به گزارش اطلاعات آنلاین به نقل از بیزینس اینسایدر، «استیون مینتز»، استاد تاریخ در دانشگاه تگزاس آستین، وقتی ۴۰۰ مقاله دانشجویانش را باز کرد، با صحنهای عجیب روبهرو شد: ساختار نوشتهها یکسان بود، جملهها شبیه هم بودند و حتی نتیجهگیریها تفاوتی با هم نداشتند.
او در یک پست لینکدین نوشت این وضعیت «بحران تقلب» نیست، بلکه نشانه یک «بحران آموزش» است.
او این شیوه را چیزی شبیه «کارخانه آموزشی» توصیف میکند؛ رویکردی که پیش از ورود هوش مصنوعی هم روح آموزش را تهی کرده بود.
مینتز مینویسد: «ماشینها میتوانند بیشتر کاری را که از دانشجو میخواهیم انجام دهند و اغلب بهتر. وقتی ۴۰۰ دانشجو میتوانند یک مقاله یکسان را در ۳۰ ثانیه بسازند، مشکل از دانشجو نیست؛ مشکل از تکلیف است.»
مینتز در گفتوگو با بیزینس اینسایدر گفت مقالهی سنتی خارج از کلاس دیگر کارآمد نیست، چون دقیقا همان مهارتهایی را ارزیابی میکند که هوش مصنوعی در آنها قوی است: پژوهش، درک زمینه و ساختن استدلال.
به همین دلیل، او طرح درس خود را تغییر داده و به جای تکالیف خارج از کلاس، به ارزیابیهای قابل مشاهده روی آورده است: نوشتن درونکلاسی، ارائه شفاهی بدون یادداشتهای دقیق و بحثهای دانشجویی.
او میگوید: «هیچ تکلیف نمرهدار خارج از کلاس نباید وجود داشته باشد. ارزیابی باید فقط بر فعالیتهایی استوار باشد که در کلاس قابل مشاهدهاند.»