کسانی از ارزش قطارهای زیرزمینی یعنی مترو با خبرند که خوب می‌دانند سال‌های گذشته یعنی حدود ۵۰ سال قبل، ساعت‌ها در ایستگاه‌های خطوط اتوبوسرانی در هوای ناسالم و داغ و سرمای سخت می‌ایستادند و در انتظار ورود یک دستگاه اتوبوس کهنه و رنگ و رو رفته و از جنگ برگشته با صندلی‌های رنگ و رو رفته و راننده بد اخلاق بودند.
 

 فیضعلی مداح ـ پژوهشگر علوم انسانی:این افسانه نیست، عین واقعیت است، و مردم باید شکرگزار این نعمت بزرگ باشند. خطوط مترو که، پیوسته بر تعداد آن‌ها افزوده می‌شود، از ابتکارات قرن بیست و یکم  و از دانش‌های جدید علوم مکانیک، الکترونیک، ریزدینامیک، فتوالکتریک و دوربین‌های دیجیتالی استفاده می‌کند که با بهره‌گیری از هوش مصنوعی سرتاسر سطوح کف زمین تهران و اطراف و اکناف شهر را می‌نوردد و با امواج نامریی رادیویی و دستگاه‌های مدرن حفاری، و متدهای اژدرافکن در عمق ۵۰ تا ۱۵۰ متری، زمین را شکافتند و با نصب خطوط ریلی و احداث ایستگاه‌های پیچ در پیچ و آسانسورها و پله‌های برقی، همه مسافران شهری تهران و پاره‌ای از شهرهای بزرگ را جابه‌جا می‌کنند. ایستگاه‌های مسافری زیرزمینی و گیت‌های ورودی و خروجی و اطاقک‌های کمک‌رسانی و دستگاه‌های برقی و الکترونیکی صدور و یا شارژ کارت‌های بلیت به قدری آسان و زیبا و هنرمندانه ساخته و پرداخته شده‌اند، که هر مسافر به محض ورود به ایستگاه‌های طول خطوط مترو بین راه، بوسیله دستگاه کارت خوان منصوب برروی دیوار ظرف چند دقیقه کارت بلیت‌ خود را شارژ و معتبر می‌سازد. صدای بلندگوهای راهنما که از داخل کابین راهبر قطار پخش می‌شود، واقعاً هنر است، از سوی دیگر سازمان‌های تبلیغاتی، برای کسب درآمد و رنگین ساختن دیوارهای داخل ایستگاه‌ها و نیز در کتیبه‌های قطارها یک سلسله بلاکارد و یا پوستر با تصاویر زشت و زیبا، چشم‌های مسافران قطارها را به شدت نوازش می‌دهند، ولی در محتوای آن‌ها، از نظر جامعه‌شناسی و روان‌شناسی مشکلاتی وجود دارد که باید معاونت هنری و فرهنگی مترو به همراه تنی چند از اساتید دانشگاه‌ها مسیرهای کهریزک و تجریش را بپیمایند و ایرادها را یک به یک یادداشت و برای بازنویسی آن‌ها اقدام کنند. 
طراحان و نویسندگان باید قدرت تخیل و هنرمندی خاص در زبان و ادبیات فارسی داشته باشند، مثلاً در یکی از این تبلیغات در کتیبه قطار تجریش ـ کهریزک نوشته شده بود: «پول‌های خود را، هر چند ناچیز به طلا تبدیل کنید» و یا می‌خوانیم: «تحویل فیزیکی طلا، حتی با مبلغ کم»، که این نوع آگهی‌ها برای سرمایه‌داران بسیار سودآور است، ولی برای افراد محروم جامعه، مثل نمک روی زخم پاشیدن است»؛ با این نوع آگهی‌های تبلیغاتی حرص و ولع و حتی کلاهبرداری و فریبکاری در کشور افزایش خواهد یافت زیرا پول و یا طلا نمی‌تواند آرامش انسان را به طور کامل تامین کند. در مورد تبلیغ منع و یا کاهش مصرف دخانیات نوشته شده است: «معتاد نشی» و زیر آن عکس یک پاکت سیگار به نمایش گذاشته شده است، که این آگهی از نظر روان‌شناسی کاربردی، سیگاری‌ها را به سیگار کشیدن زنجیره‌ای تحریک خواهد کرد! 
از سوی دیگر حضور دستفروشان متعدد و جور  واجور، با کالسکه و چرخ دستی و کیسه‌های پر از کالاهای پوشاکی و خوراکی و آرایشی و زینتی و ادوات و آپشن‌های موبایل که هر کدام با شیوه خاص فریاد می‌زنند و توجه مسافران را به خود جلب می‌کنند که موجب می‌شود مسافران «کم شنوا» و یا معلول و سالمند از صدای بلندگوهای داخل ایستگاه‌های مترو محروم شوند و قادر به یافتن مقصد مورد نظر نباشند. بارها شاهد بوده‌ایم که واگن اختصاصی زنان در بیشتر مواقع خالی است و آقایان جرات ورود به آن‌ها را نداشته‌اند، ولی خانم‌ها با جسارت صندلی آقایان را اشغال می‌کنند! دارندگان تلفن همراه با روشن و پر  سر و صدا کردن آن‌ها در حضور صدها و هزاران مسافر، معضل دیگری است که هر روز در داخل قطارها و حتی در ایستگاه‌های بین راه شاهد آن هستیم. گاهی هدفون‌های بیسیم در داخل گوش‌ بعضی از مسافران و گفتگو از راه امواج رادیویی و دیجیتالی طوری است که موبایل پرستان با صداهای بلند با یکدیگر گفتگو می‌کنند و کسانی را که صداهای آنان را از راه دور و نزدیک می‌شنوند نادیده می‌گیرند، زیرا با قرار دادن وسیله‌ای در گوش، صاحب موبایل از اعتراض‌های بیرون باخبر  نمی‌شود! 
امید است با بکارگیری شماری از اساتید دانشگاه‌ها در رشته‌های علوم اجتماعی و روان شناسی، اولاً شعارها عقلانی‌تر و مناسب تر در واگن‌های قطارها و ایستگاه‌ها انتخاب و نصب شود و ثانیاً برای دستفروشان و ساعات کار آنان و انتخاب خطوط مترو برای آنان، برنامه‌ریزی و بر آن نظارت شود. 

شما چه نظری دارید؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 / 400
captcha

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی