دکتر محمدجواد ظریف

بخش  سوم و پایانی 

چکیده
بافت قومیتی، ویژگی خاصی به ایران داده و شاید به همین دلیل است که کشورمان در طول تاریخ دستخوش تحولات و مسائلی شده که کمتر کشوری در همسایگی اش و منطقه دچار چنین چالش هایی شده است. این قضیه اگرچه برخی شکاف‌های اجتماعی و فرهنگی را دامن زده، اما با اجرای سیاست های درست می توان از التهاب آفرینی ناشی از آن در جامعه متنوع ایران پیشگیری کرد. ازجمله این سیاست ها پاسخگویی به نیاز جمعیت حاضر و آینده و نیز تعدیل مسائل مهمی است که برخی از آنها اهمیت راهبردی دارند. دکتر محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه سابق کشورمان در بخشی از کتاب «جهان پیش رو؛ گفتارهایی پیرامون نظام جهانی»، این موضوع را به خوبی مورد تجزیه و تحلیل قرار داده که بخش اول و دوم آن در دو روز گذشته تقدیم خوانندگان گرامی روزنامه شد. آنچه پیش رو دارید، بخش سوم و پایانی است.

۹ـ۳. کاستن از التهاب شکاف‌های اجتماعی ـ فرهنگی
ایران دارای شکاف‌های اجتماعی و فرهنگی متعددی است. نفس وجود شکاف اجتماعی و فرهنگی باعث بروز مسأله نمی‌شود. شکاف‌های اجتماعی و فرهنگی وقتی به نیروی حیات‌بخش تقابل‌ها و تخاصم‌ها تبدیل می‌شوند، التهاب اجتماعی و سیاسی تولید می‌کنند. شکاف‌های ملتهب در کنار عدم توافق نخبگان و التهاب سیاسی، سبب تشدید مناقشه و منازعه اجتماعی شده و هرگونه ثبات ضروری برای حل مسائل بنیادین ایران را با تهدید مواجه می‌سازند. برخی از شکاف‌های اجتماعی ملتهب شده عبارتند از:
ـ شکاف‌های ناشی از تظاهر و ریا در رفتارهای خصوصی و اجتماعی؛
ـ شکاف‌های ناشی از رانت‌خواری‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی؛
ـ شکاف‌های ناظر بر الگوهای سبک زندگی؛ 
ـ شکاف‌های ناظر بر الگوهای دینداری؛
— شکاف‌های قومی (عمدتاً ناشی از توسعه‌نیافتگی و ضعف در ارائه خدمات زیرساختی، امکان اشتغال و رفاه اقتصادی در استان‌های مرزی و محل سکونت قومیت‌ها). البته برخی معتقدند که ایران علی‌رغم داشتن تمایزات و بافت چندقومی، در معرض التهاب قومی ناشی از مسأله قومیت نیست، بلکه شکاف مرکز ـ پیرامون که برآمده از الگوی توسعه اقتصادی کشور است، توسعه‌نیافتگی و به تبع آن نابرخورداری را بر پیرامون کشور تحمیل کرده و سبب تحریک شکاف‌های قومی شده است. به هر صورت، شکاف قومی ـ خواه بر اثر نفس قومیت یا بر اثر توسعه‌نیافتگی پیرامون ـ یکی از مسائل مستعد التهاب در ایران امروز است؛
ـ شکاف جنسیتی نیز برآمده از تحولات مطالبات زنان جامعه است. تأیید وجود چنین شکافی به معنای انکار دستاوردهای ایران امروز در افزایش نرخ تحصیلات، مشارکت اجتماعی و اثرگذاری سیاسی زنان نیست. اما واقعیت این است که زنان نیروی اثرگذار و متأثر از شکاف جنسیتی هستند. 
ایرانِ تحت تأثیر شکاف‌های مذکور، امروز به تفکرات و شیوه‌ای از اداره کشور نیازمند است که:
ـ شکاف‌های موجود را به رسمیت بشناسد؛
ـ کاستی‌های قابل درمان (رانت، ریا، نابرابری در برابر قانون) را به سرعت شناسایی و هوشمندانه برطرف کند؛ 
ـ از هرگونه اقدامی در جهت فعال کردن التهابی شکاف‌ها و تبدیل آنها به شکاف و منازعه سیاسی خودداری و پیشگیری کند؛ 
ـ فضایی برای پیشرفت و هم‌زیستی اجتماعی مسالمت‌آمیز ایجاد کند که مانع از فعال شدن شکاف‌های اجتماعی شود. 
این نکته نیز حائز اهمیت است که تبدیل دستاورد «دولت قادر و مطمئن به تأمین مستقل امنیت خود» به دستاوردهای اقتصادی و دستاوردهایی که پیش‌تر ذکر شد، میزان فعالیت و حساسیت شکاف‌های اجتماعی را کاهش می‌دهد.
۹ـ۴. بازسازی ظرفیت دولت
کشور برای تحقق پیشرفت، رسیدن به اهداف در نظر گرفته شده در برنامه‌ها و سندهای راهبردی پیشرفت، پاسخگویی به نیاز جمعیت حاضر و آینده، و تعدیل مسائل مهمی که برخی از آنها اهمیت راهبردی پیدا کرده‌اند، به دولتی با ظرفیت نیاز دارد. «دولت با ظرفیت» را می‌توان بر اساس شاخص‌های زیر تعریف کرد:
ـ برخوردار از حمایت اکثریت قاطع مردم ایران؛
ـ دارای نیروی انسانی توانمند؛
ـ قادر بر تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری عقلانی و سازگار با مسائل و منافع ملی ایران؛
ـ توانمند در اجرای تصمیمات؛ 
ـ قادر به استحصال منابع (مالیات و غیره) به منظور هزینه کردن برای اجرای تصمیم‌های عقلانی.
چنین دولتی نمی‌تواند در فضای مناقشه حداکثری بین گروه‌های سیاسی و نخبگان اجتماعی و اقتصادی شکل گیرد. مناقشات و منازعات سیاسی ـ اجتماعی شدید حتی مانع از آن می‌شود که نیروهای انسانی کارآمد در دولت به‌کار گرفته شوند. بازسازی ظرفیت دولت، مستلزم تغییر رویه‌های عمده در به‌کارگیری نیروی انسانی در دولت و گشودن درهای دولت به روی همه ایرانیان، مبتنی بر بیشترین شایستگی و کارآمدی است. البته بازسازی ظرفیت دولت فقط مستلزم بازنگری در سیاست‌های جذب و به‌کارگیری نیروی انسانی نیست و موارد بسیار بیشتری را شامل می‌شود. سازوکارهای تأمین مالی دولت، سامان‌دهی ساختار سازمانی دولت، افزایش ظرفیت حل مسأله توسط دولت و تنظیم روابط بین اجزای گوناگون دولت می‌تواند بخش مهمی از مسیر بازسازی ظرفیت دولت باشد. نکته مهم این است که بازسازی ظرفیت دولت فقط مقوله‌ای فنی و بوروکراتیک نیست و عمیقاً به کیفیت فرایند سیاسی برآمدن دولت در هرم قدرت نیز بستگی دارد. فرایندهای مولد سرمایه اجتماعی و اعتماد، نقش مهمی در امکان‌پذیر شدن اقدامات اصلاحی منتهی به بازسازی ظرفیت دولت دارند.
۹ـ ۵. تقویت امنیت داخلی با ابزارهای غیرامنیتی
ایران به دلیل قرار گرفتن در منطقه غرب آسیا با انواع مسائل امنیتی در کشورهای همسایه (به‌ویژه از سوی افغانستان، پاکستان و عراق) و انواع مداخلات سایر کشورهای همسایه و کشورهای دیگر (به‌ویژه رژیم صهیونیستی) در معرض انواع تهدیدهای امنیتی قرار دارد. زندگی در چنین شرایطی، مستلزم حداکثر آرامش در درون کشور و متکی بر سطح بالایی از همبستگی اجتماعی است. 
ـ برای امنیت پایدار نیازمند آن هستیم که نگاه تهدیدمحور به نگاه فرصت‌محور تبدیل شود؛
ـ کشور، نیازمند توسعه امنیت متّکی بر راهکارهای اجتماعی ـ اقتصادی و تقویت انسجام اجتماعی است؛ 
ـ کاسته شدن از ظرفیت انسجام اجتماعی، حفظ امنیت را بیش از گذشته بر ابزارهای امنیتی ـ نظامی متکی می‌کند. 
ـ ترکیب بازسازی ظرفیت دولت، کاستن از شکاف‌های اجتماعی و ممانعت از فعّال شدن آنها در قالب‌های سیاسی، کاسته شدن از التهاب سیاسی و افزایش توافق بین نخبگان بر سر شیوه اداره کشور می‌تواند باعث کاسته شدن از ضرورت حفظ امنیت با ابزارهای امنیتی شده و کاربست رویکردهای اجتماعی ـ اقتصادی تقویت امنیت را ممکن سازد. 
۹ـ۶. تقویت مشروعیت و مرجعیت رسانه داخلی
کشور برای در امان ماندن از آسیب‌های ناشی از مرجعیت رسانه‌های خارجی و کاهش اعتماد به رسانه‌های داخلی، به بازسازی مشروعیت و مرجعیت رسانه‌های داخلی نیازمند است. مشروعیت و مرجعیت رسانه داخلی ـ به‌ویژه صدا و سیما ـ تحت تأثیر عملکرد رسانه و در همان حال متأثر از شرایط اجتماعی و سیاسی نیز هست. 
محیط اجتماعی و سیاسی می‌تواند تحت تأثیر راهبردهایی که الزامات آنها در بندهای ۱ـ۹ تا ۶ـ۹ تشریح شد، بهبود یابد. اما بازسازی ظرفیت درون‌رسانه‌ای باید با اتکا به راهبردهای دیگری صورت گیرد. بدیهی است کاسته شدن از التهاب سیاسی و سایر دستاوردهایی که در بندهای پیشین به آنها اشاره شد، ظرفیت تحول در رسانه‌های داخلی برای افزایش مشروعیت و مرجعیت رسانه‌ای را بیشتر می‌کند. 
۹ـ۷. تمرکز بر ظرفیت حل مسأله
ایران امروز با طیف گسترده‌ای از مسائل در عرصه‌های مختلف مواجه است. ازجمله در عرصه اقتصاد (ناترازی‌های گوناگون، تورم بالا، رشد اقتصادی پایین، بیکاری بالا، بحران صندوق‌های بازنشستگی و غیره)، محیط‌زیست (مسأله آب، فرسایش خاک، عواقب تغییر اقلیم، ناامنی در برابر زلزله، فرونشست زمین، بیابان‌زایی و غیره)، جامعه (آسیب‌های اجتماعی، مهاجرت، تغییرات سریع الگوهای زندگی، پایین بودن نرخ زادوولد و غیره)، فرهنگ (ناکارآمدی نظام آموزش و پرورش، ضعف شدید در اقتصاد فرهنگ و غیره) و البته عرصه‌های دیگر باعث نارضایتی اجتماعی مردم و اخلال در روند پیشرفت شده‌اند. نکته مهم این است که توسعه‌یافتگی به‌مثابه ظرفیت حل مسأله، به‌شدت با مانع مواجه شده است. «همبسته جامعه ـ حکومت» در ایران امروز، ظرفیت زیادی برای حل این مسائل از خود نشان نمی‌دهد و تبدیل شدن به «جامعه مسائل حل‌نشده» روزنه‌های امید را تنگ کرده و سطح امید اجتماعی افول کرده است. 
همبسته جامعه ـ حکومت در ایران امروز باید بر ارتقای ظرفیت حل مسأله متمرکز شود. نکته بسیار مهم این است که بدون سطح مناسبی از توافق بین نخبگان، کاسته شدن از التهاب سیاسی، تبدیل نگرش تهدیدمحور به نگرش فرصت‌محور، جلوگیری از ملتهب شدن شکاف‌های اجتماعی، بازسازی ظرفیت دولت و تضمین امنیت بدون تمرکز بر ابزارهای امنیت (و در اصل، بدون امنیت اجتماعی ـ اقتصادی) نمی‌توان بر ظرفیت حل مسأله متمرکز شد. 
۹ـ ۸. بازسازی تدریجی ظرفیت گروه‌ها و احزاب سیاسی
ایران امروز برای سامانمندکردن رقابت سیاسی (به دور از التهاب اما پرشور)، خلق ظرفیت تولید برنامه‌های سیاستی مناسب برای اداره کشور متناسب با عمق و شدت مسائلی که برخی از آنها در بند ۷ـ۹ تشریح شد، و تربیت نیروی انسانی سیاسی و سیاستی لازم برای اداره کشوری بزرگ نظیر ایران، به تقویت ظرفیت گروه‌ها و احزاب سیاسی نیازمند است.  توافق نخبگان درباره شیوه اداره کشور، کاسته شدن از التهابات اجتماعی و تمرکز بر ظرفیت حل مسأله می‌تواند زمینه‌ساز پیش گرفتن روندهای منجر به تقویت ظرفیت سازمان‌ها، گروه‌ها و احزاب سیاسی باشد.
۹ـ۹. تقویت «ایران، مکانی برای همه ایرانیان» در عمل
به اوج رسیدن شکاف در سیاست داخلی، نگاه تهدیدمحور به مردم کشور و اعمال سنگین‌ترین تحریم‌های ظالمانه بین‌المللی علیه ایران و در نتیجه کاهش توان اقتصادی کشور، سبب برانگیختن موجی از ناامیدی، فقر، کاهش ظرفیت تولید کالای عمومی برای اقشار مختلف مردم و قوت گرفتن ایده‌ها درباره کاهش زیست‌پذیری کشور در ابعاد مختلف شده است. این عوامل سبب شده‌اند که ایده بنیادین «ایران، مکانی برای همه ایرانیان» تضعیف شود.
۹ـ۱۰. خارج شدن ایران از قاب امنیتی‌سازی 
رژیم صهیونیستی، آمریکا و برخی کشورهای دیگر همواره کوشیده‌اند ایران را به عنوان تهدید نظام بین‌المللی و تهدیدی برای امنیت کشورهای غرب آسیا بازنمایی کنند. رژیم صهیونیستی در صدر عوامل تلاش برای امنیتی‌سازی ایران است. ایران امروز با معمایی مواجه است که در آن باید هم توان نظامی و قدرت اقتصادی پشتیبان رفاه و رضایت ایرانیان و تضمین‌کننده تداوم این توان نظامی را افزایش دهد و هم خود را به عنوان کشوری صلح‌طلب و سازنده برای روابط امنیتی و اقتصادی همسایگان و جهان به کشورهای دیگر معرفی کند. تلاش ایران باید معطوف به خروج از «قاب امنیتی‌سازی» باشد. رفتار اسرائیل با کشورهای منطقه فرصت بی‌نظیری برای ایران جهت شکل‌دهی همکاری‌های منطقه‌ای و شکستن ایران‌هراسی فراهم کرده است که در صورت فقدان اراده و برنامه لازم برای بهره‌برداری، از دست خواهد رفت و حتی به ضد خود تبدیل خواهد شد. 
پرده دهم: تدوین و انتشار راهبرد تأمین امنیت ملی ایران 
ایران عصر جمهوری اسلامی در چشم‌اندازی تاریخی تداوم موجودیت تاریخی ایران است؛ لذا توافق پیرامون راهبرد تأمین امنیت ملی مبتنی بر وفاق و تحول تاریخی نگاه «تهدیدمحور» زاییده تجربه تاریخی ۲۲۰ سال اخیر به نگرش «فرصت‌محور» ناشی از بازیافتن اعتماد به توان ملی جهت حفظ امنیت، منافع فراوان داخلی و خارجی برای ایران داشته و به انسجام ملی کمک خواهد کرد:
— این روایت، تصویر واژگونه برساخته از ایران در جهان را اصلاح و با امنیتی‌سازی ایران مقابله خواهد کرد؛ 
— ایران در وضعیت «دولت قادر و مطمئن به تأمین مستقل امنیت خود» قرار گرفته است و به دلایل تاریخی مندرج در این متن، قصد دارد برای تثبیت این وضعیت اقدام کند؛ 
— قرار گرفتن در جایگاه «دولتی قادر و مطمئن به تأمین مستقل امنیت خود» به معنای تهدیدی برای کشورهای دیگر نیست، مشروط بر اینکه حقوق ایران را رعایت کنند و خواهان روابط مبتنی بر احترام متقابل و سازنده باشند؛
— روایت معنادار و قابل دفاع از کنش‌های ایران در عرصه بین‌المللی را ارائه می‌دهد و مانع از آن می‌شود که بازیگران شرور، روایت‌های مغرضانه و زیان‌بار برای امنیت ایران را در سطح بین‌المللی ترویج کنند؛ 
— منطق رفتار ایران در عرصه بین‌المللی را تشریح کرده و خطوط قرمز ایران را مشخص می‌کند؛ 
— زمینه‌های کج‌فهمی و روایت مغرضانه کنش‌های ایران در سطح بین‌المللی برای همه گروه‌های سیاسی مخالف و معاند خارج از کشور را سد می‌کند؛ 
— به تقویت روایت ایران به عنوان بازیگری معقول، قانونمند، و دارای حق مشروع تأمین امنیت خود کمک می‌کند. 
این راهبرد، روایتی تاریخی از ظلم‌های اعمال‌شده بر مردم ایران در طول دو سده گذشته ارائه می‌کند و تکاپوهای جمهوری اسلامی ایران برای دستیابی به جایگاه «دولت قادر و مطمئن به تأمین امنیت مستقل خود» را به واقع ادامه تاریخ ۲۲۰ سال گذشته ایران و مدعای فراتر رفتن از یک‌ونیم قرن تحقیر/شکست و ادامه تلاش تاریخی ایرانیان برای دستیابی به امنیت تفسیر می‌کند و می‌تواند مبنایی برای ساختن همدلی و جلب حمایت همه ایرانیان در داخل کشور و اکثریتی از ایرانیان خارج از کشور باشد که ایران را فراتر از عناوین و جهت‌گیری‌های نظام‌های سیاسی در دو قرن گذشته به عنوان موجودیتی تمدنی درک کرده و خواهان سربلندی آن هستند. این روایت می‌تواند مبنایی برای یک قرارداد اجتماعی بارور، سازنده و عزتمندانه بین نظام جمهوری اسلامی ایران و مردم ایران باشد که از انواع مشکلات در رنج هستند و با تبدیل ارتباط حاکمیت و مردم به رابطه فرصت محور، از شکاف جامعه و حکومت خواهد کاست؛
این راهبرد می تواند نشانگر درک صحیح شرایط جهان، سطح بالایی از بلوغ و اعتماد به نفس نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران و عزم آن برای ساختن جایگاهی شایسته برای ایران و ایرانیان در دنیای جدید باشد و برای تضمین امنیت و توسعه پایدار ایران و تقویت اقتدار، ثبات و پایایی کشور مورد بهره‌برداری قرار گیرد. 

شما چه نظری دارید؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 / 400
captcha

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی