یکشنبه ۱۰ تیر ۱۴۰۳ - ۰۵:۲۵
نظرات: ۰
۰
-

قهر اکثریت مردم با صندوق‌های رأی به عنوان یکی از مهم‌ترین ابزار دمکراسی و مشارکت‌جویی، حتی با وجود رفتار نسبتاً معقول‌تر شورای نگهبان برای پرهیز از خالص‌سازی و ایجاد بستری برای انتخاب اندکی متنوع‌تر مردم، همچنان ادامه دار شد و این برای جمهوریت نظام اسلامی نه تنها مایه ابهامات نیست بلکه نیازمند آسیب‌شناسی جدی و رفع زمینه‌های این قهر معنادار است.

فتح الله جوادی: انتخابات 8 تیر از جهات مختلفی قابل ارزیابی و موشکافی است. در این یادداشت به چند مورد اشاره شود.

نخست اینکه علیرغم تصوری که وجود داشت قهر اکثریت مردم با صندوق‌های رأی به عنوان یکی از مهم‌ترین ابزار دمکراسی و مشارکت‌جویی، حتی با وجود رفتار نسبتاً معقول‌تر شورای نگهبان برای پرهیز از خالص‌سازی و ایجاد بستری برای انتخاب اندکی متنوع‌تر مردم، همچنان ادامه دار شد و این برای جمهوریت نظام اسلامی نه تنها مایه ابهامات نیست بلکه نیازمند آسیب‌شناسی جدی و رفع زمینه‌های این قهر معنادار است.

اینکه نصاب مشارکت حتی از انتخابات مجلس هم کمتر باشد نشانگر این است که اکثریت جامعه خواستار تغییرات امیدوارکننده‌تری در نحوه حکمرانی و روش‌های اداره کشور و اصلاح اساسی در رابطه دولت، ملت هستند.

اما شاید نکته مهم‌ این باشد که حتی با همین نصاب مشارکت حداقلی که معمولاً در انتخابات‌ها مطلوب خالص‌سازان حکومت بود، شاهد تغییرات اساسی در نوع مطالبه حتی حامیان و طرفداران سنتی نظام هستیم؛ اینکه نفر اول انتخابات در همین نصاب مشارکت هم فرد مطلوب و انتظار جریان خالص‌ساز نیست و نشان می‌دهد که رأی‌دهندگان و موافقان و متدینان جامعه نیز از وضع موجود، حداقل مطلوب را مراد نمی‌کنند و نمی‌یابند و خواستار تغییرند و این اتفاق تازه‌ای است که نیازمند بررسی دقیق‌تر و جامع‌تر است.

نامزدی که بیشترین رای را به دست آورد این رأی را از همین نصاب مشارکت پایینی گرفته که تصور می‌شد پایگاه رای جریان به اصطلاح اصولگرایی است و این نشان می‌دهد که حتی در جامعه مشارکت جو و طرفدار نظام هم مرزهای مرسوم طلبی و اصولگرایی تغییر یافته و جامعه فقط با یک تابلو و با یک منظر و نگاه جزمی و از پیش تعیین شده رای نمی‌دهد و به خود فرد و گذشته و کارنامه و میزان صداقت و نوع زیست او هم توجه دارد و همین مسأله باعث می‌شود که همان اکثریت خاموش که درست یا به غلط می‌پنداشته‌اند انتخابات یک مهندسی است و هرچه که حکومت بخواهد از میوه آن می‌چیند و دیگر فرقی نمی‌کند که مشارکت بکنند یا نکنند، دریابند که این گزاره دیگر چندان درست نیست و اتفاقاً لازم است که خودی نشان دهند و پای کار بیایند اگر زندگی بهتری می‌خواهند و روش مطلوب‌تری برای اداره کشور می‌جویند.

به گمان حقیر نتیجه دور اول اتفاقاً باید در به صحنه آوردن آن اکثریت خاموش و احساس مسئولیت آنان برای مشارکت گسترده در مرحله دوم انتخابات در جمعه پیش‌روی نقشی اساسی و مهم ایفا کند که اگر تغییر می‌خواهند پس پا پیش بگذارند و در خانه ننشینند تا شاهد حاکمیّت اقلیت تمامیّت خواهی نشوند که گویی تمام اسلام و انقلاب و نظام و ارزش‌ها را به نام آنان و فهم آنان از این اصول سند زده‌اند! 

این انتخابات و آنچه که در طول برگزاری مناظره‌ها و بحث‌ها و تبلیغات شاهدش بوده‌ایم جنبه‌های مهم و البته قابل نقد بسیار دیگری هم داشت که کاش شورای نگهبان در مراحل بعدی در گزینش‌هایش به آنها هم توجه کند. اینکه چطور برخی عرصه انتخابات را با بی‌اخلاقی مشوب و آلوده می‌سازند. چطور کسانی که از ابتدا نقض عهد می‌کنند و با وجود قول ماندن در رقابت، پا پس می‌کشند لایق اداره کشورند و اینکه چطور اجازه می‌دهند فرد یا افرادی صرفاً برای تخریب دیگر و دیگران بدون آنکه طرف خطاب حاضر باشد یا امکان پاسخگویی داشته باشد، صاحب تریبون می‌شوند و غیبت می‌کنند و تهمت می‌زنند با آن همه داب و داعیه دیانت و اخلاق و ادب ارزشمداری و انقلابیگری ... و اینکه انگار دولت روحانی تا همین دیروز بر سر کار بوده و در طول سه سال گذشته هیچ دولتی وجود نداشت و کارنامه‌ای هم و عملکردی هم... و حضرات هم در همین دولت مصدر کاری نبوده‌اند... بگذریم و کمی خاطره بازی کنیم.

ساعات پایانی جمعه با یکی از اقوام بر سر شرکت در انتخابات جدل داشتم. می‌گفت شرکت نمی‌کنم. شرکت کردن یا نکردن ما که فرقی ندارد. وضع که درست نمی‌شود. همه چیز که دست رئیس جمهوری نیست. چه فرقی می‌کند. مگر رئیس جمهوری چه قدرت و نقشی دارد. گفتم فرض که چنین باشد. اصلاً بیایید فرض کنیم که رئیس جمهوری و دولت به قدر سی‌درصد اختیار دارد و نه بیشتر، اصلاً به فرض که حرف شما درست، آیا به اندازه همین سی‌درصد نمی‌خواهی وضع اداره کشور و زندگی و کسب و کار تو و جامعه بهتر شود؟ اینکه در خانه بنشینی و انتظار معجزه از غیب داشته باشی که خوش خیالی و حتی ساده لوحی است. اگر حتی همین مقدار تغییر می‌خواهی (که البته بیشتر هم هست) بی‌تفاوت نباش و به جای گلایه و بدوبیراه به زمان و زمانه و روزگار از همین فرصت و مجال استفاده کن و گرنه آنها که حضورت را پررنگ نمی‌خواهند دوباره برای تو و مملکت همان را رقم می‌زنند که خود می‌خواهند و می‌فهمند و تشخیص می‌دهند نه آنچه را که تو دغدغه ملک و ملت می‌دانی...

حال هم با همان شصت درصدی که نیامدند می‌توان گفت اگر تغییر می‌خواهید پس در شرایط پیش آمده به صحنه نیامدن شما مصداق بر شاخه نشستن و بن بریدن با تماشای سرنوشتی است که از آن نگرانید و نه نقش آفرینی در ایجاد تغییری که می‌خواهید.

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب