرده است. همچنین است مرکز کامپیوتری که آیت‌الله گلپایگانی در اولین سالهایی که رایانه در اختیار عموم قرار گرفت تأسیس کردند که تأثیر زیادی در مسائل پژوهشی داشت. نمونه دیگر، ساخت مؤسسات آموزشی مانند «مرکز تحقیقاتی و تعلیماتی امام صادق(ع)» است که در کنار فعالیت‌های آموزشی و پژوهشی، دارای کتابخانه عمومی برای برادران و خواهران نیز می‌باشد.
مبلغان و  مراکز مذهبی  پایگاه دینداری
مساجد، حوزه‌های علمیه و تکایا تحت هدایت روحانیون، کانون‌های اصلی دینداری مردم بوده اند. مناسک مذهبی مانند نماز جماعت، روضه‌ها، مجالس عزاداری، و مراسم مذهبی (چون ماه محرم و رمضان) با محوریت روحانیون برگزار می‌شده است. در باب اخلاص برخی علما، خاطره‌ای از جدمان مرحوم آیت‌الله میرزا محمدحسین خیابانی تبریزی نقل کنم: ایشان در دوران اختناق رضاخان، با اینکه اجازه‌ رسمی برای پوشیدن لباس روحانیت داشتند و قریب به پنجاه سال امام جماعت مسجد کریم‌خان تبریز بودند (مدتی نیز مرحوم آیت‌الله آقا سیدجواد خامنه‌ای و بسیاری از بزرگان در همان مسجد اقامه جماعت می‌کردند)، در سرمای سخت زمستان، مسیر طولانی از منزل تا مسجد را می‌پیمودند، چراغ مسجد را روشن می‌کردند و گاه با حضور جمع بسیار اندکی، نماز جماعت را اقامه می‌کردند تا چراغ مسجد خاموش نگردد. یکی از مبلّغان اهل جمهوری  آذربایجان برایم می‌گفت: «در دوران حکومت شوروی، پدرم   برخی روزها قبل از اذان صبح، به‌ صورت پنهانی و دور از چشم مأموران مخفیِ حکومت، مرا به خانه روحانی روستا می‌فرستاد تا در آنجا روخوانی قرآن بیاموزم!»  این خاطره به‌خوبی نشان‌دهنده سختی‌ها و شجاعت خانواده‌های مسلمان در آن دوران است که به‌رغم تمام فشارها و محدودیت‌ها، برای حفظ میراث دینی و انتقال آن به نسلهای بعد تلاش می‌کردند.
خطبای دینی با بهره‌گیری از آیات و روایات، تاریخ اسلام و مواعظ اخلاقی، نقش مهمی در ارتقای معرفت دینی مردم ایفا می‌کنند. آنان با زبانی گویا و قابل فهم، معارف عمیق و گاه دشوار را برای عموم تبیین می کنند و در قالب وعظ و خطابه، دلها را نرم، وجدان‌ها را بیدار و انسان‌ها را به عمل دینی ترغیب می‌نمایند. شخصیت‌هایی چون مرحومان فلسفی، راشد، شیخ انصاری قمی و دیگر خطبای برجسته، با صداقت، سواد دینی بالا و ارتباط قلبی با مردم، الگوهای زنده‌ای از دینداری عملی و مردمی بودند. حضور فعال آنان در مساجد، مجالس و رسانه‌ها، موجب پیوند مستمر نسلها با معارف اهل‌بیت(ع)، جلوگیری از انحرافات فکری و تقویت ایمان عمومی شد. 
مرحوم شیخ احمد کافی (۱۳۱۵ ـ ۱۳۵۷ش) با بهره‌گیری از فن بیان قوی، صدای نافذ و محتوای عاطفی‌، به یکی از محبوب‌ترین وعاظ دوران پیش از انقلاب تبدیل شد. او بنیانگذار جلسات دعای ندبه و توسل در تهران بود و با راه‌اندازی «هیأت مکتب قرآن» و «مؤسسه دارالتبلیغ اسلامی»، نقش مهمی در جذب جوانان به دین ایفا کرد. یکی از ویژگی‌های مرحوم کافی این بود که هر جا می‌رفت، اثری از خود به جا می‌گذاشت. از یکی از زائرین حج شنیدم که اوائل انقلاب در مسیر مکه به مدینه، به روستای ربذه برای زیارت  مرقد ابوذر غفاری رفتم و دیدم در آنجا چاهی بسیار عالی که آب فراوانی داشت، حفر شده است. یکی از اهالی ‌گفت حفر این چاه را فردی به نام «کافی»  بانی شده است. مشابه همین طرح را برخی مبلغان در افریقا دارند که در مناطق محروم  برای مردم چاهی حفر می‌کنند و آن را به نام اهل‌بیت(ع) نامگذاری می‌کنند .
دوران دفاع مقدس
روحانیت با حضور فعال در عرصه‌های تبلیغی و رزمی، نقش برجسته‌ای ایفا کرد. طبق آمارها در طول هشت سال دفاع مقدس، حدود ۳۵۰۰ طلبه به درجه رفیع شهادت رسیدند؛ یعنی  از هر هزار طلبه، ۴۰ نفر شهید شدند و این رقم ده برابر میانگین سایر گروه هاست. این آمار نشان‌دهنده ایثار و مجاهدت روحانیون در دفاع از دین و میهن است. پژوهش‌های مستند نیز اثبات‌کننده حضور مؤثر و حماسی روحانیت در جبهه‌هاست. آنان علاوه بر انجام وظایف دینی، فداکارانه در خط مقدم جنگ حاضر می شدند.
 چالش‌ها و فرصت‌ها
 در دهه‌های اخیر، روحانیت با موضوعاتی مانند گسترش رسانه‌های نوین، تغییرات فرهنگی و افزایش سطح آگاهی عمومی مواجه شده است و همچنان نقش مهمی در تبیین آموزه‌های دینی، پاسخ به شبهات و هدایت معنوی جامعه ایفا می‌کند.  البته برای حفظ و تقویت دینداری مردم، روحانیت نیازمند بازنگری در روشهای تبلیغی و برقراری ارتباط مؤثرتر با نسلهای جدید  است.

شما چه نظری دارید؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 / 400
captcha

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی