سرویس شهرستانها: روستاها به عنوان کانونهای سکونت و تولید، کارکرد ارزشمند ویژه ای در حفاظت طبیعت و مرزهای کشور دارند و حلقهای از زنجیره بههم پیوستهای هستند که گسست در آن، میتواند پیامدهای سنگینی در حکمرانی داشته باشد.
با وجود این کارکردهای ارزشمند، سالهاست که بسیاری از روستائیان، عطای روستانشینی را به حاشیه نشینی بخشیده اند و زیر فشار کمبودها، لباس کوچ از روستاها به شهرها را بر تن کردهاند. مهاجرت روستائیان فقط جابهجایی خانوارها نیست، بلکه ایجاد گسست در حلقهای از زنجیره به هم پیوستهای است که از جمله حفاظت از جنگلها را دچار مختل میکند و امروز این معضل، جنگلها را در برابر تهدیداتی مانند قاچاق چوب، تخریب و حتی آتشسوزیهای بیدفاع گذاشته است. از سوی دیگر، وابستگی معیشتی روستائیان به منابع طبیعی در غیاب برنامهریزی، فشار مضاعفی بر پیکره جنگلها وارد آورده که نیازمند چارهاندیشیهای فوری است و ضرورت بازتعریف نقش روستاها در چرخه توسعه پایدار بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. بر این اساس، باید با نگاهی نظاممند و همهجانبه، زمینه مشارکتهای واقعی جوامع محلی در مدیریت منابع طبیعی را فراهم آورد.
روند فزاینده مهاجرت از روستاها به شهرها
کارشناس حوزه منابع طبیعی استان گلستان درباره نقش روستاها در حفاظت از جنگلها معتقد است: در گستره سبز جنگلهای شمال و از جمله در این استان، روستاها نهفقط کانونهای سکونت و تولید، بلکه قلب تپنده حفاظت از محیطزیست و میراثداران دانش بومی در همزیستی با طبیعت هستند و این پیوند ناگسستنی که در اعماق تاریخ و فرهنگ این دیار ریشه دارد، اکنون در معرض تهدیدی جدی است. آزاده محمدزاده به خبرگزاری تسنیم میگوید: بر اساس آمارهای رسمی، استان گلستان با برخورداری از ۴۵۲هزار هکتار عرصه جنگلی، بخش قابلتوجهی از جنگلهای هیرکانی را در خود جای داده و این سرمایه بینظیر طبیعی، در سالهای اخیر با چالشهای متعددی روبهرو شده که یکی از آنها، روند فزاینده مهاجرت از روستاها به شهرهاست که به خالی شدن برخی از روستاها منجر شده است و در تحلیل این وضعیت باید به عمق مساله نگریست. روستاییان استان گلستان با دانش تجربی ارزشمند، شناخت دقیق از جغرافیای طبیعی، آگاهی از رفتار حیوانات و گیاهان و درک درست از تغییرات فصلی، تا به کنون بهعنوان نگهبانان بیادعای طبیعت عمل کردهاند. هر کوچ از روستا، فقط انتقال یک خانوار نیست، بلکه از میان رفتن یک حلقه از زنجیره حفاظتی است که نسلها برای شکل دادن آن، زمان صرف کردهاند. وی میافزاید: بحران کنونی نیازمند بازنگری اساسی در نگرش به توسعه روستایی است و اقتصاد تکمحصولی و وابستگی صرف به فعالیتهای کشاورزی سنتی، دیگر پاسخگوی نیازهای نسل حاضر نیست. بر این اساس، باید با نگاهی نظاممند و همهجانبهنگر، به بازتعریف جایگاه روستاها در چرخه توسعه پایدار پرداخت.
این کارشناس تاکید می کند: البته توسعه اقتصادی به تنهایی کافی نیست، بلکه باید سازوکار مشارکتهای واقعی روستاییان در مدیریت منابع طبیعی را نهادینه کرد.

شما چه نظری دارید؟