اسما پورزنگیآبادی - روزنامه اطلاعات| امسال، باستانشناسان طی ۴۵ روز کاوش در تپه باستانی کُنارصندل جیرفت در استان کرمان توانستند کمی دیگر از گرد و غبار نشسته بر چهره این تمدن درخشان را بزدایند. این کاوشها که پس از وقفهای ۱۷ ساله از سر گرفته شد، فرصتی دوباره فراهم کرد تا پژوهشگران به بررسی بیشتر این منطقه باستانی بپردازند، هرچند کمبود اعتبارات مالی مانع از آن شد تا تحقیقات عمیقتر و در زمان طولانیتریانجام شود.
دیماه سال گذشته، دکتر سیدمنصور سیدسجادی، یکی از باستانشناسان برجسته ایران که او را بیشتر بهخاطر تحقیقاتش در شهر سوخته و تلاش برای ثبت جهانی این محوطه میشناسند، به همراه هیأتی متخصص به کنارصندل آمد.
برخلاف انتظار عمومی که منتظر کشف اشیای باستانی جدیدی بودند، سیدسجادی اعلام کرد که بهدنبال شیء نمیگردیم و هدف اصلی این فصل از کاوشها، مرمت و حفاظت آثار و معماری کشفشده در کاوشهای نیمه نخست دهه هشتاد خورشیدی است که توسط دکتر یوسف مجیدزاده و تیم او انجام شده بود.
پس از پایان فصل گذشته کاوشها، باستانشناسان، کنارصندل را ترک کردند و گفتند مهرماه امسال دوباره بازخواهند گشت. مهرماه آمد و این اتفاق نیفتاد. تأمین نشدن اعتبارات لازم، موجب تأخیر در شروع فصل بعدی کاوشها شد. سرانجام و با تلاشهای فراوان، از ۲۰ آبانماه امسال کاوشهای جدید در کنارصندل شروع شد و ۴۵ روز بعد به پایان رسید.
دشت جیرفت در حاشیه رود ۴۰۰ کیلومتری هلیلرود در جنوب استان کرمان، یکی از پهناورترین محوطههای باستانشناسی در ایران است. در جریان پژوهشهایی که سیدسجادی در سال ۱۳۶۳ خورشیدی انجام داد، ۴۲ محوطه پیش از تاریخ در این دشت شناسایی شد. کنارصندل بهعنوان یکی از قدیمیترین و معدود آثار شهرنشینی دنیا معروفترین محوطه باستانی پیش از تاریخ در جیرفت است.
فضاهای معماری
دکتر سیدمنصور سیدسجادی، سرپرست کاوشهای باستانشناسی کنارصندل جیرفت درباره دستاوردهای این فصل از کاوشها که در آبانماه امسال انجام شد، میگوید: ما در این فصل از کاوشها به دنبال یافتن نشانههایی از فضای معماری پیش از تاریخ کنارصندل بودیم تا آن را بازسازی کنیم. در واقع بهدنبال آن بودیم تا ساختمانهای گوناگون اداری و مسکونی و معابد و کاخ شاه یا خانه حاکم و کارگاههای صنعتی را بیابیم. به این منظور شش کارگاه را در شش قسمت از تپه کنارصندل فعال کردیم.
او یادآور میشود: بنده بارها گفتهام نباید انتظار داشته باشیم که باز هم اشیایی مشابه آنچه که در دهه هشتاد خورشیدی در کنارصندل جیرفت یافت میشد را بیابیم، به این دلیل که در هزاره سوم پیش از میلاد، زندگی پس از مرگ برای مردم بسیار اهمیت داشته و آنچه که بهدست میآوردند پس از مرگ آنها در گورها گذاشته میشد؛ حتی شاید عدهای زندگی روزمره ضعیفی داشتند اما به زندگی پس از مرگ توجه فراوان میکردند و اشیای گرانبها همراه آنها دفن میشد.
متأسفانه تمام گورستانهای این منطقه یا چپاول شد یا توسط افرادی ناآگاه از بین رفت، بنابراین هر گروه باستانشناسی که در جیرفت کار میکند نباید انتظار چنین اشیایی را داشته باشد؛ البته ممکن است بهصورت تصادفی، گورستان جدیدی پیدا شود. آنچه اکنون دستیافتنیتر به نظر میرسد اشیاء و موادفرهنگی مطالعاتی مثل سرباره فلز، اثر مهر نیمهکاره و سفال شکسته و امثال آن است.
سرپرست کاوشهای باستانشناسی کنارصندل میافزاید: در این فصل از کاوشها کارگاهی در بالای تپه کنارصندل فعال کردیم تا بخش بالایی دیوار یک دژ را در مرتفعترین قسمت این تپه پیدا کنیم.
خوشبختانه آثار آن را پیدا کردیم و با یافته جدید، این احتمال تقویت شد که دروازهای در بخش جنوبی دژ وجود داشته است.
ابزار حسابداری
سیدسجادی میگوید: یکی دیگر از کارگاههایی که فعال کردیم در بخش دیگری از تپه و در محلی بود که اصطلاحا به آن «دورریز مواد» میگوییم. کار در این کارگاه خیلی خوب پیش رفت. در این محل حدود ۸۰۰-۷۰۰ قطعه ظروف شکسته را که ظروف پیمانه بودند پیدا کردیم.
پیمانهها همه سفالی و در شش اندازه مختلف هستند. همچنین مقدار زیادی اثرمهر و ابزارهای شمارشی و حسابداری در این محل پیدا شد. متاسفانه این اشیاء غیرقابل برداشت بود، چون بسیار فرسودهاند. ما تنها روی سطح زمین آنها را مشاهده و مستندسازی کردیم.
وی تأکید میکند: این یافتهها بسیار حائزاهمیت است، چرا که براساس آثار لاک و مهر میتوانیم به بسیاری از مسائل بازرگانی و اقتصادی منطقه پی ببریم. نقوشی که روی آنها وجود دارد نیز میتواند ارتباطات این منطقه با سایر مناطق در ایران یا خارج از ایران را به ما نشان دهد.
کاوشهای ناتمام
سرپرست کاوشهای باستانشناسی جیرفت میگوید: بخشی دیگر از یافتههای ما در این فصل از کاوشهای کنارصندل، بقایای خردشده خمرههایی بود که حدود ۹۰ سانتیمتر بلندی و حدود ۸۵ سانتیمتر قطر دارند. در این خمرهها معمولا غلات یا سایر مواد موردنیاز روز نگهداری میشد.
در دیگر کارگاهها هم فعالیتهایی انجام شد ولی متأسفانه وقتی به این مرحله رسیدیم که کار اصلی میخواست شروع شود به دلیل کمبود بودجه نتوانستیم ادامه بدهیم و کاوش متوقف شد. ما تمام ۴۵ روزی را که زمان مجوز بود حفاری کردیم اما برای اینکه مقدار بیشتری از آثاری را که گفتم از خاک خارج کنیم نیاز داشتیم حداقل ۴۰ روز دیگر کار کنیم. با کمال تأسف، به دلیل نبود بودجه مجبور شدیم کار را متوقف کنیم.
برای حفاظت از ترانشههایی که ایجاد شده بود اعتبار مالی نداشتیم و در این شرایط، تنها راه حفاظت، پر کردن مجدد آنها بود که این کار را انجام دادیم. محل این ترانشهها روی نقشهها علامتگذاری شده و در صورتی که نیاز به کار مجدد باشد تخلیه آنها زمان زیادی نمیبرد.بارها گفتهام کنارصندل نیاز به حفاریهای منسجمی دارد که در فصلهای متوالی انجام شود. کارهای مقطعی چندان فایده ندارد.
او تأکید میکند: اگر سال آینده اعتبار کافی نباشد از حضورم در کنارصندل کنار میکشم، چون اینطور نمیشود کار کرد. دیدید که با اعتبار اندک حفاری هم کردیم ولی مجبور شدیم دوباره آن را بپوشانیم.
حیات هزار ساله
دکتر نادر علیدادیسلیمانی، باستانشناسی که هم در فصلهای کاوش در دهه ۸۰ خورشیدی و هم در این فصل از کاوشها در کنارصندل حضور داشته، به گزارشگر روزنامه اطلاعات میگوید: بخش دورریز (که در باستانشناسی به آن پیت زباله گفته میشود) بسیار اهمیت دارد، چرا که مواد فرهنگی متعددی میتوان در آن یافت. در کارگاه بخش دورریز کنارصندل نیز همانطور که دکتر سیدسجادی گفتند اثرمهرهایی پیدا کردیم که بسیار حائز اهمیت است و نشان میدهد کالاهایی از مناطق دیگر به این منطقه وارد شده است. در واقع، مهرموم بازشده کالاهای رسیده به این محل را پیدا کردیم. اگر کاوشها در فصلهای بعدی ادامه پیدا کند، شاید اثرمهرهای بیشتری نیز پیدا شود که میتواند اطلاعات بسیار مهمی را در اختیار بگذارد.
وی در پاسخ به این پرسش که اهمیت یافتن بخشی از دیوار دژ در بالای تپه کنارصندل در چیست میگوید: هرچه کاوشها در یک مکان بیشتر انجام شود بیشتر آن مکان را میشناسید. ما در سالهای ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۶ در کنارصندل کار کردیم و با یک وقفه ۱۷-۱۶ ساله، از دیماه سال گذشته، کاوشها دوباره شروع شد. کاوشهای امسال بسیار به دانش خود من کمک کرد و به ما نشان داد که تپه کنارصندل، چند مرحله معماری و حیاتی نزدیک به هزار سال دارد.
دوره حیات کنارصندل براساس اطلاعاتی که تاکنون به دست آوردهایم از ۲۸۰۰ تا حدود ۱۸۰۰ سال پیش از میلاد بوده است. قبلا سه مرحله از حیات آن را شناخته بودیم و در کاوشهای امسال، سه مرحله جدید را شناسایی کردیم. علاوه بر تپه کنارصندل شمالی، تپه جنوبی هم سازههای معماری دوره تاریخی را دارد.
علیدادیسلیمانی با تأکید بر اینکه امیدواریم در کاوشهای آینده، فرصت و اعتبار بیشتری داشته باشیم تا مواد فرهنگی بیشتری به دست بیاوریم، میگوید: عمیقا اعتقاد دارم محوطهای به بزرگی کنارصندل باید بهطور مستمر کاوش شود و اینطور نباشد که مثلا دو فصل کار کنیم و برویم و آن را تا دوره بعدی رها کنیم؛ چون عوامل طبیعی مخرب هستند و آن را از بین میبرند.
وی تأکید میکند: کاوشها در کنارصندل باید ادامهدار باشد، ضمن اینکه اعتبار کافی برای حفاظت آن هم نیاز است. در کنار اینها، بسیار علاقهمندم این محوطه باستانی به یک سایت موزه تبدیل شود و گردشگران داخلی و خارجی از آن بازدید کنند.