غلامعلی رموی - روزنامه اطلاعات|تحولات سیاسی و ژئوپلیتیکی خاورمیانه در سالهای اخیر، تأثیر قابل توجهی بر اقتصاد بین المللی داشته و رقابت قدرتهای جهانی را برای تغییر درساختار اقتصادی و امنیت انرژی خاورمیانه افزایش داده است.
در بین کشورهای این منطقه، ایران با برخورداری از منابع غنی انرژی، شبکه اقتصادی گسترده و نفوذ فرهنگی، نقش محوری در تعیین مسیر تحولات منطقهای و فرامنطقهای ایفا میکند.
ایران دارای یکی از بزرگترین ذخایر نفت و گاز جهان است و تولید گاز آن در برخی گزارشها تا ۳۴میلیارد فوت مکعب در روز اعلام شده است. برنامههای توسعه پتروشیمی ایران با هدف رسیدن به درآمد حدود ۵۰میلیارد دلار تا سال ۲۰۲۷، علاوه بر تأمین مالی داخلی، ظرفیت اثرگذاری ژئوپلیتیک کشور در منطقه را تقویت میکند.
جنگ دوازده روزه اخیر از یک سو توان تاب آوری اقتصاد انرژی ایران در مقابل شوک های منطقه ای را به نمایش گذاشت و از سوی دیگر باعث شد تا قیمت نفت برنت حدود ۱۷درصد افزایش یابد که این نیز بیانگر اهمیت سیاسی، نظامی و اقتصادی ایران در حاشیه خلیج فارس است.
تهدید نظامی ایران به بستن تنگه هرمز که یک گذرگاه استراتژیک برای عبور روزانه ۲۰درصد نفت جهان است، تاکنون بارها بازار جهانی انرژی و رشد اقتصادی کشورها را تحت تاثیر قرار داده که نمایانگر اهمیت ایران در تعادل بازار انرژی است.
فراتر از اقتصاد نفت و گاز، ایران از منظر فرهنگی و منطقهای نیز نفوذ قابل توجهی دارد که مرزهای جغرافیایی را پشت سر گذاشته است.
در آسیای میانه، ایران با کشورهای تاجیکستان، افغانستان و برخی جمهوریهای دیگر دارای اشتراکهای زبانی، فرهنگی و تاریخی است و از این طریق نفوذ اقتصادی و سیاسی خود را تقویت کرده است. در همسایگی عربی، ایران ترکیبی از تعاملات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را دنبال میکند که جایگاه تمدنی آن را فراتر از مرزهای جغرافیایی تثبیت کرده است.
پیمانها و همکاریهای منطقهای، از جمله مشارکت در ساختارهای اقتصادی و امنیتی، نیز به گسترش نفوذ ایران کمک میکنند. این رویکرد نشان میدهد که هژمونی نوین ایران نه تنها در حوزه انرژی، بلکه در شبکههای تجاری، فرهنگی و دیپلماتیک منطقهای نیز قابل مشاهده است. حضور ایران در پیمانهایی مانند شانگهای و همکاری با کشورهای همسایه باعث شده تأثیرگذاری آن از مرزهای جغرافیایی محدود فراتر رود و نقش اقتصادی ایران در منطقه تثبیت شود.
با این حال، اقتصاد ایران با چالشهای متعددی روبهروست. فشار تحریمها، نوسانات بازار جهانی، محدودیتهای زیرساختی و رقابت منطقهای با کشورهایی مانند ترکیه، عربستان و امارات، ریسک حفظ این هژمونی اقتصادی را افزایش میدهد.
همچنین کاهش صادرات غیرنفتی در برخی دورهها ریسک وابستگی به منابع محدود را بالابرده و تهدیدات امنیتی و نظامی به زیرساختهای انرژی و حملونقل میتواند اثرات اقتصادی ایران و منطقه را تحت تأثیر قرار دهد.
پیامدهای هرگونه تنش در خاورمیانه محدود به ایران نیست. اختلال در بازار انرژی میتواند رشد اقتصادی جهانی را کند کرده و امنیت مالی بسیاری از کشورها را به خطر اندازد.
بنابراین، مدیریت منطقی و خلاقانه تحولات منطقه نیازمند رویکردی چندجانبه و مبتنی بر دیپلماسی است. بیتوجهی به ظرفیتها و چالشهای اقتصادی و فرهنگی ایران، میتواند هم برای منطقه و هم برای اقتصاد جهانی پیامدهای جدی به همراه داشته باشد.
عملکرد ایالات متحده در دوران ریاست جمهوری ترامپ نمونهای از راهبرد دوگانه در عرصه جهانی است؛ سیاستی که همزمان بر تعامل و فشار متکی است و در نتیجه به جای کاهش تنشها، پیچیدگی بحرانها را افزایش میدهد. چنین رویکردی در خاورمیانه، جایی که ایران نقش محوری در اقتصاد و ژئوپلیتیک منطقه ایفا میکند، بهگونهای عمل میکند که نه تنها موجب کاهش تنشها نمیشود، بلکه امکان گسترش بحرانهای اقتصادی و سیاسی را افزایش میدهد.
در این چارچوب، مدیریت منطقی و چندجانبه تحولات منطقهای، همراه با دیپلماسی هوشمندانه مبتنی بر ظرفیتهای اقتصادی ایران، ضروری است تا از تشدید بیثباتی و پیامدهای احتمالی برای بازار انرژی و اقتصاد جهانی جلوگیری شود.
هژمونی اقتصادی ایران که ترکیبی از قدرت انرژی، تابآوری اقتصادی، شبکههای فرهنگی و نفوذ منطقهای است، می تواند در تعامل هوشمندانه با کشورهای اطراف، مسیر خاورمیانه و اقتصاد جهانی را به سمت ثبات و توسعه هدایت کند.