دکتر حمید تنکابنی
معرفی کتاب «از گلستان من ببر ورقی» حاوی گفتارهایی درباره اعجاز و ایجاز، طنز و مطایبه
صنایع ادبی، جبر و اختیار، فطرت و تربیت، موسیقی وجهانگردی. در گلستان سعدی،
احمد کتابی، ۱۸۲ صفحه ۱۴۰۴ ـ تهران: نشر نواندیشان ـ چاپ اول
سعدی بیگمان، دارای تواناییها و برتریهایی است که نظایر آنها، در کمتر سخنور ایرانی ـ از پیشنیان۱ گرفته تا پیشینیان ـ یافت میشود تا آنجا که حتی در میان چهار سخنور سترگ فارسی که هانری ماسه (Henri Masset) از آنان به «چهارستون اصلی کاخ رفیع ادبیات فارسی» تعبیر کرده است. وی از تشخص و برجستگی ویژهای برخوردار است.
بدیهی است که این سخن هرگز، به معنای کم ارج شمردن سه سخنور دیگر (فردوسی، مولوی و حافظ) که هر یک در حوزه تخصصی خود به تمام معنا، سرآمد و بیهمتا بودهاند، نیست بلکه سخن بر سر خصیصه جامعیت و ذو فنونی سعدی است که به یقین، هیچکس تاکنون، یارای همآوردی با او را نداشته است.
سعدی، نه تنها در سرایش اقسام گوناگون نظم از تبحر و استادی مطلق برخوردار است که در عرصه نثر هم، در جایگاهی بینظیر و موقعیتی رقابتناپذیر قرار دارد.
افزون بر آنچه گفته شد، وی اندیشمندی اجتماعی، روانشناسی بصیر، جامعهشناسی خبیر، صاحبنظری آگاه در زمینه سیاست و حکمرانی و همچنین بهرهمند از بسی قابلیتها و مزیتهای دیگر است و نکته شگفتآور آنکه: اکثریت قریب بهاتفاق ویژگیهای یاد شده در کتاب گلستان او جمع آمده است.
***
کتاب «از گلستان من ببر ورقی» چنانکه از عنوان ایهامآمیز آن برمیآید، پیرامون گلستان پیوسته بهار سعدی نگاشته شده و حاوی هفت بخش (همراه با پینوشت) به شرح زیر است: نخستین بخش، با عنوان «اعجاز ایجاز» به یکی از تواناییهای اعجابآور سعدی ـ مهارت بینظیر او در موجزگویی ـ اختصاص یافته است: تبحر معجزهآسای سعدی در فن ایجاز در حدی است که گاه مضمون حکمتآمیزی را در چند کلمه میگنجاند از آن جملهاند مثالهای زیر:
ـ «... سلامت بر کنار است.»
ـ «جهاندیده بسیار گوید دروغ»
ـ«اول اندیشه وانگهی گفتار»
و یا حکایتی را، تمام و کمال، در یک بیت خلاصه میکند:
شد غلامی که آب جو آرد آب جوی آمد و غلام ببرد
بدون اینکه این تلخیصها کار تفهیم و تفهم را دشوار سازد و به اصطلاح، به «ایجاز مُخلّ» منجر شود.دومین بخش به بررسی طنزها و مطایبههایی تخصیص یافته که در جای جای گلستان به کار رفته است. در این بخش، نخست به تعریف و توضیح مختصر انواع مطایبات ـ اعم از طنز، هزل، بذله، لطیفه، هجو ـ پرداخته شده و سپس برای هر یک شواهد متعددی ارائه شده است.
در سومین بخش از توانایی شگفتانگیز سعدی در جمعآوردن زیباییهای لفظی و معنوی، سخن رفته و در این رهگذر، از انواع صنایع و آرایههای ادبی مورد استفاده در گلستان از جمله استعاره، ایهام، شبیه، انواع جناس، اقسام سجع، سهل و ممتنع، لف و نشر و غیره، همراه با شواهد آنها، یاد شده است. شایان توجه است که در بسیاری موارد در یک عبارت یا بیت همزمان، چندین صفت ادبی به کار رفته که مثال زیر شاهد گویای آن است: «فراش باد صبا را گفته که فرش زمردین بگسترد و دایه ابر بهاری را فرموده تا بنات نبات در مهد زمین بپرورد»
در عبارت مزبور، افزون بر رعایت کمال شیوایی و رسایی و روانی کلام، دستکم از پنج گونه صفت ادبی به شرح زیر استفاده شده است:
۱ـ اضافه تشبیهی «باد صبا» به «فراش» و نیز «ابر بهار» به «دایه» و «زمین» به «گاهواره» او استعاره «فرش زمردین» برای «چمن»
۲ـ سجع (همسانی دو حرف آخر واژههای «بگسترد» و «بپرورد»)
۳ـ مراعات نظیر (تناسب «فراش» با «فرش» و «دایه» با «مهد» و «پرورش»)
۴ـ موازنه ـ (باد، ابر و فرش، مهد)
۵ـ جناس ناقص و شبه اشتقاق (بنات، نبات)
در چهارمین بخش موضوع لاینحل «جبر و اختیار»، از دیدگاه، سعدی بررسی شده که شامل سه فصل با عنوان های زیر است: رویکرد جبرگرایانه، رویکرد اختیارگرایانه و رویکرد بینالامرین. در نتیجهگیری پایانی این بخش از گرایش آشکار سعدی به جبراندیشی و تقدیرگرایی یاد شده است.
پنجمین بخش که عنوان آن فطرت و تربیت است در واقع به تشریح نظریات سعدی در باب «دو گانه وراثت و محیط» و تاثیر آنها در تکوین شخصیت و رفتار آدمیان اختصاص دارد و در حواشی آن به چگونگی تاثیر تربیت و همنشینی و نیز موضوع جائزبودن یا نبودن تنبیه، پرداخته شده است.
ششمین بخش که عنوان آن موسیقی در گلستان است به بررسی دیدگاه کلی سعدی درباره غنا (موسیقی) پرداخته و در حاشیه آن به موضوع سماع نیز توجه کرده است. همچنین، در مواضع مختلف از اسامی آلات موسیقی متداول در آن زمان و نیز بعضی اصطلاحات مربوط به موسیقی (نظیر «زیر» و «بم») یاد کرده است.
در پایان بخش مزبور، اصول نظریات سعدی درباره موسیقی و سماع به شرح زیر تلخیص شده است:
۱ـ دلبستگی آدمی به موسیقی و آواز خوش تمایلی ذاتی است که در بعضی حیوانات هم مشاهده میشود و بنابراین، مخالفت با آن به منزله معارضه با طبیعت و فطرت است.
۲ـ سعدی در خصوص جایز بودن یا نبودن سماع قائل به تفکیک شده و مشارکت در آن را برای کسانی که واجد صلاحیت و اهلیت برای آن باشند مجاز و شایسته توصیه و برای نااهلان ممنوع شمرده است.
هفتمین و واپسین بخش کتاب راجع به موضوع جهانگردی از نظر سعدی است. در ابتدای این بخش، از شرح اجمالی احوال سعدی و سوابق تحصیلی او در شیراز و بغداد و سپس از جهانگردی بسیار طولانی او سخن رفته است. طی این جهانگردی که نزدیک به یک سوم عمر سعدی معروف آن شده، وی از قسمت اعظم جهان شناخته شده آن دوران از جمله عراق، شام، آسیای صغیر، حجاز و حبشه دیدار کرده و چند زمانی در شام رحل اقامت افکنده و در مسجد جامع دمشق و بعلبک به وعظ و ارشاد پرداخته است.
مسافرت مزبور، چنانکه میتوان انتظار داشت، متضمن رویدادهای تلخ و شیرینی برای سعدی بوده که وصف برخی از آنها (البته با تصرفاتی) در حکایتهای گلستان و بوستان آمده از آن زمره است ماجرای به اسارت درآمدن او در طرابلس به دست فرنگیان و به کار گل گماشتن وی و نیز واقعه نامیمون ازدواج او با زنی به غایت تندخو و ناسازگار و بسیاری رویدادهای دیگر که شرح آنها به صورت حکایاتی در کتاب گلستان آمده است.
شایان یادآوری است که کتاب «از گلستان من پیرورقی» دارای نمایه مفصلی است که در چهار قسمت، به تفکیک موضوعات، فراهم آمده است. در ضمن، تمامی بخشها مستند به شواهد متعددی از گلستان است.
یادداشتها: ۱ـ واژههای فارسی مزبور به ترتیب، به جای کلمات عربی «منتقدمان» و «متاخران» به کار رفته است.
شما چه نظری دارید؟