اعطای یارانه وحشتناک به سوداگران بازار سرمایه در شرایطی که قیمت نان برای مردم گران شده، صحیح نیست.
فرشاد مومنی استاد دانشگاه علامه طباطبایی در مراسم بزرگداشت مرحوم عالی نسب وزیر امور اقتصادی و دارایی دوران جنگ تحمیلی ضمن اعلام این مطلب گفت: شاخص رابطه مبادله در اقتصاد ایران که توان رقابت اقتصاد ملی را میسنجد، در سال ١٣۶٧ اگر ١٠٠ بود در سال ١٣۶٨ تا ١٣٨٩ به ۶۶ رسید. یعنی ٣۴ درصد سقوط در بنیه تولید ملی رخ داد و از سال ١٣٩٠ تا ١٣٩٩ دوباره این شاخص ٣١ درصد سقوط کرد و اکنون بیش آز آن نزول کرده است.
به گزارش ایلنا، وی ادامه داد: ایران در سال های اخیر یکی از ذلیلترین اقتصادهای متکی به خام فروشی را تجربه کرده و سهم اقتصاد از صادرات جهانی که تا پایان جنگ همواره بیش از جمعیت ایران بود، در سال ٢٠٢۴ به ٢٣ دهم درصد رسیدهاست. یعنی کمتر از یک چهارم یک درصد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: بلایی بر سر تولید و صنعت آمده است که شاغلان صنعت مسافرکشی را به کار در صنعت ترجیح میدهند و جالب اینکه یک ماه گذشته مرکز پژوهشهای مجلس با استناد به آمارهای مرکز آمار اعلام کرد روند خروج از مشاغل کشاورزی به سمت مسافرکشی از وضعیت صنعت هم بدتر است.
وی با بیان اینکه گزارشهای رسمی نشان میدهد ۵٨ درصد اشتغال ایران مشاغل غیررسمی هستند، گفت: اشتغال غیر رسمی یعنی اینکه قاعده گذاریهای حکومتی در آن لحاظ نشده و گزارش رسمی میگوید که دو سوم بازار کار ما تحت کنترل حکومت نیست و مافیا و شبهمافیایی بر آن حاکم است. بررسیهایم حاکی از آن بوده که اوضاع در بازار پول، سرمایه، ارز و تجارت خارجی و کالا از بازار کار هم بدتر است.
مومنی گفت: به استناد گزارش کمیسیون اقتصادی مجلس، در سال ١۴٠٠ از روزی که بانکهای خصوصی فعال شدند، بیسابقهترین سطوح فقر و فلاکت و وابستگی ذلتآور در اقتصاد ایران پدیدار شدند. بزرگترین رانت بانکهای خصوصی خلق پول از هیچ است و به ازای هر واحد خلق پول از سوی بانک مرکزی، بانکهای خصوصی بیش از ۶ برابر خلق پول میکنند اما وقتی از رشد نقدینگی حرف میزنیم، میگویند هرچه فریاد دارید بر سر بانک مرکزی بزنید ولی الان در این اقتصاد مشخص نیست چه کسی سلطان بانو است.
وی ادامه داد: در شرایطی که کشور در تهدید امنیتی قرار دارد و لازم است به تولید کنندگان رسیدگی کنند، هر وزیری که صحبت میکند درباره نقش خود در تسهیلگری در واردات حرف میزند و گزارش ارایه میدهد و به آن افتخار میکند .
این استاد دانشگاه گفت: بزرگترین فریبی که ما را به فرطه تغییر ساختاری انداخت، این بود که گفتند دیگر جنگ تمام شده و در دوره پساز جنگ ٨ ساله باید سیاست دیگری به اجرا رساند در حالی که سیاست دیگر این بود که راههای نرفته به دلیل محدودیتهای دوران جنگ را بپیماییم اما کاری که انجام شد، این بود که در دوره ۵ ساله پس از جنگ ما تجربه مرگ و میر بیماران ناشی از نبود سرم را پشت سر گذاشتیم، درحالی که در دوران جنگ این اتفاق نیفتاد. در همین دوره ۵ ساله ورود کالاهای لوکس ۵٣٠ درصد افزایش پیدا کرد و تمام این اتفاقات در غیاب همان نظام دیده بانی بود که آقای موسوی آن را راه اندازی کرده و سکاندار آن آقای عالی نسب بود.

شما چه نظری دارید؟