عبدالرضا گلپایگانی - روزنامه اطلاعات: بازآفرینی شهری صرفاً نوسازی کالبدی نیست؛ بلکه فرآیندی عمیق، چندلایه و مبتنی بر توانمندسازی انسان، احیای اقتصاد محلی و ارتقای کیفیت زندگی ساکنان محلات هدف است. تجربههای داخلی و بینالمللی بهروشنی نشان میدهد که اگر بازآفرینی به بهبود معیشت و ایجاد فرصتهای پایدار اشتغال منجر نشود، مداخلهها اثربخشی لازم را نخواهند داشت.
تفاهمنامه همکاری که اخیراً میان شرکت بازآفرینی شهری ایران و سازمان آموزش فنی و حرفهای منعقد شد، گامی راهبردی در پیوند دادن آموزشهای مهارتی با اهداف کلان بازآفرینی شهری به شمار میرود. این تفاهمنامه با نگاهی فراتر از آموزشهای عمومی بر طراحی مهارتهایی متمرکز است که مستقیماً با ظرفیتهای بومی محلات، نیاز بازار کار و امکان ایجاد اشتغال پایدار همراستا باشد.
در شرکت بازآفرینی شهری ایران، محلات هدف نه صرفاً بهعنوان محدودههای کالبدی، بلکه بهمثابه کانونهای بالقوه توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شناخته می شوند. سرمایه اصلی این محلات، نیروی انسانی ساکن در آنهاست؛ سرمایهای که با آموزش هدفمند، مشاوره شغلی، حمایت از خوداشتغالی و اتصال به نظام مالی میتواند به موتور محرک احیای محلات تبدیل شود.
این تفاهمنامه زمینه همافزایی واقعی میان سیاستگذاری حوزه بازآفرینی و ظرفیتهای گسترده آموزش فنی و حرفهای را از نیازسنجی دقیق آموزشی و اجرای دورههای مهارتی تا صدور گواهینامههای معتبر، آموزشهای سیار، ایجاد بانک اطلاعاتی مهارتآموختگان و ارزیابی مستمر اثربخشی آموزشها فراهم میکند.این رویکرد، آموزش را از یک فعالیت منفک، به بخشی از زنجیره توسعه محلهای تبدیل میکند.
نکته حائز اهمیت، توجه ویژه به اقتصاد محلی و مشاغل خرد و کوچک شهری است. بازآفرینی موفق زمانی محقق میشود که ساکنان محله، خود بازیگران اصلی تغییر باشند و منافع اقتصادی حاصل از مداخلهها بهصورت ملموس در زندگی آنان نمود پیدا کند. در این مسیر، بسیج اجتماعی، مشارکت محلی و اعتمادسازی، نقشی همسنگ با منابع مالی و فنی دارد.
اجرای این تفاهمنامه از طریق کمیته راهبری ملی و ساختارهای استانی تضمینی برای انسجام، تداوم و اثربخشی اقدامات خواهد بود. یقین داریم که با تداوم این مسیر و تقویت پیوند میان آموزش، اشتغال و بازآفرینی شهری میتوان آموزشهای مهارتی را به پیشران اصلی احیای اقتصادی و اجتماعی محلات هدف تبدیل کرد.
بازآفرینی شهری یک جریان بلندمدت بوده و نیازمند ثبات در برنامهریزی و تعهد در اجراست. در این مسیر، سرمایهگذاری بر مهارت و توانمندی مردم، مطمئنترین و پایدارترین مسیر برای جانبخشی دوباره به شهر و محلات آن است.
نکته مهمتر آنکه، این فرآیند یک مسیر هم افزای دوسویه است، یعنی شهروند ماهر و توانمند به محیط زندگی خود پویایی و قدرت توسعه می دهد و محله توانمند هم فضای لازم را برای ارتقای مهارتهای فردی در ساکنان خود فراهم می کند.
تصور هر یک از این دو عنصر بدون دیگری حتی اگر محال نباشد، قطعاً موفق و ماندگار نخواهد بود. شهروند ماهر در محله توسعه نیافته به سکونت خود ادامه نمی دهد و محله فرسوده و ناکارآمد هم به ارتقای دانش مهارتی ساکنین خود کمکی نمیکند. به همین دلیل تفاهمنامه اخیر موجب تقویت و هم افزایی رابطه میان شهروندان با محلات سکونتی خود میشود.
