شنبه ۸ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۵:۵۸
نظرات: ۰
۰
-
در این ۳۰ روز قبل از اجرای مکانیزم ماشه را چه باید کرد؟

۳۰ روز مهلت برای جلوگیری از فعال شدن مکانیزم ماشه به این معنی است که باید همهِ تلاش مان را برای خنثی سازی تحرکات ضدایرانی تروئیکای اروپا به کار بگیریم.

روزنامه شرق در گفت و گویی با ابوالقاسم دلفی، قاسم محبعلی و علی‌اکبر فرازی به بررسی الزام های ایران برای در ۳۰ روزی پرداخته است که می تواند بن بست ناشی از فعال شدن مکانیزم ماشه را باز کند. اظهارات این ۳ کارشناس سیاست خارجی را در ادامه می خوانید:

ابوالقاسم دلفی: راهی جز  تعامل در  یک  ماه  پیش‌رو   وجود ندارد

اروپایی‌ها در طول ۲ دهه گذشته همواره بیشترین حق و نفوذ را برای خود در گفت‌وگوهای هسته‌ای قائل بوده‌اند و در چند ماه اخیر نیز تلاش کرده‌اند تا نقش محوری خود را بازتعریف کنند. مذاکراتی که در دوران ترامپ آغاز شد، ظرفیت لازم برای بهره‌برداری کامل از فرصت‌های دیپلماتیک را نداشت و همین موضوع به ایجاد شرایط حساس فعلی منجر شد.

اروپایی‌ها در پی احیای جایگاه سیاسی خود و جبران ناتوانی در پرونده اوکراین، به موضوع هسته‌ای ایران ورود کردند. در واقع اروپایی‌ها تلاش می‌کنند از طریق مکانیسم ماشه، نفوذ دیپلماتیک خود را افزایش دهند و هم‌زمان شرایط را برای بازتعریف مذاکرات با آمریکا فراهم کنند.

روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی با کشورهای اروپایی می‌توانست در این مرحله، نقش بازدارنده‌ای در تنش‌ها ایفا کند، اما به دلیل سوابق مرتبط با اوکراین و سوءتفاهمات سیاسی، این ظرفیت به طور کامل استفاده نشد.

اروپایی‌ها در مذاکرات استانبول سه پیشنهاد مطرح کردند که اگر ایران به آنها پاسخ مثبت می‌داد، امکان استفاده از مکانیسم ماشه به شکلی متوازن یا حتی تمدید آن فراهم می‌شد.

در این یک ماه فرصت باقی‌مانده، وضعیت همکاری ایران با آژانس و تعامل با آمریکا تعیین‌کننده خواهد بود. بخش عمده‌ای از مشکلات کنونی، قابلیت حل‌شدن دارد، اگر ایران و آژانس بتوانند به تفاهمی برای ارزیابی وضعیت هسته‌ای برسند و گزارش‌های قابل قبول ارائه دهند. شرایط پیش‌رو شامل دو مقطع زمانی است؛ مقطع اول یک‌ماهه، که فرصت دیپلماتیک برای تعیین تکلیف همکاری با آژانس و اورانیوم غنی‌شده است و مقطع دوم، پس از پایان این دوره که در صورت عدم توافق، بازگشت تحریم‌ها و فعال‌شدن مکانیسم ماشه، احتمال تنش‌های بیشتر و حتی تهدید نظامی را افزایش می‌دهد.

قاسم محب‌علی: اقدامات تلافی‌جویانه نفعی ندارد

ناظران، تحلیلگران، سفرا و دلسوزان از ماه‌ها قبل، بارها هشدار داده بودند که نباید اجازه داد پرونده بار دیگر به شورای امنیت بازگردد، چراکه بازگشت تحریم‌ها می‌تواند شرایط کشور را وارد مرحله‌ای پرمخاطره کند. در حالی که فرصت‌های متعددی برای ممانعت از این روند وجود داشت، بی‌توجهی به نشانه‌ها و بی‌عملی دستگاه سیاست خارجی موجب شد تا شرایط به مرحله کنونی برسد.

رویکرد ایران در واکنش به فشارها، از جمله افزایش سطح غنی‌سازی و کاهش تعهدات هسته‌ای، هیچ‌گاه دستاوردی به همراه نداشته است. چون در گذشته تصور می‌شد که با چنین اقداماتی طرف مقابل عقب‌نشینی خواهد کرد، اما نتیجه عکس حاصل شد و زمینه برای اجماع بین‌المللی علیه ایران فراهم آمد.

تداوم اقدامات تلافی‌جویانه یا واکنش‌های انتحاری نه‌تنها نفعی برای ایران ندارد، بلکه موقعیت کشور را به عنوان تهدیدکننده صلح و امنیت بین‌المللی تثبیت می‌کند. با فعال‌شدن مکانیسم ماشه و بازگشت تحریم‌ها، شرایط دیگر محدود به اختلاف با آمریکا یا اسرائیل نخواهد بود، بلکه این بار ایران با اجماع قدرت‌های بزرگ و جامعه جهانی مواجه می‌شود؛ وضعیتی که مخاطرات امنیتی و اقتصادی به مراتب گسترده‌تری را به همراه خواهد داشت.

در یک ماه آینده تنها راه سودمند برای ایران ارائه پیشنهادهای ابتکاری، اتخاذ مواضع هوشمندانه و تلاش برای دستیابی به توافقی جدید است.

هرگونه واکنش تقابلی نه‌تنها تهدیدات را کاهش نمی‌دهد بلکه فرصت را به دست اسرائیل و آمریکا می‌دهد تا با همراهی اروپا، مسیر فشارهای چندجانبه و حتی اقدام نظامی را هموار کنند.

 تجربه نشان داده است که سیاست هسته‌ای ایران تاکنون هیچ‌گاه بازدارنده واقعی در برابر تهدیدات اسرائیل و ایالات متحده نبوده و اکنون نیز نمی‌تواند چنین نقشی ایفا کند.

بازگشت پرونده ایران به شورای امنیت، اسرائیل را در موقعیتی قرار می‌دهد که بدون نگرانی از فشار افکار عمومی جهانی یا مخالفت‌های سیاسی، اقدامات خود را پیگیری کند. تحریم‌های بین‌المللی و قرارگرفتن ایران ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد، عملا دست اسرائیل و آمریکا را باز خواهد گذاشت و حمایت جامعه جهانی را در اختیار آنها قرار می‌دهد.

علی‌اکبر فرازی: تهران  با ساده‌سازی‌های غیرواقع‌بینانه داخل دست به گریبان است

در پی اقدام سه کشور اروپایی برای ارسال نامه به شورای امنیت و فعال‌سازی مکانیسم ماشه، فضای دیپلماسی هسته‌ای ایران وارد مرحله‌ای تازه شده؛ مرحله‌ای که هم با فشارهای روانی و تبلیغاتی غربی‌ها همراه است و هم با برخی ساده‌سازی‌های غیرواقع‌بینانه در داخل!

باید میان هیاهوی رسانه‌ای غرب و نگاه‌های افراطی و تفریطی در داخل، مسیری منطقی و واقع‌بینانه برای مواجهه با این چالش پیدا کرد.

ایران در شرایط کنونی بیشتر باید بر استفاده از حقوق خود در چارچوب NPT تمرکز کند و از این ظرفیت‌ها برای دفاع از منافع ملی بهره گیرد. در عین حال، اگر مسیر دیپلماسی به نتیجه نرسد و طرف مقابل همچنان بر فشارهای یکجانبه اصرار داشته باشد، ممکن است تصمیمات دیگری در دستور کار قرار گیرد. با این حال، راهکار اصلی همچنان ادامه دیپلماسی هوشمندانه و بهره‌برداری از فرصت‌های باقی‌مانده است تا تهران بتواند ضمن حفظ منافع ملی، هزینه‌های تنش را نیز کاهش دهد.

مکانیسم ماشه بیش از آنکه یک تهدید قطعی باشد، ابزاری روانی در دست غرب است و ایران با هوشمندی و دوری از افراط و تفریط می‌تواند این ابزار را خنثی کرده و همچنان مسیر گفت‌وگو را زنده نگه دارد.

دیپلماسی ایران باید با خردورزی و درایت به‌ دور از خوش‌بینی‌های غیرواقعی عمل کند. در واقع اتکا به مفاهیمی همچون «حقانیت ایران» یا «بی‌عملی اروپا» و...، اگرچه می‌تواند در سطح شعار قابل طرح باشد، اما در عرصه واقعی سیاست بین‌الملل مانع از اجرای مکانیسم ماشه نخواهد شد. چون در جهان امروز، همان‌طورکه تجربه نشان داده، قواعد حقوق بین‌الملل در نهایت به دست قدرت‌های بزرگ نوشته و اجرا می‌شود.

تل‌آویو هرگز از بهبود مناسبات ایران با غرب خشنود نخواهد بود. نخست‌وزیر اسرائیل همواره به دنبال بهانه‌ای برای آغاز بحران یا جنگ است تا ضمن انحراف افکار عمومی از مشکلات داخلی خود، اجماع جهانی علیه ایران را تقویت کند.

راه‌حل نهایی در پرونده هسته‌ای نه از مسیر تقابل، بلکه از مسیر گفت‌وگو و تعامل حاصل خواهد شد. یعنی اگر ایران با عقلانیت و انعطاف وارد مذاکرات شود، همچنان امکان جلوگیری از اجرای کامل مکانیسم ماشه وجود دارد. اما هرگونه تأخیر یا اصرار بر اقدامات نمادین و واکنشی می‌تواند کشور را در موقعیتی قرار دهد که بازگشت از آن دشوار و پرهزینه خواهد بود.

شما چه نظری دارید؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 / 400
captcha

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی