اطلاعات نوشت: «مریم جلالی»، معاون صنایع دستی وزارت میراث فرهنگی در گفتگو با اطلاعات، ضمن بیان این مطلب، به بررسی مسائل اساسی حوزه صنایع دستی ایران، از چالشهای فروش آثار هنری تا ضرورت ورود به اقتصاد خلاق پرداخت و تصویری از وضعیت کنونی این حوزه ارائه داد.
به گفته جلالی، یکی از مشکلات اساسی فرایند تولیدصنایع دستی، تمرکز صرف بر خلق اثر و عدم توجه به نیازها و رفتار خریداران است. او توضیح داد که اغلب هنرمندان صنایع دستی خود را صرفاً بهعنوان هنرمند میشناسند و توقع آنان برای فروش آثار بدون توجه به الزامات بازار، غیر کارشناسانه است. این دیدگاه منجر به نبود همخوانی میان خلق اثر و فروش کالا شدهاست. در واقع وقتی در مورد فروش صحبت میکنیم، باید به محیط کسب و کار و خواستههای خریدار توجه داشته باشیم؛ حال آن که تمرکز غالب بر جنبههای هنری و خلق اثر بوده است.
وی همچنین با اشاره به تفاوتهای میان خلق اثر هنری و تولید کالا، تأکید کرد که این دو مقوله باید از هم تفکیک شوند. در حالی که هنرمند بر کیفیت و اصالت اثر متمرکز است، صنعتگر باید به مؤلفههای بازار از جمله قیمت، بستهبندی، تبلیغات و کاربردی بودن محصول توجه کند. بسیاری از تولیدکنندگان صنایع دستی توجه ندارند که فروش موفق نیازمند تطابق با نیاز و سلیقه خریدار و در نظر گرفتن مؤلفههای بازار است.
تنوع صنایع دستی و پیچیدگی بازار
معاون صنایع دستی وزارت میراث فرهنگی درباره تنوع بالای صنایع دستی ایران گفت: صنایع دستی ما از سبدبافی ساده تا طلاکوبی و مصنوعات لوکس گسترده است. این تنوع باعث شده بازار صنایع دستی، پیچیده و نیازمند تفکیک دقیق رشتهها و دستهبندی محصولات باشد.جلالی اشاره کرد که بسیاری از رشتهها از جمله زیورآلات و محصولات چرمی، توانستهاند با نیازهای زندگی روزمره مردم همخوانی پیدا کنند و بهنوعی جای خود را در بازار بیابند. اما برخی رشتههای سنتیتر، بهدلیل عدم انطباق با نیازهای روز، با مشکلات فروش مواجه هستند.
وی با بیان این که «صنایع دستی ایران در گذشته نقشآفرینی جدی در سیاستگذاریهای کلان کشور نداشتهاست و در برنامههای توسعه پنجم و ششم، کلا غایب بود»؛ از تلاش خود برای تقویت توجه به صنایع دستی در سیاستهای برنامه هفتم سخن گفت و یادآور شد که این تلاش منجر به اختصاص دو صفحه کامل به صنایع دستی در برنامه توسعه شدهاست .
معاون وزیر میراث تأکید کرد که صنایع دستی نباید صرفاً به هنر محدود شود و باید در قالب یک محیط کسب و کار و اقتصاد فرهنگ و هویت مورد توجه قرار گیرد. اقتصاد صنایع دستی نیز باید مبتنی بر معیشت عزتآفرین و حفظ ریشههای فرهنگی باشد.
تغییر نگاه به فروش و بازار
یکی از محورهای اصلی گفتگو، تغییر نگاه به فروش و بازار بود. جلالی توضیح داد که صنایع دستی در گذشته به شکل فردی و شخصی فروخته میشد و توازن عرضه و تقاضا بهگونهای بود که مشتریان از قبل برای آثار هنری وجود داشتند. اما امروز، با افزایش تعداد تولیدکنندگان و کاهش تقاضای سنتی، بازار نیازمند مدلهای جدید فروش، بازاریابی و بستهبندی است. مثلاً امروز ابزارهایی مانند سیانسی و تکنولوژیهای مدرن داریم که میتوانند سرعت و کیفیت تولید را افزایش دهند. دوران صنایع دستیای که بهروز نباشد، به پایان رسیده است.به گفته او، صنایع دستی میتواند با اتصال به سایر حوزههای خلاق مانند سینما، تئاتر، اسباببازی و تجربه مصرف، جایگاه خود را در بازار تثبیت کند. هدف این است که صنایع دستی با حفظ اصالتها، خود را به اقتصاد امروز و اقتصاد خلاق متصل کند و از این طریق ارزش افزوده بیافریند.
معاون صنایع دستی، تحلیل خود را بر اساس مدل زنجیره ارزش پورتر چنین تشریح کرد: برای موفقیت فروش، باید تمامی مراحل از مواد اولیه تا فراوری، تبلیغات، عرضه و بازگشت سرمایه را بررسی کرد. صنایع دستی باید به یک زنجیره ارزش کامل دست یابد تا بتواند به نیازهای بازار پاسخ دهد. در این راستا، مقولهبندی و تمایز بین هنر و کالا اصلیترین وظیفه تشکلها و انجمنهاست که فردیت هنر را به تشکل تجاری گره میزند.
اهمیت ایجاد تشکلها و اتحادیههای قوی در همینجاست تا بتوانند نقش مؤثری در بازاریابی، حمایت از تولیدکننده و هماهنگی با دستگاههای سیاستگذار ایفا کنند. متأسفانه صنایع دستی ما هیچگاه نتوانسته یک ساختار سازمانی منسجم برای فروش و بازاریابی بهوجود آورد و همین باعث شده بسیاری از تولیدکنندگان از بازار غافل بمانند.
تغییر در نگرش سنتی
جلالی به تغییر رویکرد سنتی هنرمندان اشاره کرد و گفت که بسیاری از آنها هنوز دیدگاه قدیمی «خلق اثر» را دارند و اهمیت فروش و بازار را جدی نمیگیرند. او معتقد است که برای موفقیت در بازار امروز، تولیدکنندگان باید با نیازهای مصرفکنندگان مدرن و محدودیتهای زندگی شهری تطبیق پیدا کنند.مثلا ً اگر مشتریان قدیمی، آثار سفال یا گلیم را بهدلیل اصالت میخریدند، امروز مشتری مدرن به کاربردی بودن، قیمت، دوام و حتی دوستدار محیط زیست بودن محصول توجه میکند. توجه به قوانین و مقررات در حوزه صنایع دستی نیز مهم است. بسیاری از فعالان صنایع دستی از قوانین خود بیخبر هستند و این موضوع باعث مشکلات جدی در فروش و بازاریابی میشود. ما باید محیط قانونی، اقتصادی و اجتماعی صنایع دستی را به دقت بررسی کنیم تا سیاستگذاریها و حمایتها مؤثر واقع شوند.
آینده صنایع دستی ایران
در پایان گفتگو، معاون وزیر میراث فرهنگی با تأکید بر ضرورت انعطاف و بهروز شدن صنایع دستی، چشمانداز روشنی از آینده این حوزه ارائه داد . وی گفت: با استفاده از ابزارهای نوین، اتصال به اقتصاد خلاق و ایجاد زنجیره ارزش کامل، صنایع دستی ایران میتواند جایگاه خود را در بازار داخلی و بینالمللی تثبیت کند .
هدف نهایی این است که صنایع دستی همزمان با حفظ اصالتها و هویت فرهنگی، بتواند در اقتصاد امروز جایگاه واقعی خود را بیابد و به تولیدکنندگان و هنرمندان امکان دهد تا ضمن کسب درآمد، هنر و فرهنگ ایرانی را به جهانیان معرفی کنند.
