سرویس شهرستان ها: در حالی بابلی ها هفته های گذشته با برگزاری جشنی بزرگ این خطه را به عنوان دومین شهر تالابی ایران معرفی کردند که نفوذ و گسترش ریزگردها در گستره شهر و روستاهای این شهرستان نگرانی های عمیقی را در بین کارشناسان محیط زیست ایجاد کرده است، چراکه این توده بدخیم اگر در منطقه ای نفوذ کند سالهای زیادی در همان محدوده چنبره می زند و سلامت شهروندان را به خطر می اندازد.
اگر ۱۰سال گذشته فردی این ادعا را مطرح می کرد که مازندران و شهر تالابی بابل با انبوهی از جنگلهای هیرکانی که در اختیار داشت یک روز به جولانگاه ریزگردها تبدیل می شود این مطلب برای شنونده یک طنزی بیش نبود؛ اما در شرایط فعلی ریزگردها قلمرو خود را گسترش داده اند و در بسیاری از شهرهای مازندران از جمله بابل نفوذ کرده اند که این امر نگرانی های عمیقی را برای شهروندان و دوستداران محیط زیست به همراه داشته است.
واکاوی منشاء داخلی یا خارجی پدیده ریزگردها در مازندران از جمله دغدغه های جدی است که از سوی کارشناسان محیط زیست مطرح می شود. در گذشته ای نه چندان دور ریزگردها در روزهای خاصی از سال مهمان مازندران بودند اما به سرعت این پیشروی ها گسترش یافته و در شرایط فعلی فقط در روزهای بارانی آسمان این خطه از شمال خالی از ریزگرده است.
کارشناسان محیط زیست بر این باورند سرعت گسترش گردوغبار در این استان نشان از آن دارد که منشا این اقدام دلایل مختلفی دارد که با هم ترکیب و سرعت انتقال را افزایش داد.
اواسط آذر ماه سال گذشته کنوانسیون بین المللی رامسر، بعد از بندر خمیر در بندرعباس، بابل را به عنوان دومین شهر تالابی کشور معرفی کرد. شهر بابل دارای ۲۰۷قطعه تالاب و آب بندان بوده که تالاب ۷۰۰هکتاری لنگور یکی از بزرگترین تالاب های این شهرستان است.
۳ تالاب در شهرستان بابل در حوزه شهر واقع که همه این ظرفیت ها سبب شده است بابل با همکاری سازمان حفاظت محیط زیست در سال ۲۰۲۴عنوان جهانشهر تالابی را در کنوانسیون رامسر کسب کند.
بابلی ها که طی چند ماه گذشته با شوق فراوان خود را شهر تالابی ایران معرفی می کردند بعد از چند ماه دیگر آسمان شهر خود را آبی نمی بینند چون آسمان در تسخیر ریزگردها قرار گرفت.
البته طی چند سال گذشته کارشناسان هشدار داده بودند که قطع درختان در مناطق جلگه ای و جنگلی، تغییر کاربری های زیاد، گسترش معادن شن و ماسه در جاده هراز، برداشت های زیاد از سفره های زیر زمینی و کاهش رطوبت خاک می تواند در گسترش ریزگردها موثر باشد اما متاسفانه این هشدارها جدی گرفته نشد.بنا بر تحقیقات علمی نخبگان دانشگاهی پدیده گرد و غبار و یا به عبارتی ریزگردها از سال ۲۰۰۹که از سمت سوریه و عراق وارد استان های غربی، تهران و همچنین استان های شرقی کشور شده بود، آژیر خطر توفان های گرد و غبار را به صدا در آورده بود.طی ۱۰سال گذشته با گسترش توفان های گرد و غبار این پدیده مرزها را درنوردید و دیگر منحصر به یک کشور نیست. نخبگان علمی بر این باورند که ریزگردها در ۳ گروه لوکال (محلی)، رجینال(منطقه ای) و نیز گلوبال(جهانی) می باشد. وزش باد، رطوبت خاک و پوشش گیاهی ۳ مولفه دخیل در شکل گیری توفان های گرد و غباری در جهان است.چهره های علمی براین باورند بدون بررسی داده های علمی نمی توان منشاء ریزگردها را به صورت دقیق بیان و تائید علمی کرد. آنها براین باورند که گام نخست برای چاره جویی این مشکل آن است که با بررسی ها و تحقیقات میدانی علمی درصدهای غبار از خاستگاه ها و منشاء های آن به طور دقیق بررسی و برای آن چاره جویی شود.
کاهش پوشش گیاهی
کارشناس محیط زیست مازندران در گفتگو با ایرنا می گوید: بدون تردید کاهش پوشش درختان در مناطق جنگلی و جلگه ای یکی از دلایل مهم گسترش سریع ریزگردها در مازندران و از جمله شهر بابل است.
جواد یعقوب زاده می افزاید: در گذشته ای نه چندان دور نه فقط بابل میزبان انبوهی از درختان جنگلی بود بلکه در مناطق جلگه ای و روستاهای این خطه از شمال هم درختان زیادی وجود داشت که مانع از گسترش ریزگرده می شد.
وی با بیان این که قطع درختان در مناطق جنگلی و جلگه ای در سالهای اخیر به سرعت انجام شد، اظهار داشت: جاده سازی های پی در پی در جنگل های هیرکانی زمینه ای برای قطع درختان و کاهش پوشش گیاهی شد.
یعقوب زاده تاکید می کند: سرعت گسترش ریزگردها در بابل نشان از آن دارد که دلایل متعددی در خلق این پدیده شوم دخالت دارند که باید به طور دقیق کارشناسی شود.
کارشناساس محیط زیست مازندران ادامه می دهد: بدون تردید گسترش معادن شن و ماسه در جاده هراز یکی از دلایل افزایش ریزگردها در شهر تالابی ایران بابل است.در حقیقت بادهای که از دره های هراز می وزد به سرعت ریزگردها را به مناطق پایین دست در شهرهای آمل و بابل می کشاند که برای مدیریت این چالش باید فکری اساسی انجام شود.
وی با بیان این که اگر ریزگردها در یک شهر نفوذ کنند سال ها به عنوان مهمان ناخوانده خواهند ماند، ادامه می دهد: همان گونه که نفوذ این پدیده بد خیم در یک پروسه زمانی اتفاق می افتد حل این چالش هم زمانبر خواهد بود.
این کارشناس محیط زیست می افزاید: بدون تردید سد سازی های متعدد و بدون کارشناسی سبب می شود حیات یک رودخانه که موجودی زنده محسوب می شود با تهدید جدی روبرو شود و یکی از ابزارهای مهم تامین آب های سفره زیر زمینی در مناطق پایین دست از بین برود.

شما چه نظری دارید؟