یکشنبه ۲۳ آذر ۱۴۰۴ - ۰۰:۰۶
نظرات: ۰
۰
-
فرصتی که پوتین برای ایران می‌سازد

اگر هند و روسیه تصمیم بگیرند وابستگی خود به مسیرهای پاکستان‌محور را کاهش دهند، ایران با بندر چابهار، موقعیت برتر جغرافیایی و اتصال به آسیای مرکزی و روسیه می‌تواند به محور اصلی ژئواکونومیک مثلث دهلی–مسکو–تهران تبدیل شود.

سمیه مروتی* - روزنامه اطلاعات| سفر ولادیمیر پوتین به دهلی‌نو  در هفته گذشته  ( ۴ و ۵ دسامبر ۲۰۲۵ ) را باید یکی از نقاط عطف ژئوپلیتیکی سال‌های اخیر دانست؛ سفری که نه در قالب روابط سنتی هند و روسیه، بلکه در چارچوب یک بازتنظیم عمیق در توازن قدرت اوراسیایی قابل تحلیل است. این رویداد در زمانی اتفاق افتاد که هند در مرکز یک مثلث فشار ژئوپلیتیکی قرار گرفته است: فشارهای مستقیم آمریکا برای همراهی با سازوکار مهار روسیه، الزامات ساختاری امنیت انرژی و اقتصاد هند و ضرورت مدیریت تنش‌های چندلایه با چین. 

دهلی‌نو در چنین فضایی، با پذیرش پوتین اعلام کرد که به‌رغم همه فشارها، قصد ندارد در نقش یک بازیگر تابع ظاهر شود و همچنان بر استقلال راهبردی خود به‌عنوان ستون اصلی سیاست خارجی‌اش تأکید دارد. نقطه تعیین‌کننده در فهم این سفر، درک تناقضات جدید در روابط هند و آمریکا است. با بازگشت سیاست‌های تجاری سخت‌گیرانه در واشنگتن و فشارهای بی‌سابقه برای توقف همکاری انرژی دهلی با مسکو، هند بار دیگر یادآور شد که نمی‌تواند امنیت انرژی و معیشت اقتصادی خود را گروگان تصمیمات تغییرپذیر دولت‌های آمریکا کند.

در همین بستر، هند تصمیم گرفت مسیر متفاوتی در قبال چین اتخاذ کند. تنش‌زدایی مرزی، ازسرگیری کانال‌های ارتباطی و حضور هم‌زمان مودی، پوتین و شی در اجلاس شانگهای، تصویری کاملاً متفاوت از چین‌هراسی رسانه‌ای سال‌های گذشته ارائه داد. دهلی‌نو با این اقدامات اعلام کرد که هرچند رقابت با چین یک واقعیت ساختاری است، اما هند قصد ندارد به بخشی از یک ائتلاف ضدچینی به‌فرمان واشنگتن بدل شود. 

وابستگی اقتصادی عمیق به چین، به هند یادآوری می‌کند که حذف پکن نه ممکن است و نه عقلانی. اما برای روسیه، این سفر در حکم یک ضرورت ژئوپلیتیکی بود. مسکو که در میانه جنگ اوکراین با محدودیت‌های گسترده مواجه است، هند را به‌عنوان یک لنگر حیاتی برای ثبات اقتصادی و یک مجرای مهم برای موازنه در برابر وابستگی بیش‌ازحد به چین می‌بیند. دهلی برای مسکو صرفاً یک مشتری انرژی نیست، بلکه یک شریک ژئواستراتژیک است که می‌تواند درآمدهای انرژی را پایدار نگه دارد، نفوذ اقتصادی غرب را محدود کند و ساختار تحریم‌ها را دور بزند.

در این چارچوب، کریدور شمال–جنوب، معنایی فراتر از یک پروژه ترانزیتی یافته است. این مسیر برای هند و روسیه یک ستون ژئواکونومیک است که امکان می‌دهد بدون عبور از مسیرهای تحت نفوذ چین یا غرب، یک شریان راهبردی مستقیم میان اقیانوس هند و اوراسیا برقرار شود. گرچه پیشرفت فیزیکی این کریدور کند بوده، اما پافشاری دو طرف بر زنده نگه‌داشتن گفتمان آن نشان می‌دهد که کریدور شمال–جنوب قرار است به یک «ابزار معنا-محور» در نظم جدید تبدیل شود؛ ابزاری برای بازتعریف قدرت، نه صرفاً تجارت.

سفر پوتین همچنین نقطه آغاز یک بازآرایی منطقه‌ای بزرگ‌تر است که افغانستان را دوباره به مرکز رقابت‌های هند، پاکستان و روسیه تبدیل می‌کند. دهلی‌نو با درک تهدید روبه‌افزایش گروه‌های نیابتی و تروریستی، به‌دنبال بازگشت فعال به افغانستان است؛ حضوری که از نگاه پاکستان یک تهدید بنیادین به شمار می‌رود و می‌تواند توازن شکننده مرزی را بر هم بزند. 

با این‌حال، همین بازآرایی، فرصتی کم‌نظیر برای ایران نیز ایجاد کرده است. اگر هند و روسیه تصمیم بگیرند وابستگی خود به مسیرهای پاکستان‌محور را کاهش دهند، ایران با بندر چابهار، موقعیت برتر جغرافیایی و اتصال به آسیای مرکزی و روسیه می‌تواند به محور اصلی ژئواکونومیک مثلث دهلی–مسکو–تهران تبدیل شود. این سناریو به‌شرط مدیریت هوشمندانه، برای ایران نه‌تنها مزیت اقتصادی، بلکه اهرمی در معادلات امنیتی ایجاد می‌کند. در حوزه امنیتی نیز همگرایی هند، روسیه و ایران در مقابله با داعش خراسان، فرصتی مهم برای تقویت سازوکارهای اطلاعاتی و عملیاتی مشترک فراهم می‌آورد. 

سفر پوتین به دهلی‌نو را باید درنهایت به‌مثابه یک لحظه جدی در سیاست منطقه‌ای هند دانست. دهلی با این سفر پیام‌های جدی به بازیگران داخلی و خارجی ارسال کرد که مسیر آینده‌اش مبتنی بر چندوجهی‌سازی روابط، استقلال راهبردی و سیاست خارجی غیرتبعی است. این تحول ژئوپلیتیکی، نقطه‌ای است که از دل آن یک معادله قدرت جدید در اوراسیا در حال شکل‌گیری است؛ معادله‌ای که هند در آن نه پیرو، بلکه معمار بخشی از نظم آینده خواهد بود.

*  استاد دانشگاه

شما چه نظری دارید؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 / 400
captcha

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی