تحلیلگر برجسته جهان عرب در یادداشتی به تحولات اخیر در جنگ رژیم صهیونیستی علیه ایران پرداخت.به گزارش ایسنا، «عبدالباری عطوان» تحلیلگر سرشناس جهان عرب و سردبیر روزنامه «رأی الیوم» در یادداشتی درباره اظهارات و ادعاهای اخیر «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا درباره تجاوزات آمریکایی-صهیونیستی به جمهوری اسلامی ایران نوشت: در طول ۴۰ سال فعالیت در عرصه روزنامه‌نگاری، نوشتن مقالات حرفه‌ای و دنبال کردن تحولات سیاسی و جنگ‌ها، هرگز در زندگی‌ام رئیس‌جمهوری به اندازه رئیس‌جمهور کنونی آمریکا، «پرحرف» و «دروغگو» ندیده‌ام.او که همیشه درحال گفتن اظهارات متناقض بوده، همه تمامی مرزهای یاوه‌گویی را زیر پا گذاشته است، به ویژه اظهاراتی که این روزها، قبل، حین و بعد از جنگی که کشورش و رژیم اشغالگر اسرائیل علیه ایران با عنوان «تخریب تأسیسات هسته‌ای» و تحمیل تسلیم بر آن آغاز کردند، بیان می‌کند؛ جنگی که هیچ‌یک از اهداف خود را محقق نکرد.ما در پی رصد و برشمردن همه دروغ‌ها نیستیم، بلکه فقط به اظهارات ترامپ در چند روز گذشته اشاره می‌کنیم که تأکیدکننده گفته‌های قبلی ما، یعنی «حرف‌های بی‌ارزش پر از دروغ» است. امری که شایسته رئیس جمهور یک کشور بزرگ که مدعی رهبری جهان آزاد است، نیست.
دروغ‌های ترامپ
در این مجال کوتاه می‌توان فقط به ۲ اظهارنظر اشاره کرد: اول؛ ادعای او مبنی بر اینکه در حال کار برای لغو تحریم‌ها علیه ایران و دادن فرصت بیشتر برای بهبود اوضاع بود، اما مواضع قوی حضرت آیت‌الله «سید علی خامنه‌ای» در اولین حضور تصویری و صوتی ایشان پس از پایان جنگ، به ویژه تأکید ایشان بر پیروزی کشورشان و ادامه دفاع از کشورشان و مقابله با دشمنان و عدم تسلیم مطلق، او را از این کار بازداشت.
دوم؛ ادعای ترامپ مبنی بر اینکه او از مکانی که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در آن حضور داشت، آگاه بود، اما به رژیم صهیونیستی یا نیروهای آمریکایی اجازه ترور ایشان را نداد.
درباره مورد اول، یعنی ادعای کار برای «لغو سریع» تحریم‌های اعمال‌شده علیه ایران، این یک دروغ آشکار است؛ چراکه لغو تحریم‌ها نیاز به تصمیم کنگره دارد. علاوه بر این، دولت ترامپ نمی‌توانست چنین اقدامی را قبل از آرام شدن غبار جنگ و آشکار شدن حقایق، انجام دهد. مهم‌تر از همه اینکه ایران تسلیم نشد، پرچم‌های سفید را بالا نبرد و شروط آمریکا را نپذیرفت، شروطی که «لیندسی گراهام» سناتور جمهوریخواه صهیونیست بسیار نزدیک به ترامپ، آن را بیان کرد و گفت: «هیچ توافقی با ایران بدون به رسمیت شناختن حق اسرائیل در موجودیت نخواهد بود».
اما درباره مورد دوم، یا دروغ آشکار جلوگیری ترامپ از ترور حضرت آیت‌الله خامنه‌ای توسط اسرائیل و نیروهای آمریکایی، ما فقط به اظهارات چند روز پیش «یسرائیل کاتس» وزیر جنگ اسرائیل اشاره می‌کنیم که در آن اعتراف کرد یکی از مهم‌ترین اهداف جنگ علیه ایران، تغییر نظام و ترور حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بود، اما فرصت و اطلاعات دقیق درباره محل اقامت ایشان وجود نداشت، امری که مانع از ترور رهبر ایران شد.
درخواست کمک از آمریکا
ما ارزیابی خود از این تهاجم آمریکا و رژیم اشغالگر و نتایج آن را تکرار نمی‌کنیم و مشخص نمی‌کنیم چه کسی پیروز و چه کسی شکست‌خورده است. ما فقط به چند نکته راهبردی اشاره می‌کنیم که جنگ ۱۲ روزه، چه در حوزه‌های سیاسی و چه در میادین نظامی و جبهه‌های جنگی، آشکار کرد.
نخستین نکته در این باره، این است که ایران از آغاز جنگ تا پایان آن، از هیچ‌یک از متحدان خود درخواست کمک نکرد و ما در اینجا به ویژه درباره روسیه، چین و کره شمالی صحبت می‌کنیم و حتی از بازوهای نظامی متحد خود نیز درخواست کمک نکرد. این در حالی بود که رژیم اشغالگر از آمریکا درخواست کمک فوری برای بمباران تأسیسات هسته‌ای ایران و ارسال صدها تن تجهیزات نظامی، به ویژه موشک‌ها و مهمات و پوشش هوایی کرد.
دوم؛ ایران هرگز درخواست آتش‌بس نکرد و تا آخرین لحظه قبل از اعلام توافق آتش‌بس، به پرتاب موشک‌های بالستیک و فراصوت خود به سرزمین‌های اشغالی ادامه داد.
سوم؛ آمریکا و رژیم اشغالگر اسرائیل انتظار نداشتند که ایران تا این حد قدرتمند باشد و در زرادخانه خود چنین موشک‌های بسیار پیشرفته‌ای داشته باشد که با کلاهک‌های دارای قدرت تخریب بسیار بالا، به ویژه موشک‌های فتاح، سجیل و خیبر، مجهز هستند. هفت سامانه پدافند هوایی رژیم اشغالگر و آمریکا نتوانستند آن‌ها را رهگیری کنند و از رسیدن آن‌ها به اهدافشان و تخریب چندین شهر مانند تل‌آویو، حیفا، اشدود، عسقلان، بئر السبع و صفد جلوگیری کنند و اکثر این شهرها به شهرهای ارواح تبدیل شدند. تصاویر ویرانی‌هایی که به ساختمان‌ها و آسمان‌خراش‌ها وارد شد، دروغ نمی‌گویند، بلکه اظهارات نتانیاهو و ترامپ را تکذیب می‌کنند.
لزوم لغو  سانسور
ما امیدواریم که ترامپ و ستاد او محتوای این مقاله را به سرعت مطالعه کنند و ما مطمئن هستیم که این کار را خواهند کرد. ما برخی اخبار اولیه را که او را خوشحال نمی‌کند، به او اطلاع می‌دهیم که مهم‌ترین آن‌ها فرار بیش از ۲ میلیون شهرک‌نشین صهیونیست از سرزمین‌های اشغالی بدون بازگشت (تاکنون) از طریق قبرس، اردن و شرم الشیخ، و پرداخت ۲۰ هزار دلار به دلالان و صاحبان قایق‌های کوچک قبل و در حین جنگ است تا به واسطه آن بتوانند پناهگاهی برای خود فراهم کنند و این فرار همچنان ادامه دارد.علاوه بر این فرار حملات ایران منجر به کشته شدن ۴۶۲ سرباز، ده‌ها افسر ارتش، موساد و شاباک و حدود ۴۲۳ غیرنظامی، چهار هزار زخمی و خساراتی به ارزش حدود ۱۱ میلیارد دلار و همچنین مشکلات ده‌ها هزار نفر که از شوک‌های روانی رنج می‌برند. بنابراین؛ ما نتانیاهو را با درخواست لغو سانسور از آمار تلفات انسانی و اقتصادی به چالش می‌کشیم.به طور کلی تهاجم مشترک اخیر رژیم صهیونیستی و آمریکا علیه ایران، بسیاری از معادلات قدرت در زمین را تغییر داد، شاید تأکید کند که خاورمیانه جدید در آستانه تغییراتی جامع است که ترامپ یا نتانیاهو پایه‌های آن را در زمین قرار نخواهند داد، بلکه ما؛ فرزندان منطقه و ارتش‌های آن، از غزه تا تهران، آن را قرار خواهیم داد.
چگونه قواعد بازدارندگی تغییر پیدا کرد
صهیونیست ها در جریان جنگ ۱۲ روزه در نبردی شکست خوردند که امیدوار بودند پیروزی مطلق در آن را به دست بیاورند، اما سیلی استراتژیک بی سابقه‌ای دریافت کردند.به گزارش خبرگزاری مهر، پایگاه خبری یمانیون در گزارشی با اشاره به جنگ ۱۲ روزه بین جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی که بعد از تجاوز وحشیانه این رژیم به خاک ایران آغاز شد، نوشت که این جنگ تنها یک تقابل نظامی فراگیر و زودگذر نبود، بلکه نشان دهنده لحظه‌ای منحصر به فرد بود که قواعد درگیری‌ها در منطقه را تغییر داده و بازدارندگی‌های منطقه‌ای و ائتلاف‌های آن را باز ترسیم کرد.این مقاله می‌افزاید که ایران در موضع دفاع از حاکمیت خود و حق مشروع برای در اختیار داشتن توانمندی هسته‌ای و موشکی وارد این جنگ شد و در پایان، موفق شد با پیروزی از این جنگ خارج شود. در مقابل، دشمن صهیونیستی نیز در عرصه‌های مختلف با شکست مواجه شد و علاوه بر تخریب وجهه آن، ناتوانی‌هایش بر همه عیان شد و افکار عمومی داخلی آن دچار شوک شدند.
رژیم صهیونیستی بعد از مدت‌ها تهدید و گسترش تنش با جمهوری اسلامی ایران، عملیات نظامی و متجاوزانه خود علیه مراکز خاص و دانشمندان و فرماندهان ایرانی را آغاز کرده و تصور کرد که این حمله غافلگیرانه می‌تواند مقامات ایران را مجبور به عقب نشینی یا سکوت نماید.واکنش ایرانی‌ها اما آنگونه که تل آویو تصور می‌کرد نبود، تهران حمله موشکی گسترده و دقیقی را علیه اراضی اشغالی آغاز کرد که باعث اختلال در سامانه‌های دفاع هوایی رژیم صهیونیستی شد.هنوز ۷۲ ساعت نگذشته بود که رژیم صهیونیستی متوجه اشتباه راهبردی خود شد و خود را در معرض حملات دامنه دار موشکی ایرانی‌ها دید که ساختار نظامی آن را دچار اختلال می‌کرد. به همین علت، تل آویو با محوریت واشنگتن مجموعه‌ای از ارتباطات و میانجیگری‌ها را آغاز کرد تا بتواند با آتش بس سریع، حجم بحران موجود در عرصه میدانی را کاهش دهد.
با وجود حملات فشرده دشمن صهیونیستی طی روزهای اول، این رژیم اما نتوانست ضربات قابل توجهی به تأسیسات هسته‌ای یا توان موشکی ایران وارد کند.در مقابل، ایرانی‌ها موفق شدند موشک‌های خود را به دقت به سمت مراکز نظامی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی در منطقه النقب و اشدود و مراکز تولید برق و رادارهای پدافند هوایی شلیک کنند. این موشک‌ها از سامانه‌های پدافندی چند لایه عبور کرده و وارد فضای تل‌آویو شدند که به خودی خود اقدامی بی‌سابقه به شمار می‌رفت.
 وقتی گنبد آهنین سوراخ شد
بزرگترین شوکی که رژیم صهیونیستی در طول این جنگ با آن مواجه شد، فروپاشی افسانه سامانه‌های پدافندی رژیم صهیونیستی بود که طی سال‌های گذشته بزرگنمایی زیادی در خصوص آنها صورت گرفته بود. در این جنگ مشخص شد که سامانه گنبد آهنین و فلاخن داوود نمی‌توانند موشک‌های ایرانی را رهگیری کنند. این موضوع در مورد موشک‌هایی که طی سال‌های اخیر در تهران تولید شده بودند، نمود بیشتری پیدا می‌کرد. این موشک‌ها به اهداف حساس رژیم صهیونیستی اصابت کردند.
همبستگی داخلی در ایران و شکاف و تفرقه در اسرائیل
یکی از محاسبات بزرگ رژیم صهیونیستی به وجود آمدن شکاف داخلی در ایران بود که صهیونیست‌ها از طریق جنگ سایبری یا حملات هوایی علیه فرماندهان نظامی یا علمی برای آن برنامه‌ریزی کرده بودند، اما نتیجه این توطئه کاملاً معکوس بود.در حالی که بسیاری از شبکه‌های جاسوسی رژیم صهیونیستی در داخل ایران فعال بودند، سرویس‌های امنیتی ایران موفق شدند آنها را در طول جنگ پاکسازی کنند. خیابان‌های ایران در این جنگ شاهد تظاهرات بی‌سابقه در تأیید حاکمیت جمهوری اسلامی بودند. این جنگ در واقع بار دیگر وحدت داخلی در ایران ایجاد کرده و سطح آگاهی ملی ایرانی‌ها را بالا برد.در جامعه صهیونیستی اما، در نتیجه این جنگ اختلافات میان مؤسسات نظامی و سیاسی گسترش پیدا کرد و همواره اطلاعات زیادی در خصوص بروز تنش بین فرماندهان نظامی ارتش و دفتر بنیامین نتانیاهو منتشر می‌شد. افزون براین، فشار افکار عمومی بر سرکردگان رژیم صهیونیستی بسیار زیاد بود و همواره از آنها می‌خواستند عوامل شکست سامانه‌های موشکی، انزوای رژیم صهیونیستی و فروپاشی جبهه داخلی در برابر شوک جنگ را بررسی کنند.ایران تنها از این منظر که توان تکنولوژی بالایی داشت، در این جنگ پیروز نشد بلکه پیروزی آن به این علت بود که با اطمینان وارد جنگ شد و با همبستگی بیشتر و پافشاری برای پیش رفتن به سمت استقلال کامل، از جنگ خارج شد.در مقابل، رژیم صهیونیستی در پایان این جنگ کاملاً متزلزل بود و با شکست سیاسی، تفرقه داخلی و فقدان اعتماد عمومی مواجه شد. صهیونیست‌ها در نبردی شکست خوردند که امیدوار بودند پیروزی مطلق در آن را به دست بیاورند، اما سیلی استراتژیک بی سابقه‌ای دریافت کردند. 

شما چه نظری دارید؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 / 400
captcha

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی