روفیا تیرگری - روزنامه اطلاعات| حکیم عمر خیام نیشابوری، فیلسوف، ریاضیدان، ستارهشناس و شاعر دوره سلجوقیان است. سرودههای این دانشمند قرن پنجم هجری، شهرتی جهانی دارد.
ابیات بیمانند او شاعر شوریدهحالی همچون ادوارد فیتز جرالد انگلیسی را مبهوت خود میکند تا آن را ترجمه کند و در دسترس همگان قرار دهد اما در دوره جزماندیشی عصر ویکتوریایی، هیچ ناشری جرأت چاپ آن را ندارد. سرانجام کتاب توسط خود شاعر منتشر میشود. اندیشههای نو و تازه خیام، جهان غرب را مجذوب خود میکند.
یک سال پس از درگذشت فیتزجرالد، شوریدهحال دیگری (روزنامهنگار) از دیار مغربزمین به زیارت مقبره خیام میرود اما از محقر بودن آرامگاه آزردهخاطر میشود. در کنار مقبره، گلهای سرخی روییده بود. کاسبرگها و گلبرگهای خشکیده گل را به انگلستان میفرستد. از آن کاسبرگها گل سرخی در کنار مزار فیتز جرالد میروید و عطر دلانگیز آن پیوندی میشود میان مراد و معبود.
میخور که به زیر گل، بسی خواهی خفت
«گور من در موضعی باشد که هر بهاری، شمال بر من گلافشانی میکند»
نظامی عروضی که این سخنان را از خیام شنیده بود چهار سال پس از درگذشت او به مقبرهاش میرود: «در پایین باغی خاک او دیدم نهاده و درختان امرود و زردآلو سر از باغ بیرون کرده و چندان برگ و شکوفه بر خاک او ریخته بود که خاک او در زیر گل پنهان شده بود.» هزار سال پس از آن، مقبره خیام یکی از شاهکارهای معماری ایرانی است. مهندس هوشنگ سیحون درباره آن گفته است بنای یادبود باید طوری ساخته میشد که باز باشد و این خواسته خیام انجام شود و هماکنون این بنا در میان درختان کاج و زردآلو قرار دارد.
مهمان ویژه
بخش بینالملل نمایشگاه کتاب تهران، این مزیت را دارد که میتوانیم با کسانی که از برون مرز میآیند گفتگویی مستقیم داشته باشیم. در دوره قبل، یک نویسنده جوان روسی گفت از میان بزرگان ادب فارسی فقط خیام را میشناسد و به او ارادت بسیار دارد.
تائرالعصامی، نایبرئیس اتحادیه ناشران عراقی درباره شرکت در نمایشگاه کتاب تهران و انتخاب عراق به عنوان مهمان ویژه میگوید: برای مرتبه دوم است که به عنوان اتحادیه ناشران عراق در نمایشگاه کتاب تهران شرکت میکنیم.
در دوره قبل ۱۲ ناشر کتابهای خود را در معرض دید علاقهمندان قرار دادند. استقبال خوب مردم ایران از کتابهای عراقی باعث شد تا از مسئولین نمایشگاه بخواهیم عراق را به عنوان مهمان ویژه انتخاب کنند. در این دوره پنجاه ناشر با چهارهزار عنوان کتاب در نمایشگاه حضور دارند. با تفاهمنامهای که با ناشران ایرانی داشتیم در طول سال گذشته در حوزه کودک و نوجوان، ۱۲ عنوان کتاب از فارسی به عربی و ۱۶ عنوان هم از عربی به فارسی ترجمه شد.
جهان وامدار ادب پارسی
نایبرئیس اتحادیه ناشران عراق درباره آشنایی مردم عراق با بزرگان ادب فارسی و رباعیات خیام میگوید: ادب کلاسیک ایران، ادب جهانیان است و جهان وامدار ادب پارسی است.
تمامی کتابهای نثر و نظم ادب کلاسیک ایران به عربی ترجمه شده و در دانشگاهها و دانشکدههای عراق تدریس میشود. در این میان، خیام و رباعیات او طرفداران خاص خود را دارد. دانشجویان و دانشگاهیان، ارادت خاصی به حکیم عمر خیام نیشابوری و رباعیات او دارند. از آنجایی که سرودههای او توسط امکلثوم، خواننده نامدار عرب خوانده شده، شهرت او در میان مردم عادی هم کمنظیر است.
جام طلایی
در غرفه تاجیکستان، آقای ابراهیم احمد با لهجه شیرین تاجیکی و عبارتهای شنیدنی درباره خیام و رباعیات او میگوید: «جام طلایی» کتاب تازه ما از رباعیات خیام است. در این کتاب سهزبانه، رباعیات خیام به فارسی در وسط، تاجیکی بالا (خط سیریلیک) و روسی در پایین صفحه جای دارد. زبان فارسی چون مادری، زبان تاجیکی و روسی را در برگرفته است.
این کتاب نفیس و بسیار زیبا برای دوستداران رباعیات خیام، تحفهای ارزنده است، چون خیام را به جز ملت فارس و تاجیک، دیگر ملتها هم خیلی دوست دارند.
او میافزاید: مردم تاجیک به خیام علاقه بسیار دارند و در تاجیکستان آموزش آثار خیام در مکتبهای میانه و عالی، حتمی است؛ یعنی کودکان و خردسالان در همان آغازین سالهای آموزش با آثار و زندگی خیام آشنا میشوند.
فرزندان بشر
مسئول غرفه تاجیکستان میگوید: بزرگان ادب فارسی، فرزندان بشر هستند. شاید آن خزینهای را که ادب فارسی و تاجیک دارد، یکان ملت (هیچ ملتی) نداشته باشد. امروز نسل کوچک، نسل نورس میتواند آثاری را که هزار سال قبل ایجاد شده است بخواند، این یعنی قدرت زبان فارسی!
مثلا شاهنامه حکیم فردوسی را از لحاظ حجم، محتوا، دربرگیری ماهیت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در نظر بگیرید، چنین اثر برجستهای تاکنون ایجاد نشده و در تاریخ انسان نمونهای ندارد.
رئیسجمهور تاجیکستان در اقدامی نجیبانه به تکتک خانوادههای تاجیک یک نسخه شاهنامه نفیس و گرانبها هدیه کرد، چرا که به اعتقاد ایشان هر تاجیکی باید در خانهاش یک نسخه شاهنامه فردوسی را داشته باشد.
شاهکار طراحی و معماری
سید رضا حسینی لاهیجی، استاد طراحی صنعتی درباره طراحی و معماری مقبره خیام میگوید: طراحی و ساخت مقبره خیام کار یک معمار و هنرمند بزرگ است؛ گنجینهای برای ملت ایران که پیشینه تاریخی و میراثی
دارد.
این سازه به گفته آقای سیحون براساس معادلات ریاضی طراحی شده است. فرم اصلی آن لوزی است، ولی شما در ابتدا لوزی نمیبینید، منحنی میبینید. لوزی در معماری ایرانی یک فرم بسیار اصیل است که از کشور ما به سرزمینهای دیگر رفته است.
فرم منحنی آرامگاه خیام از قطعات لوزی که به هم چسبیدهاند تشکیل شده است. من چون روی طراحی دروازههای تهران کار میکنم میبینم که در کاشیهای هفترنگ و... فرم تکرارشونده لوزی است و در مقبره خیام هم همین تکرار شده است.
آقای سیحون، معمار بزرگ سرزمین ما طاقهای ضربی را با یک فرمول خاص ریاضی به وجود آورده که متعلق به همین سرزمین است. در ساخت سازه تمامی فضاها را پر نکرده و فضاهای خالی هم وجود دارد. شما وقتی در حال تماشای مقبره از پایین به بالا نگاه میکنید میبینید نور در حال حرکت است و هوا جریان دارد.
در هنگام بهار با شکوفه دادن بوتههای گل سرخ اطراف مقبره با وزش باد بهاری گلبرگهای گل سرخ مقبره را گلباران میکند و همانگونه که خیام آرزو داشته، هنگام بهار با نسیم بهاری مقبرهاش پوشیده از گلبرگهای گل سرخ میشود.
آقای لاهیجی در ادامه خاطرنشان میکند: این سازه در ارتباط با رفتارهای طبیعت طراحی شده است. بوی گل، گلبرگهای گل سرخ، نسیم، باد، نور و... همه با هم در تعامل و انگار در حال حرف زدن و سخن شنیدن هستند؛ یک شاهکار فوقالعاده کمنظیر در طراحی و معماری ایرانی که در شأن عظمت داشمند و سخنور یگانه سرزمین ما ساخته شده است.
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
دکتر کارن رستمی، خیامپژوه درباره اندیشههای خیام میگوید: خیام از بیغایتی جهان گفتگو نمیکند، بلکه فارغ از اندرزگوییهای رایج، دمی انسان را به این پرسش بنیادین فرا میخواند که جهان را فرجام چیست؟
در رباعیات او پیچیدهترین پرسشهای کلامی در میان نهاده شده که چیرگی گوینده را در کلام نمایان میدارد. اما در ادامه همه اینها میدان راستین اندیشه خیام، حکمت ریاضی و الهیات است. خیام تمامی اندیشههای فکری و فلسفی را در شناخت حقیقت، نارسا دیده و پیچیدگی اندیشه خیام هم از همین جا آغاز میشود، زیرا در مسیر دانشپژوهی خود به اینجا رسیده که فهمیده نمیفهمد. دانسته است که نمیداند. هرچه کوشیده تا با برهان عقلی پاسخی بیابد، پاسخ روشنی پیدا نمیکند. پس در مجهولات اندیشه خود گرفتار شده و میفرماید: اسرار ازل را نه تو دانی و نه من!