ضمیمه دانش امروز روزنامه اطلاعات نوشت: میزان تسلط و سلطه گونه انسان بر زمین بهطور معمول از نقطهنظر توانایی استفاده از ابزار، زبان و فرهنگ و نیز توانایی در تغییر دنیای پیرامونش تعیین میشود.
تعداد حشرات و باکتریها از تعداد ما بیشتر است و نسبت به ما جمعیتهای بزرگتری را تشکیل میدهند. آنها بخش بیشتری از زمین را اشغال کردهاند و احتمالاً مدت مدیدی پس از انقراض ما به زندگی خود در این سیاره ادامه خواهند داد.
سیاره زمین 9/99 از تاریخچه حیات را بدون هوش انسانی و بهطور تمام و کمال به بقای خود از روی نظم و مطابق با قوانین طبیعت ادامه داده است. پس دلیلی ندارد که تصور کنیم با رفتن ما لزوماً تغییرات عمدهای به وجود میآیند تا موجوداتی جایگزین ما شوند.
هشت پاها و دلفینها فوقالعاده باهوش هستند اما زندگی در زیر آب امکان استفاده از آتش و الکتریسته را از آنها میگیرد و در نتیجه نخواهند توانست آهن را پالایش کرده و ماشین آلات بسازند. فرایند فرگشت برای سازگاری با زندگی در خشکی نیازمند یک روند 100 میلیون ساله است.
درعینحال، در خشکی نخستیها در غیاب ما با سهولت بسیار بیشتری در محیطهایی که روزی در اشغال ما بودند حرکت میکنند. بابون ها که هماکنون در جنوب آفریقا همجوار با انسانها زندگی میکنند جانورانی اجتماعی هستند و هوش آنها با هوش شامپانزهها برابر است.
بلافاصله پس از انقراض انسان، آنها قادر خواهند بود کنترل زیستگاههای انسان را در اختیار بگیرند و از غذا و احشامی که ما استفاده میکردیم خوراک خود را فراهم کنند. این امر موجب افزایش ناگهانی جمعیت آنها خواهد شد.
با پایان یافتن منابع غذایی بهجامانده، از ساختمانهای ما بهعنوان سرپناه انتخاب میکنند و ابزارهای فلزی و چاقوهایی را که بهجا گذاشتیم را به کار میبرند. در این صورت، در رقابت با نخستیهای دیگر و جانوران شکارگر پیروز میشوند.
ماشین آلات سنگین و پیچیده ساخت بشر بسیار قبل از اینکه بابونها از طرز کار و تعمیرشان سردربیاورند زنگزده و از کار میافتند اما با گذشت هزاران سال دسترسی به فلزات پالایش شده و انواع پلاستیک به آنها امکان آغاز پیشرفت در فناوری را میدهد.