فقیهان ربانی و رهبران دینی و مذهبی، عصارههای علم و تقوا، فضیلت و حقیقت سترگ مردمانی هستند که همچون کوههای استوار و ریشهدار در اعتقادات مردم را استواری میبخشد و همچون لنگرهای عظیمی هستند که کشتی طوفانزده مردمان را از شرور شبهات به سلامت صیانت میکنند (یرفع الله الذین آمنو منکم والذین اوتوالعلم درجات)
سخن درباره یکی از چهرههای آشنای جامعه روحانیت و فقهای راستین حق و عدالت مرحوم آیتالله العظمی حاج شیخ عباس محفوظی رحمت الله تعالی علیه است. حال که در آستانه اولین سالروز وفات عروج ملکوتی این مرجع عالیقدر، فقیه وارسته و اخلاقی هستیم با استمداد از ذات اقدس الهی گوشههایی از زوایای حیات پربرکت این مرجع والامقام را مرور میکنیم.
مرحوم آیتالله محفوظی در سال ۱۳۰۷ و در شب ولادت قمر بنیهاشم حضرت ابوالفضل العباس در یکی از روستاهای رودسر در استان گیلان در خانوادهای اصیل و تقواپیشه و مذهبی چشم به جهان گشود و نام او را عباس نهادنند.
بعد از طی دوران دبستان و مقدماتی و یکسال بعد از دبیرستان به علت اشتیاق و علاقه وافر به کسب معارف اسلامی و تحصیل علوم دینی وارد حوزه شد بعد از تحصیل دوران مقدماتی ادبیات عرب و منطق برای رسیدن به مراتب علمی و معنوی در سال۱۳۲۴ عازم دارالاجتهاد قم شد. با استفاضه از محضر استادان مبرز و صاحب نام، دروس سطح را به پایان برد و استعداد و هوش سرشار را در دروس خارج در ارض اقدس نجف اشرف محضر اساتیدی همچون حاج شیخ حسین حلی و حاج سید محمود شاهرودی و در قم در جلسات بزرگانی همچون آیات عظام محقق داماد، حجت کوه کمرهای، گلپایگانی و آیتالله العظمی بروجردی و امام خمینی به منصه ظهور درآورد.
ابعاد علمی، مبارزاتی و اجتماعی و حیات مرحوم آیتالله محفوظی با نام امام خمینی قدس سره آمیخته شده است، معظمله فرمودند از وقتی با حضرت امام آشنا شدم مجذوب و شیفته ایشان شدم و تا آخر در راه امام و انقلاب و رهبری عزیز راسخ و استوار ماند و بفرموده رهبری معظم انقلاب در پیام تسلیت شان: (این عالم جلیل از شاگردان و یاران دیرین امام راحل و از وفاداران به آن بزرگمرد تا آخر عمر بابرکت خود بودند)
رهبر گرانقدر به دو صفت برجسته در پیامشان برشمردند، نخست عمر بابرکت و دیگر وفاداری و استواری و راسخ بودن در راه امام و انقلاب تا آخر عمر. او در طول زندگیاش در حمایت از نهضت امام و انقلاب مصمم و راسخ بود و زندان و تبعید و سختی و مرارتهای فراوانی را به جان خرید ولی از اصول و آرمانهای انقلاب پاسداری کرد.
حضرت آیتالله محفوظی مجاهدی نستوه بود و در مسئولیتهای مختلفی قبل و بعد از انقلاب منشا خیرات و برکات متعددی بودند از جمله حضرت ایشان از موسسین جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و عضویت در خبرگان رهبری استان گیلان به مدت پنج دوره و عضویت در شورای عالی حوزه و شورای عالی انقلاب فرهنگی و نمایندگی امام در دانشگاههای کشور و آوردن صدها استاد و دانشمند برجسته ایرانی از دانشگاههای آمریکا و اروپا به کشور از خدمات ماندگار ایشان میباشد.
آیتالله محفوظی شخصیتی بود که درد دین داشت و زندگی زاهدانه و اهل تجمل و تکلف نبود ولی برای امور خیریه و دستگیری از فقرا و مستمندان مساعدت نسبت به اهل علم همتی تمام داشت و در توصیههای اخلاقی به طلاب و فضلا و عموم مردم همیشه بر این روایت با چشمانی اشکبار تاکید میکردند «اخلص العمل فان الناقد بصیر بصیر»
(عملت را خالص گردان چون بررسیکننده اعمال کاملا بینا و آگاه است)
امر به معروف و نهی از منکر که از ویژگیهای شاخص ایشان بود و شهامت و صراحت لهجه در مقابله با بدعتها و کجرویها در کلامش مشهود بود و به عنوان عالمی که دارای غیرت دینی و بدعتستیزی بود شناخته میشد.
حضرت آیتالله محفوظی متواضع و خلیق و خوش محضر بودند و اهل زهد و سادهزیستی و عشق و دلباختگی به اهل البیت عصمت و طهارت. در تقید به نوافل به ویژه نافلههای نمازهای واجب خصوصا نافله شب و بیداری سحرگاهان همت میورزیدند.
در مسائل سیاسی بصیرت عجیبی داشتند عنصر بصیرت به معنای فهم درست و تحلیل واقعیات جامعه باعث حراست از جامعه و کیان مسلمانان است و مرحوم آیتالله محفوظی واقعا بصیر و در مواضع خود شفاف بودند و هیچگاه نسبت به وظیفه شرعی ساکت نبودند و همیشه این آیه شریفه را برای تنبیه و آگاهی جامعه تلاوت و به عموم مردم تذکر میداند (الم یعلم بان الله یری) آیا آدمی نمیداند که خداوند بزرگ نظارهگر اعمال اوست؟
حوزه درس و بحث آن مرحوم حلقه انس و محبت بود و در مسائل علمی و فقهی و اصولی دارای فتانت و ذکاوت بودند و نظرات بدیعی در فقه و اصول داشتند و همراهی علمی و رییس شورای استفتائات مرجع عظیم الشان، خورشید فقاهت و عرفان و ورع حضرت آیتالله العظمی بهجت و همنشینی و انس و همراهی با این مرجع والامقام باعث شد درایت و تسلط و بعد علمی و فقهی ایشان بیشتر نمایان و آشکار گردد و همین موضوع باعث شد که مرحوم آیتالله العظمی بهجت فرمودند که (بنده روی حکم آقای محفوظی حکم نمیکنم)
عشق و علاقه وافر آیتالله محفوظی به آیتالله العظمی بهجت(ره) نیز ستودنی و رشکبرانگیز بود و از لحاظ مشی علمی و سلوک معنوی تحت تاثیر آن عارف روشن ضمیر بود و معتقد بودند آیتالله بهجت ناشناخته باقی ماندند. تدریس فقه و اصول در حدود ۵۰ سال در سطح و خارج و تربیت شاگردان برجسته و فاضل که هر کدام از شاگردان معظم له در حوزه و دانشگاه و جایگاههای طراز اول کشور مشغول خدمت به نظام و مردم هستند و همچنین تحقیق در مبانی و مبادی دانشهای دینی آثار مغتنمی به حوزههای علمی و جامعه دینی تقدیم نموده است.
از کتب فقهی اجتهاد و تقلید تا خمس، زکات، حدود، دیات، قضا و شهادات، قصاص، حج و تا تالیفاتی که برای عموم مردم نافع است مثل اخلاق اسلامی، عرفان و عبادات، امام حسین و عاشورا، تفسیر محفوظ اندیشههای بنیادین در علم اخلاق، جوان و اصول عقاید و دهها کتاب دیگر که در مسیر چاپ و انتشار است.
ذکر این نکته اخلاقی از ایشان جالب است که در دروس خارج هر وقتی میخواستند نظرات علمای قدیم یا اساتیدشان را نقد کنند اولا وی را به بزرگی و عظمت علمی میستایید سپس قبل از نقد این آیه شریفه را میخوانند (ربنا اغفرلنا و لاخواننا الذین سبقونا بالایمان و لاتجعل فی قلوبنا غلاللذین آمنوا ربنا انک رئوف الرحیم)
و این چنین عالمانی مصداق حدیث شریف پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله وسلم: (اذا مات العالم ثلمه فیالاسلام ثلمه لایسد شی الی یوم القیامه) یعنی عالم واقعی کسی است که وقتی از دنیا رفت هیچ چیزی جای آن را پر نکند، عالم دینی باید موثر باشد متاثر نباشد و به تعبیر حدیث مردم را بین بیم و رجاء نگهدارد و مرحوم آقا مصداق اتم و اکمل چنین عالمانی بود.
سرانجام این عالم متقی و پارسا که شهرت گریز و هوی ستیز بود و عمر پربرکت خود را در راه ترویج و تبلیغ معارف حقه اثنی عشریه مصروف نمود و مرجعی که دریای علم و اخلاق و صفا، صمیمیت، سادگی و به دور از تشریفات معمول در عین صراحت لهجه و نماد روحانیت سنتی بود در روز شهادت امام حسن عسگری علیهالسلام از مسجد امام حسن عسگری در قم باشکوه و با عظمت تشییع شد و در حریم ملکوتی مشک بوی عصمت آرام گرفت و روح بزرگش آسوده و سبکبال به پرواز درآمد...
عاش حمیدا و مات سعیدا
دکتر اسماعیل افتخاری

شما چه نظری دارید؟